کتاب قاب گلدستهها
معرفی کتاب قاب گلدستهها
«قاب گلدستهها» خاطراتی از زندگی شهید سردار اسماعیل لجم اورک به قلم عیسی خلیلی است. اسماعیل لجم اورک از بازاریان و پاسداران شهر ایذه خطه خوزستان ایران بود.
«قاب گلدستهها» حاصل چندین ساعت تحقیق و مصاحبه با مادر بزرگوار شهید؛ حاجیهخانم بیبی طلعت یاراحمدی، برادر شهید؛ فریدون لجم اورک و تعدادی از دوستان، همرزمان و همکاران شهید در بازار است.
خلاصه کتاب «قاب گلدستهها»
در کتاب «قاب گلدستهها» با جوانی آشنا خواهید شد که در بیست و دو سالگی پا به عرصهٔ نبرد گذاشت و قبل از آن در شهر خود، یار محرومان و برادری برای یتیمان شهر بود. او درس آزادگی را از مولا علی (ع) آموخت و کلمه کلمهٔ نهجالبلاغه در زندگیاش جاری بود.
شهید سردار اسماعیل لجم اورک در بیست وپنج سالگی در دژ الصخره و جزایر مجنون با تیری که به فرقش نشست، پر کشید و جزایر مجنون نقطهٔ پرواز او شد.
کتاب «قاب گلدستهها» برای چه کسانی مناسب است؟
«قاب گلدستهها» برای کسانی نوشته شده که به خواندن و دانستن درباره سرگذشت، زندگی و مبارزات شهدای جنگ تحمیلی و حال و هوای آن سالها علاقه دارند.
جملاتی از کتاب «قاب گلدستهها»
«فصل تابستان بود، آفتاب کمرنگ و نه چندان داغ، خیمهاش را بزرگ و بیانتها میگستراند. آن تابستان بیشتر به بهار شبیه بود و طبیعت سرسبز و باغهای اطراف ما به ثمر نشسته بود. فصل انار و انگور بود. ما در دامن سرسبز طبیعت اطراف شهرستان ایذه در روستای رمه چر که از قراء شهرستان ایذه است، در منزلی کوچک که بهصورت کپری و گلی بنا شده بود، زندگی میکردیم. خانهٔ کوچکی که سایبان آن برگهای درخت بلوط بود و هر روز با آوای خوش صلوات نامهٔ پدرش از خواب بیدار میشدیم.»
حجم
۶۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۶۲۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه