دانلود و خرید کتاب مرقد آقا نیما یوشیج
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب مرقد آقا اثر نیما یوشیج

کتاب مرقد آقا

نویسنده:نیما یوشیج
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب مرقد آقا

«مرقد آقا و چند داستان کوتاه دیگر»، بعد دیگری ازشخصیت نیما یوشیج (۱۳۳۸-۱۲۷۴) را به ما معرفی می‌کند. نیمای نویسنده. به‌ندرت کسی با داستان‌های او آشنایی دارد چراکه نیما برای ما همیشه شاعر بوده‌است، اما او مانند بسیاری از شاعران دیگر داستان‌هایی هم دارد. کتاب حاضر برگرفته از داستان‌های کوتاه نیما است که در اوایل قرن چهارده خورشیدی به‌رشته‌ی تحریر درآمده‌است. بریده‌ای از داستان «بدنعل» را می‌خوانید: برادر من چاق و تندرست است. آدم‌های گردن کلفت که در ایل ما هستند و دست از دو طرف شانه، بالای چوب می اندازند و به سنگینی، ورزا را از کوه بالا و پایین می کنند، از او حساب می برند. با دستش نعل را پاره می کند. مثل پدر شما که می گویید الاغ را بلند کرده از پله ها بالا می برد. اما سواد کوره بیش تر ندارد و در چادر برای او شاهنامه می خوانند. او چرت می زند و چه قدر خنک و بی مزه. زیرا عشقش در جای چندان دل چسب و مایه دار نیست. راجع به قاطر است و بعد مادیان. شاید مادیان را هم برای این که کره ی قاطر از او می کشد، دوست دارد. موقع گوش دادن به شعرهای شاهنامه هم به یاد قاطرهای خودش هست، چنان که هر عاشقی البته به یاد آن است که به او عشق دارد. او کسی است که برای خریدن قاطر با من در سر ترکه ی پدر، کارش به مرافعه کشید. گفت: «من بالغم. مال مرا به دست خودم بده. برادر بزرگ که تو باشی نباید با من اینطور بکنی» من هم سهمیه ی او را دادم. یک ماه نگذشته بود که رفت به شهر. فقط برای خاطر یک کره سمند که عرب ها به میدان آورده، می فروختند. عشق او را که دیدند، بالا کشیدند. رودست رفتند. راضی نمی شدند. شیرین کاری های خطرناکی برای آن قاطر قلمداد کردند که آدم عاقل از خرید آن منصرف می شد. او هم کاش نمی خرید. اما برادرم پا به یک کفش کرد و برای کره سمند به دو سه برابر قیمتش پول داد.
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۷ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۴۷ صفحه