کتاب چگونه به استقبال ملال برویم

کتاب چگونه به استقبال ملال برویم نوشته‌ی ایوا هافمن و با ترجمه‌ی سما قرایی، اثری است که نشر هنوز آن را منتشر کرده است. این کتاب به بررسی یکی از مسائل پنهان اما فراگیر زندگی معاصر می‌پردازد: ملال و بی‌حوصلگی در دل مشغولیت‌های بی‌پایان و انتخاب‌های بی‌شمار. نویسنده با نگاهی موشکافانه و تجربه‌محور، به سراغ ریشه‌های این احساس در زندگی روزمره می‌رود و تلاش می‌کند راه‌هایی برای مواجهه و کنار آمدن با آن ارائه دهد. هافمن با تکیه‌بر تجربه‌های شخصی، تحلیل‌های فلسفی و روان‌شناختی، و مثال‌هایی از زندگی معاصر، به خواننده نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در میان هیاهوی دنیای دیجیتال و فشارهای اجتماعی، زمانی برای تأمل، فراغت و خودکاوی پیدا کرد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چگونه به استقبال ملال برویم

کتاب چگونه به استقبال ملال برویم نوشته‌ی ایوا هافمن، به بررسی پدیده‌ی ملال و بی‌حوصلگی در زندگی مدرن می‌پردازد. هافمن در این کتاب با رویکردی تحلیلی و تأمل‌برانگیز، به سراغ دلایل و پیامدهای مشغولیت‌های افراطی، انتخاب‌های بی‌پایان و فشارهای اجتماعی می‌رود که اغلب باعث می‌شوند افراد در عین فعالیت زیاد، احساس پوچی و بی‌معنایی کنند. ساختار کتاب سه بخش اصلی دارد: ابتدا به مشکلات بیش‌فعالی و حق انتخاب بیش از اندازه و تأثیرات آن بر ذهن و روان می‌پردازد؛ سپس به لذت‌ها و فواید فراغت و بیکاری می‌پردازد و در نهایت تجربه‌ی غرق شدن در کار یا «سیالیت» را بررسی می‌کند. هافمن با ارجاع به فیلسوفان، روانکاوان و تجربه‌های روزمره، تلاش کرده است تصویری روشن از چالش‌های ذهنی و عاطفی انسان معاصر ارائه دهد و راه‌هایی برای بازگشت به عمق تجربه و معنا در زندگی پیشنهاد کند.

خلاصه کتاب چگونه به استقبال ملال برویم

کتاب چگونه به استقبال ملال برویم با تمرکز بر زندگی روزمره‌ی انسان معاصر، به بررسی ریشه‌های ملال و بی‌حوصلگی در دل مشغولیت‌های بی‌پایان و انتخاب‌های متعدد می‌پردازد. هافمن ابتدا نشان می‌دهد که چگونه زندگی مدرن، با حجم عظیمی از اطلاعات، ارتباطات و فعالیت‌ها، افراد را به سمت نوعی بیش‌فعالی و مصرف‌گرایی سوق داده است. این وضعیت، اگرچه در ظاهر پویایی و هیجان به همراه دارد، اما در نهایت به احساس تهی‌بودن و نارضایتی ختم می‌شود. نویسنده با مثال‌هایی از زندگی روزمره، از جمله کار، روابط اجتماعی، استفاده از فناوری و حتی تفریحات، نشان می‌دهد که چگونه افراد درگیر چرخه‌ای از فعالیت‌های بی‌وقفه می‌شوند که نه‌تنها به رضایت عمیق نمی‌انجامد، بلکه تمرکز و انسجام ذهنی را نیز از بین می‌برد. در ادامه، کتاب به اهمیت فراغت، بطالت و خودکاوی می‌پردازد و تأکید می‌کند که برای بازیابی معنا و عمق تجربه، باید زمانی برای بی‌کاری، تأمل و بازاندیشی در نظر گرفت. هافمن با اشاره به سنت‌های فلسفی و روانکاوی، نقش خودشناسی و خاطره‌نویسی را در بازسازی هویت و انسجام درونی برجسته می‌کند. در بخش پایانی، تجربه‌ی غرق شدن در کار یا فعالیت خلاقانه به‌عنوان راهی برای رسیدن به رضایت و معنا معرفی شده است. کتاب در مجموع، دعوتی است به بازاندیشی در سبک زندگی و یافتن تعادل میان فعالیت و فراغت، تا بتوان از دل ملال، به تجربه‌ای غنی‌تر و آگاهانه‌تر از زندگی دست یافت.

