دانلود و خرید کتاب سیه رویان محمدعلی جابری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سیه رویان اثر محمدعلی جابری

کتاب سیه رویان

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۵ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیه رویان

کتاب سیه‌ رویان؛ بررسی ویژگی‌های دشمنان امام حسین علیه السلام نوشتهٔ محمدعلی جابری است و در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است.

درباره کتاب سیه رویان

برای اینکه شناخت درستی از حسین (ع) و عاشورایش داشته باشیم باید دو سوی ماجرا را باهم ببینیم. عاشوراشناسی بدون شناخت دشمنان حسین (ع) راه به‌جایی نمی‌برد. یک‌سوی ماجرا را کسانی تشکیل می‌دادند که برای نزدیک‌شدن به خدای خود در ریختن خون حسین (ع) از هم سبقت می‌گرفتند. برای فهم بهتر عاشورا باید از لایه‌های روییِ شخصیت دشمنان حضرت عبور کنیم و به بررسی لایه‌های زیرین شخصیت آنان بپردازیم. اگر چنین نکنیم چه‌بسا هرگاه که زیارت عاشورا می‌خوانیم، شمر از همان عالم برزخ صدایش را بلند کند: تو دیگر چرا لعنت می‌کنی؟! تو که از خودمانی.

دشمنان حسین علیه‌السلام را باید شناخت تا مبادا آن‌ها ما را خودمانی حساب کنند تا مبادا اخلاق و منِشمان کپی برابر اصل لشکر عمر سعد باشد. جبهه مقابل حسین علیه‌السلام را باید شناخت تا تکلیفمان را با خودمان یک‌سره کنیم؛ در نیمۀ حسینی عالم هستیم یا نیمۀ یزیدی.

بازندگان و جاماندگان واقعه عاشورای سال ۶۱ را باید شناخت تا مبادا به هنگام ظهور امام زمان علیه‌السلام به مشکل آنان دچار شویم. منتظر حقیقی حضرت مهدی علیه‌السلام تلاش می‌کند تا یزیدیان را بشناسد و به‌رسم آموختن ادب از بی‌ادبان صف خود را از آنان جدا کند.

شخصیت‌هایی که آن قساوت تاریخی را آفریدند، برای خود تفکر و جهان ذهنی داشته‌اند و شناخت آنان می‌تواند روشنگر مسلمانان باشد. کتاب سیه رویان با رویکردی متفاوت به شناخت طرف گمراه واقعهٔ عاشورا می‌پردازد و کربلا را از زاویه‌ای دیگر روایت می‌کند. 

خواندن کتاب سیه رویان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شناخت واقعهٔ کربلا پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سیه رویان

«جهل یعنی: به کار نینداختن عقل؛ زمام خویش را به دست نفس دادن؛ خبرنداشتن از سرمایه خود؛ خود را در خور و خواب و خشم و شهوت خلاصه دیدن؛ خبرنداشتن از مقصد خویش؛ خود را با چهارپایان یکی‌دیدن؛ در ظلمات و تاریکی‌ها بدون خضر حرکت‌کردن؛ دست‌کم‌گرفتن شیطان؛ در یک جمله، جهل یعنی امام زمان خویش را نشناختن.

«امام زمانت را که نشناسی، مرگت جاهلانه می‌شود.» چرا که زندگی‌ات جاهلانه بوده است؛ اصلاً محال است کسی زندگی خوب و عاقلانه‌ای نداشته باشد ولی مرگش زیبا باشد. اصلاً کسی که دستش در دست امامش، چشمش به اشارۀ امامش، گوشش به لب‌های امامش نباشد در کوچه‌پس‌کوچه‌های بازار دنیا اسیر شیطان می‌شود و یک‌عمر جاهلانه زندگی می‌کند.

دشمنان حسین علیه السلام جاهل بودند، امام خویش را نشناخته بودند. حسین علیه السلام را هم که دعوت می‌کنند سخن از سرسبزی باغ و رسیدن میوه و... می‌گویند، انگار قرار است حسین علیه السلام بیاید و دام‌پروری انسانی راه بیندازد.

آری فقط شناسنامه حسین علیه السلام را -مثل خیلی از ماها- بلد بودند، ولی مقام امام را، وظیفۀ امام را و نیازشان را به امام تشخیص نمی‌دادند. شاید به‌جرئت بتوان گفت در لشکر یزیدیان کسی نبود که حسین علیه السلام را نشناسد. امام علیه السلام یک‌وقت به شمشیرش تکیه کرد و با بالاترین صدای ممکن فرمود:

شما را به خدا قسم می‌دهم آیا مرا می‌شناسید؟!

گفتند: آری، تو فرزند رسول الله صلی الله علیه وآله و نوه او هستی.

شما را به خدا قسم آیا می‌دانید که جد من رسول الله صلی الله علیه وآله است؟

بله می‌دانیم.

آیا می‌دانید مادرم فاطمه دختر محمدصلی‌الله‌علیه‌وآله است؟

همه یک‌صدا گفتند: آری.

آیا می‌دانید که علی علیه السلام پدر من، خدیجه کبری سلام الله علیها مادربزرگ من، حمزه سیدالشهدا عموی پدر من و جعفر طیار عموی من است؟

باز هم همه گفتند: آری می‌دانیم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۱۴ صفحه