کتاب سایه های زیتون بیتا روشن دل + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب سایه های زیتون

کتاب سایه های زیتون

انتشارات:سنجاق
دسته‌بندی:
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب سایه های زیتون

کتاب سایه‌های زیتون نوشته‌ی بیتا روشن‌دل، روایتی داستانی از زندگی دو دختر جوان در تهران و رشت است که با گذشته‌ای پر از زخم و خاطرات تلخ دست‌وپنجه نرم می‌کنند. این اثر با نگاهی اجتماعی و خانوادگی، به موضوعاتی چون مهاجرت، خاطرات کودکی، فقدان، عدالت‌خواهی و پیوندهای عاطفی میان نسل‌ها می‌پردازد. داستان در بستری معاصر و با زبانی صمیمی، دغدغه‌های شخصیت‌هایی را روایت می‌کند که هرکدام به‌نوعی با گذشته و آینده‌ی خود درگیرند. نشر سنجاق به‌صورت الکترونیکی این کتاب را منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب سایه های زیتون

سایه‌های زیتون اثری داستانی از بیتا روشن‌دل است که در فضایی میان تهران و شمال ایران روایت می‌شود. محوریت داستان بر زندگی گلنار و روشنک، دو دختر جوان، است که هرکدام با گذشته‌ای متفاوت اما زخمی مشترک روبه‌رو هستند. گلنار، دختری که خاطرات تلخ کودکی و از دست‌دادن پدرش در باغ زیتون، او را به سمت انزوا و مصرف داروهای آرام‌بخش کشانده، در کنار روشنک، هم‌خانه و دوست بازیگرش، تلاش می‌کند با گذشته‌ی خود روبه‌رو شود. روایت کتاب با رفت‌وبرگشت میان خاطرات کودکی و زمان حال، لایه‌های پنهان روابط خانوادگی، رازهای سر به مهر و زخم‌های اجتماعی را آشکار می‌کند. داستان با ورود به ماجرای فروش غیرقانونی جنگل‌های شمال و تلاش شخصیت‌ها برای افشای حقیقت، جنبه‌ای معمایی و اجتماعی به خود می‌گیرد. نویسنده با استفاده از زاویه دید شخصیت‌های مختلف، تصویری چندوجهی از رنج، امید و مقاومت ارائه داده است.

خلاصه داستان سایه های زیتون

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان سایه‌های زیتون با گلنار آغاز می‌شود؛ دختری که پس از سال‌ها دوری از رشت، در تهران زندگی می‌کند و با خاطرات تلخ گذشته و مصرف داروهای آرام‌بخش، روزگار می‌گذراند. هم‌خانه‌اش روشنک، بازیگری است که با امید و آرزوهایش به تهران آمده و تلاش می‌کند به گلنار کمک کند تا با گذشته‌اش روبه‌رو شود. نقطه‌ی عطف داستان زمانی است که روشنک به‌طور اتفاقی نامه‌ای از گلنار پیدا می‌کند و از راز عمیق مرگ پدر گلنار در باغ زیتون پرده برمی‌دارد. این اتفاق باعث می‌شود گلنار تصمیم بگیرد به رشت بازگردد و با حقیقت روبه‌رو شود. در بازگشت به رشت، گلنار با حکیم‌آقا، باغبان قدیمی، و ارم، پسر جوانی که برای تحقیق به باغ آمده، مواجه می‌شود. خاطرات تلخ شب قتل پدرش و رازهای مربوط به فروش غیرقانونی جنگل‌ها دوباره زنده می‌شوند. روشنک نیز به گلنار می‌پیوندد و با کمک هم، مدارکی درباره‌ی فساد و فروش جنگل‌ها پیدا می‌کنند. در نهایت، با همکاری پلیس و اهالی روستا، عاملان فساد به دام می‌افتند و گلنار پس از سال‌ها، آرامش و امید را در کنار یاد عزیزانش بازمی‌یابد. داستان با کاشت نهال زیتون بر مزار پدر و بی‌بی و امید به آینده‌ای روشن‌تر به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب سایه های زیتون را بخوانیم؟

سایه‌های زیتون با روایتی چندلایه، به موضوعاتی چون فقدان، خاطرات خانوادگی، عدالت‌خواهی و پیوندهای عاطفی میان نسل‌ها می‌پردازد. این کتاب نه‌تنها داستانی معمایی و پرکشش ارائه می‌دهد، بلکه تصویری از دغدغه‌های اجتماعی و زیست‌محیطی معاصر ایران را نیز به تصویر کشیده است. شخصیت‌پردازی دقیق و فضاسازی ملموس، خواننده را به دل ماجراهای شمال ایران و زندگی شهری می‌برد. مواجهه با گذشته، تلاش برای حقیقت و امید به تغییر، از جمله پیام‌هایی است که در بطن داستان جریان دارد. این اثر برای کسانی که به داستان‌های خانوادگی با زمینه‌های اجتماعی علاقه دارند، تجربه‌ای متفاوت و تأمل‌برانگیز فراهم می‌کند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به علاقه‌مندان داستان‌های خانوادگی، دوست‌داران روایت‌های معاصر ایرانی، کسانی که دغدغه‌ی عدالت اجتماعی و محیط‌زیست دارند و افرادی که با موضوعات فقدان و مواجهه با گذشته درگیرند، پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب سایه های زیتون

«همه چیز تحت کنترل ما نیست. هیچ وقت هم نبوده. کی فکرش رو می‌کرد؟ منی که عاشق رشت و اهالی روستا بودم، الان هفت ساله رشت نرفته‌ام. یادمه، بچگی عاشق جهانگردی بودم. همه آرزوهای زیادی داشتن، اما دست سرنوشت سر راه بعضی‌هامون چاله کند. (البته حمایت خانواده هم کم‌دخالت نداشته! که الان نه جهانگردم، نه چیزی که اونا می‌خواستن. آخه هرموقع این موضوع رو مطرح می‌کردم، با اون جملهٔ معروفِ "حالا تو تجربی بخون، در کنارش به علایقت می‌رسی" یه نمونهٔ محترمانه از "عمرا!" بذارم، روبه‌رو می‌شدم.) دوست داشتم همهٔ دنیا رو بگردم؛ همهٔ کوه‌ها، درختا، مخصوصاً درختای زیتون رو، و همهٔ جاها رو عینِ شعر حفظ کنم. الان آدرس خونه‌م رو هم رو دستم می‌نویسم. نه، اشتباه نکنید: نه پیر شدم، نه آلزایمر گرفتم. شمع بیست‌وچهار سالگیم رو همین دیروز رو یه دونه کلوچهٔ تنها فوت کردم. آخه از وقتی اومدم تهران، تنها زندگی می‌کنم. البته، همچین تنهاییِ تنها که نه! چون پول نداشتم خونه اجاره کنم، با یه دختر دیگه هم‌خونه شدم. اسمش روشنکه؛ بازیگره. اون هم مثل من، تنها کوبیده اومده اینجا تا بفهمه به کدوم سازِ سرنوشت باید برقصه. البته لازمه بگم ما خیلی با هم فرق داریم: اون از سر خوشی و آرزوهاش اومده، من از سر بدبختی و ناچاری. حافظهٔ داغونم هم به خاطر اون قرص‌های مزخرفه‌ست - سوغاتی اون باغ زیتون.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

حجم

۲۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۶۴ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان