کتاب خشونت خانوادگی علیه زنان

کتاب الکترونیکی «خشونت خانوادگی علیه زنان» نوشتهٔ رقیه آقایی پیش‌رباط اثری پژوهشی و تحلیلی دربارهٔ ابعاد، علل و پیامدهای خشونت درون خانواده با تمرکز بر زنان است. نشر رشد فرهنگ آن را منتشر کرده است. این کتاب با رویکردی علمی و جامعه‌شناختی، به بررسی نظریه‌ها، آمارها و مطالعات میدانی در ایران می‌پردازد و تلاش دارد تصویری جامع از وضعیت خشونت خانگی علیه زنان ارائه دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خشونت خانوادگی علیه زنان

«خشونت خانوادگی علیه زنان» اثری پژوهشی در حوزهٔ ناداستان و علوم اجتماعی است که به بررسی پدیدهٔ خشونت خانگی با تمرکز بر زنان می‌پردازد. رقیه آقایی پیش‌رباط در این کتاب، ابتدا مفاهیم پایه و تعاریف مرتبط با خشونت خانوادگی را شرح داده و سپس با مرور آمارها و مطالعات داخلی و خارجی، ابعاد مختلف این پدیده را روشن می‌کند. ساختار کتاب شامل سه فصل اصلی است: فصل نخست به تعریف و ماهیت خشونت خانوادگی علیه زنان و مرور مطالعات و آمارها اختصاص دارد؛ فصل دوم دیدگاه‌های نظری مختلف از جمله رویکردهای روان‌شناختی، جامعه‌شناختی و نظریه‌های فمینیستی را بررسی می‌کند؛ و فصل سوم به مطالعهٔ میدانی در شهرستان عجب‌شیر و تحلیل یافته‌های پژوهشی می‌پردازد. این کتاب با بهره‌گیری از منابع متعدد و پژوهش‌های میدانی، تصویری چندلایه از خشونت خانگی در ایران ارائه می‌دهد و تلاش دارد عوامل زمینه‌ساز، پیامدها و راهکارهای مقابله با این پدیده را بررسی کند.

خلاصه کتاب خشونت خانوادگی علیه زنان

کتاب «خشونت خانوادگی علیه زنان» با طرح این پرسش آغاز می‌شود که خشونت خانگی چیست و چرا زنان بیش از دیگر اعضای خانواده در معرض آن قرار دارند. نویسنده ابتدا به تعریف مفاهیم پایه مانند خانواده، نقش زن و مرد، و انواع خشونت (جسمی، روانی، اقتصادی و جنسی) می‌پردازد و نشان می‌دهد که خشونت علیه زنان پدیده‌ای جهانی است که مرز جغرافیایی و فرهنگی نمی‌شناسد. در ادامه، کتاب به بررسی آمارها و مطالعات انجام‌شده در ایران و جهان می‌پردازد و نشان می‌دهد که درصد قابل توجهی از زنان در طول زندگی خود حداقل یک بار خشونت را تجربه می‌کنند. نویسنده با استناد به پژوهش‌های مختلف، عوامل مؤثر بر خشونت خانوادگی را برمی‌شمارد؛ از جمله اعتیاد، سطح تحصیلات، وضعیت اقتصادی، باورهای سنتی و مردسالارانه، و تجربهٔ خشونت در کودکی. در بخش نظری، کتاب دیدگاه‌های مختلف دربارهٔ علل خشونت را مرور می‌کند: برخی نظریه‌ها بر ذاتی بودن پرخاشگری تأکید دارند، برخی دیگر آن را رفتاری اکتسابی و نتیجهٔ یادگیری اجتماعی می‌دانند. نظریه‌های جامعه‌شناختی نیز به نقش ساختار قدرت، منابع اقتصادی و فرهنگ در شکل‌گیری خشونت اشاره دارند. نویسنده با تحلیل این نظریه‌ها، نشان می‌دهد که خشونت خانوادگی پدیده‌ای چندعاملی است و نمی‌توان آن را به یک علت واحد تقلیل داد. در فصل پایانی، مطالعه‌ای میدانی در شهرستان عجب‌شیر ارائه می‌شود که با روش‌های آماری و مصاحبه، وضعیت خشونت علیه زنان را در این منطقه بررسی می‌کند. یافته‌ها نشان می‌دهد که عوامل فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی به‌ویژه وابستگی اقتصادی زنان، پایین بودن سطح سواد حقوقی و باورهای سنتی، نقش مهمی در تداوم خشونت دارند. کتاب در نهایت بر ضرورت آگاهی‌بخشی، اصلاح نگرش‌های فرهنگی و حمایت‌های قانونی برای کاهش خشونت علیه زنان تأکید دارد.

