
کتاب به نام انسان
معرفی کتاب به نام انسان
کتاب الکترونیکی «به نام انسان» نوشتهٔ پری نرگسی اثری داستانی است که نشر گلهای سفید آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی متفاوت به رابطهٔ انسان و حیوان، روایت خود را از زبان یک گرگ خاکستری بیان میکند و به موضوعاتی چون عشق، خشونت، همزیستی و معنای انسانیت میپردازد. داستان در بستری از روستا و جنگلهای شمال ایران شکل میگیرد و با ورود شخصیتهایی از انسانها و حیوانات، به بررسی عمیقتر مفاهیم اخلاقی و اجتماعی میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به نام انسان
«به نام انسان» از پری نرگسی، داستانی بلند است که روایت آن از زاویهٔ دید یک گرگ خاکستری شکل گرفته است. این انتخاب زاویهٔ دید، به کتاب هویتی خاص داده و امکان مقایسهٔ رفتار انسانها و حیوانات را فراهم آورده است. کتاب در قالب داستانی اجتماعی و تا حدی فانتزی، به زندگی گرگی میپردازد که پس از زخمیشدن به دست انسانها، توسط مردی به نام «یوسف» نجات پیدا میکند. روایت، همزمان با ورود گرگ به زندگی انسانها و تلاش او برای یافتن فرزندش، به زندگی چند خانوادهٔ روستایی نیز سرک میکشد و از خلال این روایتها، به مسائل مختلفی چون خشونت، معلولیت، عشق، وفاداری، قضاوت و معنای واقعی انسانیت میپردازد. ساختار کتاب مبتنی بر فصلهایی است که هرکدام بخشی از زندگی گرگ و آدمها را روایت میکند و در خلال آن، دغدغههای فلسفی و اجتماعی نویسنده دربارهٔ طبیعت انسان و حیوانات مطرح میشود. فضای داستان، آمیزهای از واقعیت و خیال است و شخصیتها، چه انسان و چه حیوان، با لایههایی از پیچیدگی و تضاد به تصویر کشیده شدهاند.
خلاصه داستان به نام انسان
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان «به نام انسان» با روایت یک گرگ خاکستری آغاز میشود که در جنگلهای شمال ایران زندگی میکند. گرگ، برخلاف تصور رایج انسانها، خود را موجودی وفادار و بیآزار میداند و از خشونت و بیرحمی انسانها نسبت به هم و به حیوانات شگفتزده است. در یکی از روزها، گرگ در جریان فرار از مردم روستا که نسبت به گرگها کینه دارند، به گودالی میافتد و به شدت زخمی میشود. مردم با سنگ به او حمله میکنند و یکی از چشمانش را از دست میدهد. اما مردی به نام «یوسف» او را نجات میدهد، به خانهاش میبرد و از او مراقبت میکند. میان گرگ و یوسف رابطهای عمیق و احساسی شکل میگیرد که به نوعی عشق و دوستی میان دو گونهٔ متفاوت را به تصویر میکشد. در ادامه، گرگ که فرزندش را گم کرده، با استفاده از نیرویی جادویی که یوسف به او هدیه میدهد، میتواند به شکل گل رز بنفش درآید و وارد خانههای مختلف روستا شود تا فرزندش را پیدا کند. در این مسیر، با خانوادههایی روبهرو میشود که هرکدام مشکلات و دغدغههای خاص خود را دارند؛ از جمله معلولیت، فقر، خشونت خانوادگی و روابط پیچیدهٔ انسانی. گرگ در قالب گل، شاهد رنجها، عشقها، حسادتها و بیرحمیهای انسانهاست و بارها با خود دربارهٔ معنای واقعی انسانیت و حیوانیت گفتوگو میکند. داستان با جستوجوی مادرانهٔ گرگ برای یافتن فرزندش و تلاقی سرنوشت او با انسانها، به بررسی مرزهای عشق، وفاداری، قضاوت و بخشش میپردازد، بیآنکه پایان ماجرا را بهطور کامل افشا کند.
چرا باید کتاب به نام انسان را بخوانیم؟
این کتاب با روایت متفاوت خود از زبان یک گرگ، فرصتی فراهم میکند تا رفتارهای انسانی از زاویهای تازه دیده شوند. «به نام انسان» نهتنها به موضوعاتی چون خشونت، عشق، وفاداری و قضاوت میپردازد، بلکه با ورود به زندگی خانوادههای مختلف روستایی، مسائل اجتماعی و فردی مانند معلولیت، فقر، روابط خانوادگی و تنهایی را نیز به تصویر میکشد. روایت داستان، مرز میان انسان و حیوان را به چالش میکشد و خواننده را به تأمل دربارهٔ معنای واقعی انسانیت و همزیستی دعوت میکند. این اثر برای کسانی که به داستانهایی با لایههای فلسفی و اجتماعی علاقه دارند، میتواند تجربهای متفاوت و تأثیرگذار باشد.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای اجتماعی، دوستداران روایتهای فلسفی و کسانی که دغدغههایی دربارهٔ معنای انسانیت، همزیستی انسان و حیوان، و مسائل اخلاقی دارند، مناسب است. همچنین برای کسانی که به دنبال داستانهایی با زاویهٔ دید غیرمعمول و شخصیتپردازی متفاوت هستند، «به نام انسان» انتخابی قابل توجه خواهد بود.
بخشی از کتاب به نام انسان
«برای من اصلا مهم نیست شما آدمها ذهنیت خوبی از ما گرگها ندارید. و شاید جالب باشد قصهٔ رابطهٔ عاشقانهٔ خودم با یک انسان را دارم روایت میکنم. من یک گرگ خاکستری هستم و در جنگلهای شمال زندگی میکنم. شما فکر میکنید ما گرگها موجودات بیرحمی هستیم و هر وقت میخواهید همدیگر را بیرحم خطاب کنید به یک گرگ تشبیه کنید. به گمان شما گرگها اهل درندگی هستند و هیچ چیزی جز ارضای غرایز خود نمیفهمند. اما با کمی تحقیق خواهید فهمید ما گرگها تا آخر عمر به جفت خود وفادار میمانیم و هرگز به همنوع خود آسیب نمیزنیم. من سالها زندگی شما آدمها را دیدهام از صحنهٔ قتل و خونریزی گرفته تا صحنهٔ اعدام که مردم با لذت پای چوبهٔ دار رفتن انسان دیگری را تماشا میکنند و هورا میکشند. من بارها شاهد بودم که شما آدمها چطور تیشه به ریشهٔ یکدیگر میزنید. اصلا همهٔ جنگهای خونین که در آن میلیونها انسان، حیوانات بیگناه و گلها، گیاهان خاکستر میشوند و به فنا میروند زیر سر شما آدمهاست. همین امروز روزنامهها را بخوانید. گشتی در فضای مجازی بزنید. همه جا خبر از قتل و آدمربایی، جنگ میان شما آدمهاست. هیچ جا خبر از صلح و آشتی نیست.»
حجم
۸۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۸۶۴٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه