با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب خیامی مصلح
۴٫۸
(۵)
خواندن نظراتمعرفی کتاب خیامی مصلح
«خیامی مصلح» جلد سوم از مجموعه «روپوشهای سفید» مریم قربانزاده (-۱۳۵۹) است که خاطراتی از دانشجوی پرستاری شهید محمد علی خیامی را روایت میکند:
سال ۵۷ بر مردم سخت گذشت. شعبههای نفت بسته بود. بدون نفت هم اصلاً زندگی تعطیل بود. نه روشنایی، نه گرما، نه غذا، نه حمام، نه نان و نانوایی. واقعاً مردم به سختی بهمن و دی را میگذراندند.
پدرم یک روز خاور آقای ارغوانی را اجاره کرد و به روستا رفت. هر چه گندم داشتیم را همان جا آرد کرد و با خاور به شهر آورد. نصف خاور را هم هیزم بار کرده بود. سر چهارراهِ خانه شهید برونسی یک زمین خالی بود که به خانه ما هم نزدیک بود. خانه ما با منزل شهید برونسی پنج حیاط فاصله داشت. پدرم در آن زمین خالی تنور ساخت و بساط نان پختن را به راه انداخت. مادرم که بهترین نانهای روستا را میپخت دست به کار شد. آردها را به آن زمین کشاندیم و نانوایی به راه افتاد. بدون گرفتن ریالی به مردم نان میدادیم. نانواییها امکانات نان پختن نداشتند.
کار من و محمدعلی غیر از کمکهایی مثل آرد بردن و نان دادن این بود که دنبال نفت باشیم. وقتی نفت باشد تنور برای آتش اولیه بهتر گُر میگیرد. اصلاً قانون آتش تنور این است که با نفت گُر بگیرد.
من و محمدعلی پتو برمیداشتیم و به چهارراه مقدم میرفتیم. ۲۴ ساعت در سرما میخوابیدیم تا بتوانیم یک گالن بیست لیتری نفت برای تنور بگیریم.
علی (برادر شهید)
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۳۰ صفحه