
کتاب وقتی سکوت با تو حرف می زند
معرفی کتاب وقتی سکوت با تو حرف می زند
کتاب وقتی سکوت با تو حرف میزند نوشتهی سیده مرضیه میرصفای مقدم اثری داستانی است که انتشارات یانا آن را منتشر کرده است. این کتاب با روایتی روان و صمیمی، به زندگی دختری به نام نورا میپردازد که درگیر افسردگی و بحرانهای عاطفی میشود و مسیر درمان و بازسازی خود را در فضایی متفاوت تجربه میکند. نویسنده با نگاهی عمیق به لایههای روانی شخصیت اصلی، تلاش کرده است تا تجربهی زیستن با دردهای درونی، تلاش برای پذیرش خود و عبور از بحرانهای روحی را به تصویر بکشد. داستان در بستری از واقعیتهای تلخ و امیدهای کوچک شکل میگیرد و با تمرکز بر گفتوگوهای درونی و مواجهه با خود، به موضوعاتی چون انکار، پذیرش، خودشناسی و رهایی از وابستگیهای بیرونی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وقتی سکوت با تو حرف می زند
وقتی سکوت با تو حرف میزند داستانی است از جنس روانکاوی و خودکاوی که سیده مرضیه میرصفای مقدم آن را با محوریت شخصیت نورا روایت کرده است. کتاب در فضایی واقعگرایانه و تلخ آغاز میشود و با ورود نورا به آسایشگاه روانی، لایههای مختلف بحرانهای روحی و خانوادگی او را باز میکند. روایت، نهتنها به تجربهی فردی نورا بلکه به تجربهی جمعی بسیاری از افرادی که با دردهای پنهان و زخمهای نادیدهگرفتهشده زندگی میکنند، اشاره دارد. ساختار کتاب بر پایهی گفتوگوهای درونی و مواجههی شخصیت با آینهای نمادین استوار است؛ آینهای که همزمان نقش دوست، منتقد و راهنما را برای نورا ایفا میکند. نویسنده با بهرهگیری از فضاسازیهای ملموس و جزئیات دقیق، خواننده را به دنیای ذهنی و عاطفی نورا نزدیک میکند و او را در مسیر تدریجی پذیرش و بازسازی همراه میسازد. این اثر، داستانی تکخطی نیست و در هر فصل، با تغییرات کوچک و بزرگ در رفتار و نگرش نورا، روند رشد و تحول او را به تصویر میکشد. در عین حال، کتاب از کلیشههای رایج فاصله میگیرد و با تمرکز بر سکوت، گفتوگوهای ناتمام و زخمهای پنهان، تجربهای متفاوت از رمانهای روانشناختی ارائه میدهد.
خلاصه داستان وقتی سکوت با تو حرف می زند
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان وقتی سکوت با تو حرف میزند با معرفی نورا، دختری نوجوان که درگیر افسردگی عمیق است، آغاز میشود. پس از جدایی والدین و تجربهی تنهایی و انزوا، نورا به نقطهای میرسد که تصمیم به خاموشی میگیرد و پس از یک اقدام به خودکشی، به آسایشگاه روانی منتقل میشود. فضای آسایشگاه سرد و بیروح است و نورا با دیوارهای بیکلام و پرستارانی که بیشتر ناظرند تا همراه، روبهرو میشود. دکتر گریسون، روانپزشک آسایشگاه، با رویکردی خشک و بیاحساس، درمان نورا را پیش میبرد و در این مسیر، نورا تحت درمانهای سخت و گاه آسیبزا قرار میگیرد. در این میان، مادر نورا که از وضعیت دخترش نگران است، تلاش میکند تا از راههای قانونی و ارتباطات شخصی، شرایط او را بهبود بخشد. پس از بازرسی و کشف نشانههای آزار و درمانهای نادرست، نورا به آسایشگاهی دیگر منتقل میشود. در این محیط جدید، پرستاری به نام هلن با رویکردی مهربانتر و انسانیتر، به نورا فرصت میدهد تا با خودش و زخمهایش روبهرو شود. نقطهی عطف داستان، مواجههی نورا با آینهی اتاقش است؛ آینهای که به تدریج به صدایی درونی بدل میشود و گفتوگوهایی میان نورا و تصویرش شکل میگیرد. این گفتوگوها، ترکیبی از انتقاد، دلداری و راهنماییاند و به نورا کمک میکنند تا ریشههای درد، ترس و انکار خود را بشناسد. نورا با آینه بحث میکند، از آن میرنجَد، اما کمکم یاد میگیرد که صدای درونش را بشنود و به جای فرار، با خود واقعیاش روبهرو شود. در روند داستان، نورا با نوشتن، قدمزدن و تجربههای کوچک روزمره، به تدریج به پذیرش خود نزدیک میشود. او میآموزد که وابستگی به دیگران را کاهش دهد و به جای انتظار برای نجات از بیرون، خودش را نجات دهد. در پایان، نورا به مرحلهای میرسد که دیگر نیازی به صدای آینه ندارد؛ زیرا صدای خودش را پیدا کرده است و میتواند با زخمها و گذشتهاش کنار بیاید. داستان با تصویری از نورا که آمادهی بازگشت به زندگی عادی است، به پایان میرسد؛ دختری که حالا میداند کافی است همانطور که هست، خودش باشد.
چرا باید کتاب وقتی سکوت با تو حرف می زند را بخوانیم؟
این کتاب با روایتی صادقانه و بیپرده، تجربهی زیستن با افسردگی، انزوا و تلاش برای بازسازی خود را به تصویر کشیده است. ویژگی شاخص آن، تمرکز بر گفتوگوهای درونی و مواجههی شخصیت با بخشهای پنهان وجودش است؛ جایی که آینه نهتنها نماد خودشناسی، بلکه ابزاری برای عبور از بحرانهای روحی و پذیرش خویشتن میشود. نویسنده با پرهیز از شعارزدگی و ارائهی راهحلهای ساده، روند تدریجی و پرچالش بهبود را نشان داده است. خواندن این کتاب، فرصتی برای همدلی با کسانی است که با زخمهای روانی دستوپنجه نرم میکنند و در عین حال، الهامبخش کسانی است که به دنبال صدای درونی و پذیرش خود هستند. این اثر، نهتنها داستانی دربارهی بیماری روانی، بلکه روایتی دربارهی قدرت بازسازی و اهمیت شنیدن سکوتهای درونی است.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد میشود که دغدغهی سلامت روان، خودشناسی و عبور از بحرانهای عاطفی دارند. همچنین برای علاقهمندان به داستانهای روانشناختی و کسانی که با احساس تنهایی، انزوا یا افسردگی مواجهاند، مناسب است. دانشجویان و فعالان حوزهی روانشناسی و مشاوره نیز میتوانند از فضای داستان و رویکرد شخصیتمحور آن بهره ببرند.
حجم
۳۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۳۰۰٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