چرا باید کتاب چگونه به استقبال ملال برویم را بخوانیم؟

کتاب چگونه به استقبال ملال برویم با رویکردی تحلیلی و کاربردی، به یکی از دغدغه‌های پنهان اما رایج زندگی امروز می‌پردازد: احساس بی‌معنایی و خستگی در دل مشغولیت‌های بی‌پایان. این کتاب با ارائه‌ی مثال‌های ملموس و تحلیل‌های روان‌شناختی و فلسفی، به خواننده کمک می‌کند تا ریشه‌های ملال را در زندگی خود شناسایی کند و راه‌هایی برای بازگشت به آرامش، تمرکز و رضایت عمیق‌تر بیابد. هافمن با نگاهی انتقادی به فرهنگ مصرف‌گرایی و فشارهای اجتماعی، اهمیت فراغت، خودکاوی و خاطره‌نویسی را برجسته می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه می‌توان در میان هیاهوی دنیای مدرن، زمانی برای تأمل و بازسازی هویت شخصی پیدا کرد. این کتاب فرصتی است برای بازنگری در سبک زندگی و یافتن تعادل میان فعالیت و آرامش.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که از احساس خستگی، بی‌معنایی یا پراکندگی ذهنی در زندگی روزمره رنج می‌برند، یا به دنبال راه‌هایی برای بازیابی تمرکز، آرامش و معنا در میان مشغله‌های بی‌پایان هستند. همچنین برای علاقه‌مندان به موضوعات روان‌شناسی، فلسفه‌ی زندگی و خودشناسی مناسب است.

بخشی از کتاب چگونه به استقبال ملال برویم

«این کتاب در باب مشکلی است که چون زیادی شایع است تا حدی به چشم نمی‌آید. مشکل از این قرار است: مشغولیتِ مُفرط و برنامه‌های زمانی درهم و شلوغ، و تأثیرشان بر زندگی روحی و عاطفی‌مان. غیر از این‌ها، این کتاب به ما می‌گوید برای آن‌که پربارتر زندگی کنیم، چطور با چنین مشکلاتی روبه‌رو شویم و حل‌شان کنیم. در دوره‌هایی از تاریخِ بشر یکی از بزرگ‌ترین مشکلات، دست‌کم برای بعضی از مردم و طبقات خاصی از جامعه، این بود که یک عالمه وقت داشتند، و در نتیجه خطر ملال همواره در کمین بود. مثلاً، سورن کی‌یرکگور، فیلسوف دانمارکی قرن نوزدهم، در این خصوص گفته: «ملال عجب دهشتناک است ... ملال چه دهشت‌بار ملالت‌بار است ... دَمَر می‌خوابم، بی‌حرکت؛ تنها چیزی که می‌بینم فضای تُهی است، تنها چیزی که با آن زندگی می‌کنم فضای تُهی است، تنها فضایی که در آن می‌جُنبم فضای تُهی است.» سکون و انفعالِ رِخوت‌انگیز می‌تواند آدمی را از پا درآورد و دلتنگ و افسرده کند؛ ولی ما از آن سوی بام افتاده‌ایم. ما در عصرِ ناآرامی‌ها، فزون‌کاری‌ها، بی‌قراری‌ها و هیجان‌های بیش از اندازه به سر می‌بریم. از وقتی اینترنت و فناوری‌های دیجیتال وارد زندگی‌مان شده‌اند، ما با حجم فراوانی از اطلاعات، تصاویر، ارتباطات شخصی و انواع متون مواجه بوده‌ایم که هر وقت و هر زمان که بخواهیم در دسترس‌مان هستند. در حیطهٔ غیرمجازیْ دنیا خوانِ بی‌پایانی از فعالیت‌های گوناگون، تنوع‌ها، جذابیت‌ها و هیجان‌ها در برابرمان گسترده است.»