کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم

کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم نوشته‌ی برایان لنون و با ترجمه‌ی محمدحسن نادری و غزاله قدمی، اثری در حوزه‌ی روانشناسی کاربردی است که نشر اسبار آن را منتشر کرده است. این کتاب بخشی از مجموعه‌ای با محوریت تئوری انتخاب است؛ رویکردی که توسط ویلیام گلسر پایه‌گذاری شده و به بررسی رفتار انسان و نقش انتخاب در شکل‌گیری واکنش‌ها می‌پردازد. هدف اصلی این کتاب، ارائه‌ی راهکارهایی برای درک بهتر خشم، شناسایی ریشه‌های آن و آموزش شیوه‌های مدیریت و کنترل این احساس در زندگی روزمره است. نویسنده با تکیه‌بر تجربیات شخصی و حرفه‌ای خود و با بهره‌گیری از آموزه‌های تئوری انتخاب، تلاش کرده است تا به زبانی روشن و با مثال‌های ملموس، مخاطب را با ماهیت خشم و راه‌های مواجهه‌ی سالم با آن آشنا کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم

کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم نوشته‌ی برایان لنون، اثری غیرداستانی در حوزه‌ی روانشناسی است که به موضوع خشم و مدیریت آن از منظر تئوری انتخاب می‌پردازد. این کتاب بخشی از مجموعه‌ای است که به کاربردهای عملی تئوری انتخاب در مسائل مختلف زندگی مانند اعتیاد، افسردگی، شادمانی، فرزندپروری و استرس می‌پردازد. ساختار کتاب بر پایه‌ی توضیح مفاهیم بنیادین تئوری انتخاب، بررسی ریشه‌های خشم، تحلیل رفتارهای خشمگینانه و ارائه‌ی راهکارهای عملی برای مدیریت و تغییر این رفتارها شکل گرفته است. نویسنده با بهره‌گیری از تجربیات مشاوره‌ای و آموزش‌های مستقیم از ویلیام گلسر، تلاش کرده است تا مفاهیم پیچیده را به‌صورت قابل‌فهم و کاربردی ارائه دهد. کتاب با مثال‌های واقعی، تمرین‌های عملی و تحلیل موقعیت‌های روزمره، خواننده را به سمت خودشناسی و انتخاب‌های آگاهانه‌تر در مواجهه با خشم هدایت می‌کند. در این اثر، خشم نه صرفاً یک احساس، بلکه به‌عنوان یک رفتار کلی و انتخابی معرفی شده است که می‌توان آن را مدیریت و حتی جایگزین کرد.

خلاصه کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم

کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم با تکیه‌بر آموزه‌های تئوری انتخاب، به بررسی ماهیت خشم و نقش انتخاب در بروز و مدیریت آن می‌پردازد. نویسنده ابتدا با بیان این اصل که هر فرد تنها می‌تواند رفتار خود را کنترل کند، به مخاطب یادآوری می‌کند که تلاش برای کنترل دیگران اغلب منجر به ناکامی و خشم می‌شود. در ادامه، کتاب توضیح می‌دهد که انسان‌ها قربانی شرایط یا احساسات خود نیستند و همواره امکان انتخاب واکنش‌های متفاوت را دارند. خشم در این کتاب به‌عنوان یک رفتار کلی معرفی شده است که از چهار مؤلفه‌ی عمل، فکر، احساس و فیزیولوژی تشکیل می‌شود. برخلاف باور رایج که خشم را صرفاً یک احساس می‌داند، این اثر نشان می‌دهد که خشم نتیجه‌ی ناکامی در رسیدن به خواسته‌ها و نیازهای اساسی مانند عشق، قدرت، آزادی، تفریح و بقا است. زمانی که فاصله‌ی زیادی بین آنچه می‌خواهیم و آنچه دریافت می‌کنیم ایجاد می‌شود، خشم به‌عنوان پاسخی انتخاب می‌شود. کتاب با مثال‌های روزمره و تمرین‌های عملی، به خواننده کمک می‌کند تا ریشه‌های خشم خود را شناسایی کند، باورهای ناکارآمد را بازنگری کند و رفتارهای جایگزین را بیاموزد. روش‌هایی مانند تحلیل رویداد، استفاده از خشم‌سنج، شناسایی زنگ هشدار خشم و به‌کارگیری تکنیک STOPP (توقف، تفکر، گزینه‌ها، برنامه‌ریزی، اجرا و تمرین) از جمله ابزارهایی هستند که در کتاب معرفی شده‌اند. نویسنده تأکید کرده است که خشم می‌تواند نشانه‌ی ارزش‌ها و نیازهای مهم باشد و مدیریت آن به معنای سرکوب نیست، بلکه یافتن راه‌هایی سالم‌تر برای بیان و رفع ناکامی‌هاست.

