کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم) زینب عزیزمحمدی + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

معرفی کتاب ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)

«ایوب بلندی به روایت شهلا غیاثوند، همسر شهید» جلد سوم از مجموعه «اینک شوکران» است که زندگی شهید فرزانه ایوب بلندی را از زبان همسرش روایت می‌کند. «اینک شوکران مجموعه‌ای» از مجموعه‌های انتشارات روایت فتح است که زندگی شهدای جانباز را از زبان همسرانشان روایت می‌کند. این اثر شش جلدی، نوشته‌هایی است، درباره مردانی که در سال‌های جنگ، زخمی شدند اما نرفتند. زخم‌ها ماندند تا سال‌ها بعد از جنگ و محملی شدند برای نماندنشان. «اینک شوکران»، برجسته است، پررنگ است، درست مثل همان کلمه‌هایی که وسط قهوه‌ای سوخته جلد، حک شده‌اند.

نظرات کاربران

منتظر...
۱۳۹۸/۱۰/۲۴

این همه ایستادگی؟ این همه مردانگی؟ 📌 یه آدم موه چه قدر تحمل داره؟ این شهدا و جانبازا برا چی و برا کی این همه درد کشیدن؟!!! ؟

maryhzd
۱۳۹۸/۰۲/۱۵

خیلی دوستش داشتم این کتاب را. آشنایی اولم از شهید، از برنامه تلویزیون شروع شد و تا کتابش را دیدم فورا خریدمش... جالب اینجاست که بعد از چند سال یادم نبود که کتاب را قبلا خریده ام و همین یک

- بیشتر
z.s.gh.f
۱۳۹۸/۰۳/۰۴

خیلییییی قشنگه❤

کاربر ۴۵۱۹۰۲
۱۳۹۹/۰۸/۲۳

موضوعش خیلی خوب بود و این همه ایثار و فدکاری رزمندگان عزیز باری است بسیار سنگین بر دوشمان انشالله که با لطف خدای مهربون شرمنده این عزیزان نباشیم اما به نظرم قلم نویسنده جذابیت لازم رو نداشت کتاب صوتی اش را گوش

- بیشتر
تهمینه
۱۴۰۱/۱۰/۱۷

عالی

مریم
۱۴۰۴/۰۴/۰۲

خدا این شهید عزیز رو رحمت کنه و همچنین پسر شهیدشون رو 😭😭😭 انشالله صبر بده به خانم غیاثوند این همسر و مادر شهید

بریده‌هایی از کتاب

چانه‌ام لرزید «ایوب‌جان چاقو را بده به من. آخر چرا این کار را می‌کنی؟» آقای نصیری رسید بالا، مچ ایوب را گرفت و فشار داد. ایوب داد زد «ولم کن. بذار این ترکش لعنتی را در بیاورم. تو را به خدا شهلا» بغضم ترکید. «بگذار برویم دکتر.» آقای نصیری دست ایوب را از سینه‌اش دور کرد. ایوب بیش‌تر تقلا کرد. «دارم می‌سوزم. به خدا خودم می‌توانم. می‌توانم درش بیاورم. شهلا، خسته‌ام کرده. تو را خسته کره.» بچه‌ها کنار هم ایستاده بودند و مثل من آرام اشک می‌ریختند. چاقو از دست ایوب افتاد. تنش می‌لرزید و قطره‌های اشک از گوشهٔ چشمش می‌چکید. قرصش را توی دهانش گذاشتم. لباس خونیش را عوض کردم. زخمش را پانسمان کردم و او را سر جایش خواباندم. به‌هوش آمد و زخم تازه‌اش را دید. پرسید این دیگر چیست؟ اشکم را پاک کردم و چیزی نگفتم. یادش نمی‌آمد و اگر برایش تعریف می‌کردم، خیلی از من و بچه‌ها خجالت می‌کشید.
رز سپید
مصطفی طالبی؛ به روایت مژگان کشاورزیان همسر شهید (جلد دوم)
مرجان فولادوند
سعید جان‌بزرگی به روایت زهرا صبوری همسر شهید (جلد پنجم)
هاله عابدین
بی تو پریشانم
زینب پاشاپور
حلوای عروسی
فاطمه دانشور جلیل
شهید علی تجلایی؛ نیمه پنهان ماه ۲۲
راضیه کریمی
شهید اسماعیل دقایقی؛ نیمه پنهان ماه ۴
علی مرج
بادیگارد؛ عبدالله باقری (مدافعان حرم ۱۱)
افروز مهدیان
به وقت اردیبهشت
مریم عرفانیان
شهید محمد اصغری‌خواه؛ نیمه پنهان ماه ۱۴
فاطمه غفاری
شبیه خودش؛ حامد جوانی (مدافعان حرم ۳)
حسین شرفخانلو
طائر قدس؛ امین کریمی (مدافعان حرم ۱۳)
مریم عرفانیان
به همین سادگی
کبری خدابخش‌دهقی
محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (جلد چهارم)
زهره شریعتی
دیدار پس از غروب؛ مهدی نوروزی (مدافعان حرم ۱)
منصوره قنادیان
شهید حسن رضوان‌خواه؛ نیمه پنهان ماه ۱۵
کمیل رضوان‌خواه
منوچهر مدق؛ به روایت فرشته ملکی همسر شهید (جلد اول)
مریم برادران
کتاب محمد‌ابراهیم همت؛ یادگاران ۲
مریم برادران

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

حجم

۲۵۳٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۰۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان