کتاب یک صعود باورنکردنی

کتاب یک صعود باورنکردنی نوشته‌ی نادر ابراهیمی و به همت انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. این اثر، مجموعه‌ای از یادداشت‌ها، گفتارها و روایت‌های کوتاه درباره‌ی یکی از بزرگ‌ترین و کم‌نظیرترین صعودهای گروهی کوهنوردان ایرانی به قله‌ی دماوند است. نادر ابراهیمی، با نگاهی تحلیلی و در عین حال صمیمی، تلاش کرده است تا ابعاد مختلف این رویداد را از زبان خود و دیگر شرکت‌کنندگان و مسئولان روایت کند. کتاب، نه‌تنها به شرح جزئیات فنی و اجرایی این صعود می‌پردازد، بلکه به لایه‌های عمیق‌تری چون انگیزه‌ها، احساسات، دشواری‌ها و دستاوردهای معنوی و جمعی این حرکت بزرگ نیز توجه دارد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب یک صعود باورنکردنی

کتاب یک صعود باورنکردنی با قلم نادر ابراهیمی، روایتی چندصدایی از صعود گروهی هزار و پانصد کوهنورد ایرانی به قله‌ی دماوند است. این کتاب، ساختاری مبتنی بر یادداشت‌ها، نامه‌ها، مصاحبه‌ها و گزارش‌های کوتاه دارد که هرکدام از زاویه‌ای متفاوت به این رویداد می‌نگرند. ابراهیمی، علاوه‌بر روایت شخصی خود، صدای کوهنوردان، مسئولان، امدادگران و حتی خانواده‌های شرکت‌کنندگان را نیز وارد متن کرده است. کتاب، صرفاً به جنبه‌ی ورزشی صعود نمی‌پردازد؛ بلکه آن را به‌عنوان یک حرکت ملی، فرهنگی و معنوی بررسی می‌کند. در خلال روایت‌ها، دغدغه‌هایی چون اتحاد، همدلی، مدیریت جمعی، نقش زنان، دشواری‌های مسیر، و حتی نقدهایی به کم‌توجهی رسانه‌ها و مسئولان به چشم می‌خورد. این اثر، تصویری زنده و پرجزئیات از یک تجربه‌ی جمعی را ارائه می‌دهد که در آن، هر فرد بخشی از یک کل بزرگ‌تر است و صعود، نمادی از تلاش، ایمان و همبستگی ملی تلقی می‌شود. کتاب یک صعود باورنکردنی، نه‌تنها مستند یک رویداد ورزشی، بلکه بازتابی از روحیه‌ی جمعی و آرمان‌خواهی ایرانیان در دهه‌های اخیر است.

خلاصه کتاب یک صعود باورنکردنی

کتاب یک صعود باورنکردنی، روایتگر صعود گروهی هزار و پانصد کوهنورد ایرانی به قله‌ی دماوند است؛ حرکتی که با برنامه‌ریزی دقیق و مشارکت گسترده‌ی کوهنوردان از سراسر کشور شکل گرفت. متن کتاب، با یادداشت‌های نادر ابراهیمی آغاز می‌شود که از حسرت حضور نداشتن در این صعود و انگیزه‌ی نگارش کتاب سخن گفته است. سپس، روایت‌ها و نامه‌های متعددی از شرکت‌کنندگان، مسئولان و امدادگران آورده شده که هرکدام بخشی از تجربه‌ی این صعود را بازگو می‌کنند. در این اثر، به دشواری‌های مسیر، اضطراب‌ها و نگرانی‌های مسئولان، نقش مدیریت و برنامه‌ریزی، و اهمیت اتحاد و همدلی پرداخته شده است. روایت‌هایی از زنان کوهنورد، دانشجویان، کارگران و افراد با پیشینه‌های مختلف اجتماعی، نشان می‌دهد که این صعود، فراتر از یک رویداد ورزشی، به یک حرکت ملی و فرهنگی تبدیل شده است. کتاب، به نقش انگیزه، ایمان، اراده و عشق به وطن در موفقیت این حرکت اشاره دارد و از تجربه‌های شخصی، لحظات سختی، خستگی، امید و حتی ناکامی‌ها سخن می‌گوید. همچنین، نقدهایی به کم‌توجهی رسانه‌ها و مسئولان به این رویداد و تأکید بر ارزش جمعی و معنوی صعود گروهی در برابر صعودهای فردی مطرح شده است. در نهایت، کتاب یک صعود باورنکردنی، تصویری از یک تجربه‌ی جمعی و ماندگار را ارائه می‌دهد که در آن، هر فرد بخشی از یک زنجیره‌ی بزرگ است و صعود، نمادی از همبستگی و آرمان‌خواهی ایرانیان به شمار می‌آید.