چرا باید کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم را بخوانیم؟

این کتاب با رویکردی متفاوت به موضوع خشم می‌پردازد و آن را نه صرفاً یک احساس، بلکه رفتاری انتخابی و قابل تغییر معرفی می‌کند. یکی از ویژگی‌های شاخص کتاب، ارائه‌ی تمرین‌ها و مثال‌های ملموس است که به خواننده امکان می‌دهد خشم خود را بهتر بشناسد و راهکارهای عملی برای مدیریت آن بیابد. همچنین، کتاب با توضیح مفاهیم تئوری انتخاب، به مخاطب کمک می‌کند تا مسئولیت رفتارهای خود را بپذیرد و به جای سرزنش شرایط یا دیگران، بر انتخاب‌های شخصی تمرکز کند. این اثر برای کسانی که به دنبال تغییر الگوهای رفتاری خود هستند یا می‌خواهند روابط سالم‌تری داشته باشند، منبعی کاربردی و قابل استفاده است.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن این کتاب به کسانی پیشنهاد می‌شود که با مشکل خشم یا پرخاشگری درگیر هستند، یا تمایل دارند رفتارهای خود را در موقعیت‌های تنش‌آمیز بهتر مدیریت کنند. همچنین برای علاقه‌مندان به روانشناسی، مشاوران، والدین و افرادی که به دنبال بهبود روابط شخصی و حرفه‌ای خود هستند، مناسب است.

بخشی از کتاب چگونه خشم را انتخاب نکنیم

«نگاه تئوری انتخاب به زندگی انسان و حال و روز او، نگاهی از درون به بیرون است. داشتن نگاه از درون به بیرون، نوعی روش تفکّر و زندگی است که پایه و اساس آن کارهای اوّلیّه دکتر ویلیام گِلَسِر و مفاهیم تئوری انتخاب اوست. البتّه به باور گِلَسِر، زمانی که طرز فکرمان درباره شرایط و موقعیّت‌ها و میزان کنترل ما در زندگی، بر اساس حرکت و برانگیختگی از درون به بیرون باشد، باورهایمان نیز باور کنترل درونی خواهد بود. در آن صورت از برداشت‌های رایج درباره رفتار آدمی فاصله گرفته و نکات مهمّی را به عنوان واقعیّت و حقیقت می‌پذیریم که تا قبل از این درباره‌اش به طور جدی نیندیشیده بوده‌ایم. این واقعیّت یا اصل بدیهی را که می‌گوید: ۱. شما فقط می‌توانید رفتار خودتان را کنترل کنید. اگر چه می‌دانم این موضوع کاملاً عاقلانه است و حدس می‌زنم که شما نیز تا حدودی آن را قبول دارید. امّا با این حال چند بار سعی کرده‌اید دیگران را کنترل کنید؟ ما سعی می‌کنیم رفتار بچّه‌هایمان را کنترل کنیم. تلاش می‌کنیم همسرمان را مجبور به انجام کارهایی کنیم که تمایلی به انجام آن‌ها ندارد. همکار یا رئیس‌مان را به گونه‌ای کنترل کنیم که به نفع ما رفتار کند. پیشنهاد می‌کنم طی چند روز آینده آزمایشی را انجام دهید. وقت بگذارید و به رفتارها و کارهایی که برای کنترل دیگران انجام می‌دهید، توجّه کنید. در این مرحله هیچ کار متفاوتی انجام ندهید ... فقط به رفتارتان توجّه کنید!»