کتاب تبسم کلارا

کتاب تبسم کلارا نوشته نرگس سادات مظلومی، به همت انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این اثر روایتی مستند و چندلایه از شکل‌گیری و فعالیت‌های خیریه‌ی بین‌المللی انفاق است؛ خیریه‌ای که با محوریت زنان جوان ایرانی و با الهام از آرمان‌های بیداری اسلامی در کشورهای مختلف به خدمت‌رسانی به محرومان و کودکان جنگ‌زده پرداخته است. کتاب با نگاهی به ریشه‌های خانوادگی و اجتماعی مؤسس خیریه، فاطمه خطیب، آغاز می‌شود و سپس با روایت‌هایی از زندگی شخصی، دغدغه‌های اجتماعی و فعالیت‌های جهادی او و همراهانش ادامه می‌یابد. ساختار کتاب بر پایه‌ی مصاحبه‌های مفصل و روایت‌های دست‌اول اعضای خیریه استوار است و تلاش می‌کند تصویری واقعی و ملموس از تلاش‌ها و موانع این گروه ارائه دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب تبسم کلارا اثر نرگس سادات مظلومی

کتاب تبسم کلارا به قلم نرگس سادات مظلومی، روایتی مستند از فعالیت‌های خیریه‌ی بین‌المللی انفاق را ارائه داده است. این کتاب باتکیه‌بر روایت‌های شفاهی و مصاحبه‌های طولانی با اعضای اصلی خیریه، به‌ویژه فاطمه خطیب، سمانه افشاری و الهام علی‌اکبری، تصویری از شکل‌گیری و رشد و چالش‌های این مجموعه را ترسیم کرده است. ساختار کتاب براساس سیر زمانی مصاحبه‌ها و وقایع مهم تنظیم شده و در کنار روایت‌های شخصی، به زمینه‌های اجتماعی و خانوادگی مؤسس خیریه نیز پرداخته است. بخش‌هایی از ناداستان حاضر به زندگی مادر فاطمه خطیب و نقش او در شکل‌گیری روحیه‌ی مبارزه و خدمت در خانواده اختصاص یافته و سپس به فعالیت‌های خیریه در ایران و کشورهای دیگر، ازجمله راه‌اندازی مدرسه و یتیم‌خانه و برگزاری مسابقات بین‌المللی پرداخته است. کتاب حاضر با استفاده از روایت‌های گوناگون، تلاش کرده است ابعاد مختلف کار خیریه را از نگاه اعضای مختلف به تصویر بکشد و در پایان هر فصل با اسناد و عکس‌های گزارشی، مخاطب را به فضای واقعی فعالیت‌ها نزدیک‌تر کند.

خلاصه کتاب تبسم کلارا

کتاب، دغدغه‌ی اصلی خود را بر روایت تجربه‌های زیسته‌ی اعضای خیریه‌ی انفاق و بازتاب تأثیر بیداری اسلامی بر فعالیت‌های اجتماعی و بین‌المللی جوانان ایرانی قرار داده و با شرح زندگی خانوادگی فاطمه خطیب، از ریشه‌های مبارزاتی مادر و پدرش آغاز می‌کند؛ سپس به فرازونشیب‌های زندگی او در ایران، اروپا و آفریقا می‌پردازد. روایت‌ها نشان می‌دهد که چگونه تجربه‌ی دوری از پدر، حضور در محیط‌های چندفرهنگی و مواجهه با مشکلات مهاجرت، زمینه‌ساز شکل‌گیری روحیه‌ی مسئولیت‌پذیری و دغدغه‌ی اجتماعی در فاطمه خطیب شده است. این اثر به فعالیت‌های دانشجویی و علاقه‌ی راوی به مسائل جهان اسلام به‌ویژه فلسطین می‌پردازد و سپس ورود او به جمع امت واحده و آغاز فعالیت‌های خیریه را شرح می‌دهد. روایت‌های اعضای خیریه ازجمله سمانه افشاری و الهام علی‌اکبری نشان می‌دهد که چگونه با وجود کمبود منابع و نبود حمایت‌های دولتی، این گروه کوچک توانسته پروژه‌های متعددی را در کشورهای مختلف اجرا کند؛ از راه‌اندازی مدرسه و یتیم‌خانه تا برگزاری مسابقات بین‌المللی برای کودکان محروم. کتاب به موانع اجرایی، مشکلات مالی، بی‌مهری‌ها و خطرات امنیتی اشاره و امید و انگیزه‌ی اعضا برای ادامه‌ی مسیر را برجسته کرده است. اثر، تصویری از همدلی، ایثار و تلاش جمعی برای خدمت به انسان‌ها، فارغ از مرز و مذهب ارائه داده است.