چرا باید کتاب یک صعود باورنکردنی را بخوانیم؟

این کتاب، تجربه‌ای منحصر به‌فرد از یک رویداد جمعی را به تصویر می‌کشد که در آن، هزار و پانصد نفر با انگیزه‌های گوناگون اما هدفی مشترک، به سوی قله‌ی دماوند حرکت می‌کنند. ویژگی شاخص کتاب، روایت چندصدایی و حضور صمیمانه‌ی افراد با پیشینه‌های مختلف است که هرکدام، بخشی از واقعیت و احساسات این صعود را بازتاب می‌دهند. کتاب، نه‌تنها به جنبه‌های فنی و اجرایی صعود می‌پردازد، بلکه به لایه‌های عمیق‌تری چون اتحاد، همدلی، نقش زنان، مدیریت بحران، و ارزش‌های معنوی و ملی توجه دارد. خواندن این اثر، فرصتی برای آشنایی با روحیه‌ی جمعی، چالش‌های بزرگ، و قدرت اراده و ایمان در مواجهه با دشواری‌ها فراهم می‌کند. همچنین، کتاب یک صعود باورنکردنی، الهام‌بخش کسانی است که به دنبال تجربه‌های جمعی، عبور از مرزهای فردی و مشارکت در حرکت‌های بزرگ هستند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان به کوهنوردی، دوستداران روایت‌های جمعی، پژوهشگران حوزه‌ی ورزش و جامعه، و کسانی که دغدغه‌ی همبستگی، مدیریت گروهی و تجربه‌های ملی دارند پیشنهاد می‌شود. همچنین، برای کسانی که به دنبال الهام‌گرفتن از داستان‌های واقعی عبور از دشواری‌ها و تحقق اهداف جمعی هستند، این اثر مناسب است.

بخشی از کتاب یک صعود باورنکردنی

«… ناگاه، و شاید هم به‌گاه و به‌هنگام، صعودی غریب و باورنکردنیْ اتّفاق افتاد؛ صعودی غریب و باورنکردنیْ اتّفاق افتاد _ چنانکه گویی از قلبِ سکوتی، فریادی از اعماقِ روحْ برخیزد و جهانی را بلرزاند… و اگر این فریاد، درجا، چیزی را دگرگون نکرد، فرونریخت، از پایه تکان نداد و از نو بِنا نکرد، نقص از تمامِ دستگاه‌های گیرندهٔ فریاد بود نه از نَفسِ آن فریادِ باشکوهِ همیشه فریادْ ماندنی… … ناگاه، در یک روز و یک ساعت، یک‌هزارو‌پانصد کوهنورد، از پیرِ هفتادویک ساله تا نوجوان شانزده ساله، از زن و مرد، به قصدِ فتحِ رفیع‌ترین قُلّهٔ وطن، از یک پایگاه، حرکت کردند… … ناگاه، یک‌هزارو‌پانصد نفر، گروهْ‌گروه، و افرادِ هر گروه از پیِ هم، در صف‌های طولانی، چون حلقه‌های یک زنجیرِ بسیار بلند، همچون نُمادِ پیوستگی، هماهنگی، همگامی و همدلی، سراسر کوهپایه‌های گرداگردِ قُلّهٔ دماوند را گُلشادان کردند… … ناگاه، حرکتی عظیم و باورنکردنی، از پنج جبهه، به جانبِ اوجِ دماوند این مظهرِ ابدیِ ایرانْ‌زمینِ اُسطوره‌یی پدید آمد… … ناگاه، صدایی از آسمان به گوشِ جانْ شنیده شد: این صعودِ باورنکردنی، نشانِ لیاقت و افتخار بر سینهٔ ملّتی‌ست که هرگز، به هیچ دلیلی، از پای درنمی‌آید…»