چرا باید کتاب خشونت خانوادگی علیه زنان را بخوانیم؟

این کتاب با ارائهٔ تصویری جامع و مستند از خشونت خانوادگی علیه زنان، به مخاطب کمک می‌کند تا ابعاد پنهان و آشکار این پدیده را بهتر درک کند. بررسی نظریه‌های مختلف، تحلیل داده‌های میدانی و مرور مطالعات داخلی و خارجی، امکان مقایسه و فهم عمیق‌تر مسئله را فراهم می‌آورد. همچنین، کتاب با تمرکز بر عوامل زمینه‌ساز و پیامدهای خشونت، راهکارهایی برای پیشگیری و مقابله با آن پیشنهاد می‌دهد. مطالعهٔ این اثر می‌تواند برای کسانی که دغدغهٔ مسائل اجتماعی، حقوق زنان و سلامت خانواده را دارند، آگاهی‌بخش و راهگشا باشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ «خشونت خانوادگی علیه زنان» برای پژوهشگران و دانشجویان رشته‌های علوم اجتماعی، روان‌شناسی، حقوق و مطالعات زنان مناسب است. همچنین، فعالان حوزهٔ حقوق زنان، مددکاران اجتماعی و افرادی که با مسائل خانواده و آسیب‌های اجتماعی سروکار دارند، می‌توانند از محتوای این کتاب بهره‌مند شوند. این اثر به‌ویژه برای کسانی که به دنبال شناخت ریشه‌ها و راهکارهای مقابله با خشونت خانگی هستند، مفید خواهد بود.

بخشی از کتاب خشونت خانوادگی علیه زنان

«خانواده یک گروه خویشاوند است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی در جامعه، مسوولیت اصلی را به عهده دارد. با آنکه با گسترش شهرنشینی و روند رو به رشد صنعتی شدن در بسیاری از کشورها، هنوز خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، در تنظیم رفتار جنسی و زاد و ولد، رشد و تربیت فرزندان، اجتماعی کردن آن‌ها، تثبیت جایگاه و منزلت اجتماعی توأم با خشونت با ویژگی مختص به خود، می‌تواند بر این نقش صدمه وارد کند. خانواده در حوزه مطالعه و تحقیق، یک واقعیت چند بعدی شناخته می‌شود به طوری که از ابعاد مختلف، موضوعات آن قابل بررسی هستند. یکی از این موضوعات، خشونت مردان علیه زنان در خانواده است. در حال حاضر خانواده‌ها دچار انواع آسیب‌پذیری و بحران هستند که برخی خودکشی، کودک‌آزاری، کودکان فراری و خشونت زناشویی. این بحران‌ها موجب می‌شود که خانواده نتواند به عملکرد اساسی خویش یعنی تزریق عاطفه و وجدان اخلاقی به مجموعه عناصر خویش عمل کند. و هرگاه بنیان عاطفی و اخلاقی خانواده که از همبستگی میان اعضایش نشأت می‌گیرد، متزلزل شود، مشکلاتی ایجاد می‌شود. خانواده‌هایی که در آن‌ها خشونت به وفور دیده می‌شود، فرزندانی مستبد، بدون اعتماد به نفس و نابهنجار پرورش می‌دهند و خود با دیگران از کارایی کم‌تری برخوردارند که در مواردی به از کار برکنار شدن آن‌ها منجر می‌شود. به‌علاوه این افراد منزوی شده، در روابط اجتماعی از خود تزلزل و عدم اطمینان نشان می‌دهند و تمایل بسیار زیادی به خودکشی و آسیب دارند.»