چرا باید کتاب تبسم کلارا را بخوانیم؟

کتاب تبسم کلارا با روایت مستند و چندصدایی خود، فرصتی برای آشنایی با پشت‌صحنه‌ی فعالیت‌های خیریه‌ی بین‌المللی و چالش‌های واقعی آن فراهم می‌کند. این اثر نه‌تنها به موفقیت‌ها بلکه به موانع، ناکامی‌ها و تجربه‌های تلخ و شیرین اعضای خیریه پرداخته است. خواننده با مطالعه‌ی این کتاب با نمونه‌ای از کنشگری اجتماعی زنان جوان ایرانی و نقش‌آفرینی آن‌ها در عرصه‌های بین‌المللی آشنا می‌شود. همچنین این کتاب به موضوعاتی چون هویت، مهاجرت، همدلی میان فرهنگ‌ها و اهمیت روایت‌گری در ثبت تجربه‌های جمعی می‌پردازد. این کتاب می‌تواند برای کسانی که به‌دنبال شناخت عمیق‌تر فعالیت‌های مردمی و تأثیر بیداری اسلامی بر نسل جدید هستند، منبعی سودمند و الهام‌بخش باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن کتاب تبسم کلارا به علاقه‌مندان حوزه‌ی فعالیت‌های اجتماعی و خیریه، پژوهشگران مطالعات زنان، فعالان حوزه‌ی بیداری اسلامی و کسانی که دغدغه‌ی مهاجرت، هویت و کنشگری اجتماعی دارند، پیشنهاد می‌شود. همچنین این اثر برای دانشجویان و جوانانی که به‌دنبال الگوهای واقعی از فعالیت‌های داوطلبانه و بین‌المللی هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب تبسم کلارا

«بیش از پنج سال از شروع و اوج‌گرفتن فعالیت‌های خیریهٔ انفاق می‌گذشت. حالا دیگر ما آن جوانان بی‌تجربه در این زمینه نبودیم. چم‌وخم کار طی این مدت دستمان آمده بود و دوستان زیادی در کشورهای مختلف داشتیم که هرکدام برایمان تکیه‌گاه مهمی حساب می‌شدند. اگرچه اول کار ذهنمان پر بود از ایده‌های مختلف، ولی حالا به این نتیجه رسیدیم که باید برگردیم و فعالیت‌هایمان را ارزیابی کنیم. ایده‌هایمان را واقع‌بینانه بررسی کنیم. باید ساختارمان را اصلاح کنیم و افق دیدمان را برای آیندهٔ انفاق روشن‌تر سازیم. مطمئن بودیم بعد از این‌همه تجربه باید شبکه‌سازی داشته باشیم برای مشتاقان فعالیت‌های بین‌المللی. اما برای بهترشدن و الگوشدن، بعد از این، باید تیم‌های قوی‌تر و تخصصی‌تری می‌ساختیم. هرکدام از ما فکر نویی داشت، باید به جمع‌بندی می‌رسیدیم. به‌نظر می‌رسید روزهای سخت کرونایی رو به اتمام است و این اتفاق شیرین خبر از روزهای پرکار آینده می‌داد. پس بهترین کار این بود که در سال آخر قرن، یک‌بار دیگر چالش‌هایمان را بررسی کنیم و به کمک دوستان متخصص بکوشیم برای آیندهٔ انفاق، مشکلات را حل کنیم و ریل‌گذاری بهتری انجام دهیم. قرار شد پروژه‌های قبلی را ارزیابی و ایده‌های انجام‌نشده را بررسی کنیم.»