کتاب شاهزاده ایران

کتاب الکترونیکی «شاهزاده ایران» نوشتهٔ اوژن تعویذی را نشر نظری منتشر کرده است. این اثر در دستهٔ داستان‌های نوجوانان قرار می‌گیرد و با نگاهی به تاریخ و اسطوره‌های ایرانی، روایتی از دلاوری، عشق و وفاداری را برای نسل جوان بازگو می‌کند. داستان در بستری تاریخی و تخیلی شکل گرفته و تلاش دارد ارزش‌های فرهنگی و ملی را به مخاطبان نوجوان منتقل کند. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب شاهزاده ایران

«شاهزاده ایران» از اوژن تعویذی، داستانی است که در قالب روایتی تاریخی-تخیلی برای نوجوانان نوشته شده است. این کتاب با الهام از تاریخ و فرهنگ ایران، ماجرای شاهزاده‌ای جوان را روایت می‌کند که در دوران پادشاهی پدرش، با چالش‌های بزرگی روبه‌رو می‌شود. فضای داستان در شهری خیالی از ایران باستان شکل گرفته و شخصیت‌های اصلی آن، از جمله آرشامه و رکسانا، در بستر رویدادهای مهمی چون جنگ ایران و یونان قرار می‌گیرند. ساختار کتاب ساده و خطی است و با زبانی روایی، وقایع را از ابتدا تا پایان دنبال می‌کند. نویسنده تلاش کرده است با استفاده از عناصر اسطوره‌ای و تاریخی، پیوندی میان گذشته و حال برقرار کند و ارزش‌هایی چون شجاعت، وفاداری و عشق به میهن را به تصویر بکشد. این کتاب با حجم کم و روایت مستقیم، مناسب نوجوانانی است که به داستان‌های تاریخی و قهرمان‌محور علاقه دارند.

خلاصه کتاب شاهزاده ایران

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با معرفی شهری در ایران باستان آغاز می‌شود؛ شهری که مردمانش شاد و آرام‌اند و شب‌هایش پرستاره است. در این شهر، خانواده‌ای مزرعه‌دار زندگی می‌کنند که دختری به نام رکسانا دارند. همزمان، پادشاه شهر پسری به نام آرشامه دارد که وارث تاج و تخت است. با گذشت زمان، آرشامه به فرماندهی سپاه ایران می‌رسد و در جنگی سخت با یونانیان، با وجود تعداد کمتر سربازان ایرانی، با شجاعت و تدبیر خود دشمن را شکست می‌دهد. در بازگشت از جنگ، آرشامه در مسیر خود رکسانا را می‌بیند و این دیدار در ذهنش می‌ماند. پس از جشن پیروزی، آرشامه به فکر آن دختر می‌افتد و از دوست و همرزمش، آرتا، می‌خواهد دربارهٔ او تحقیق کند. آرتا درمی‌یابد که رکسانا دختر همان مزرعه‌دار است. مدتی بعد، جنگ دیگری میان ایران و یونان درمی‌گیرد و این بار نیز آرشامه و آرتا فرماندهی سپاه را بر عهده دارند. در جریان نبرد، آرشامه زخمی می‌شود و رکسانا به کمک او می‌شتابد و جانش را نجات می‌دهد. پادشاه اجازه بازگشت آرشامه به میدان نبرد را نمی‌دهد، اما آرتا با دلاوری می‌جنگد و در نهایت جان خود را از دست می‌دهد. آرشامه که از مرگ دوستش اندوهگین است، سوگند می‌خورد انتقام او را بگیرد. سال‌ها بعد، آرشامه که حالا پادشاه شده، دوباره رکسانا را می‌بیند و از او تقاضای ازدواج می‌کند. آن دو با هم ازدواج می‌کنند و رکسانا ملکهٔ ایران می‌شود. داستان با آرزوی خوشبختی برای کودکان ایران به پایان می‌رسد.

چرا باید کتاب شاهزاده ایران را بخوانیم؟

این کتاب با روایت داستانی از دلاوری، وفاداری و عشق در بستر تاریخ ایران، تلاش می‌کند ارزش‌های فرهنگی و ملی را به نوجوانان منتقل کند. «شاهزاده ایران» با تمرکز بر شخصیت‌هایی که در برابر مشکلات و جنگ‌ها ایستادگی می‌کنند، الگویی از شجاعت و مسئولیت‌پذیری را ارائه می‌دهد. همچنین، داستان با پیوند دادن عناصر اسطوره‌ای و واقعی، مخاطب را با بخشی از تاریخ و فرهنگ ایران آشنا می‌کند و حس تعلق به سرزمین را تقویت می‌کند. روایت ساده و مستقیم آن، امکان همذات‌پنداری با شخصیت‌ها را برای نوجوانان فراهم می‌سازد و مفاهیمی چون دوستی، فداکاری و امید را به تصویر می‌کشد.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای نوجوانانی مناسب است که به داستان‌های تاریخی، اسطوره‌ای و قهرمان‌محور علاقه دارند. همچنین، برای کسانی که به دنبال آشنایی با فرهنگ و تاریخ ایران هستند یا دوست دارند داستان‌هایی دربارهٔ شجاعت و وفاداری بخوانند، گزینهٔ مناسبی است.

بخشی از کتاب شاهزاده ایران

«در این شهر مردم خیلی شاد بودند این شهر یه حاکم داشت که بر آن شهر فرمانروایی می‌کرد اين پادشاه یک پسر داشت و با ملکه زندگی می کردند. چند سال...گذشت حالا تنها فرزند پادشاه بنام آرشامه وارث شاهزاده ایران او بود که یک فرمانده بزرگ و شاهزاده ایران شده بود. در جنگ‌های متعددی شرکت کرده بود که یکی از جنگ‌هایی که کشور ایران انجام داده بود جنگ ایران و بونان بود که لشگریان ایران به هزار تن می‌رسیدند و لشگریان یونان به دو هزار تن می‌رسید. در طول جنگ ایران داشت شکست می‌خورد ولی این فرمانده ارشامه عرصه را بر سربازان یونانی تنگ کرد و آنان را شکست داد سلاحی که آنها در جنگ استفاده می‌کردند. نیزه و شمشیر بود. در هنگام برگشتن به علت طولانی بودن راه به مشکل برخوردند. به علت اینکه صخره‌های کشور یونان راه بر آنها بسته بود ولی فرمانده راه دیگری پیدا کرد و از آن صخره‌ها با لشگریان گذشتند و به ایران رسیدند.»