کتاب عزیز از دست رفته
معرفی کتاب عزیز از دست رفته
«عزیز از دست رفته» یک نمایشنامه تکپردهای نوشته استنلی هوتون است.
پدربزرگ خانواده مرده است و خانواده منتظر آمدن بستگان برای مراسم او هستند اما تنها چیزی که انگار مهم نیست عزیز از دست رفته است. فرزندان و نوهها بیشتر به فکر ماترکی هستند که از پدربزرگ برجای مانده و میخواهند قبل از این که بستگان نزدیک دیگر سربرسند مقداری از وسایل باارزش پدربزرگ را از آن خود کنند اما حساب و کتابهایشان چندان هم درست از آب درنمیآید:
«خانماسلیتر: (از طبقهٔ بالا) ویکتوریا، اگر خاله و شوهرخالهات هستند، نباید در را باز کنی.
ویکتوریا از لای پنجره سرک میکشد.
ویکتوریا: مادر، آنها هستند!
خانماسلیتر: در را باز نکن تا خودم بیاییم. (صدای ضربهٔ روی در تکرار میشود) بگذار در بزنند. (صدای افتادن چیزی میآید) مراقب دیوار باش، هنری.
هنری و خانم اسلیتر که خیلی گرمشان شده و سرخ شدهاند، تلوتلوخوران، درحالیکه یک میز کشودار مدل قدیمی را که میزش قفل شده حمل میکنند، وارد میشوند. آنها میز را در جای دراور میگذارند و وسایل تزئینی و غیره را صاف و مرتب میکنند. صدای ضربهٔ روی در همچنان شنیده میشود.
خانماسلیتر: کم مانده بود لو برویم. در را باز کن، ویکتوریا. حالا هنری، کتت را بپوش.
به او کمک میکند کتش را بپوشد.
هنری: از گچ دیوار خیلیاش را کندیم؟
خانماسلیتر: بیخیال گچ. سرووضعم خوب است. (لباسش را صاف میکند) فقط صورت الیزابت را تماشا کن وقتی میبیند ما همه تقریباً لباس عزا پوشیدهایم. (روزنامهٔ «شایعات را بهطرف او پرت میکند) این را بگیر و بنشین. سعی کن طوری به نظر برسی انگار که منتظرشان بودهایم.
استنلی هوتون در این نمایشنامه تک پردهای بسیار ساده و هوشمندانه، از طمع انسان برای مال دنیا و از بیتوجهی و دوری احساسی و عاطفی از والدین سخن میگوید. واقعیتی تلخ که در یک نمایشنامه طنز نهفته است و دل انسان را به درد میآورد.
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۴۶ صفحه