
کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است
معرفی کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است
کتاب الکترونیکی «لینو، کرگدنی که "نه" گفتن را فراموش کرده است!» نوشتهٔ کیم لینت و با تصویرگری جیمز لورام، توسط مهشاد فولادی ترجمه شده و نشر وانیار آن را منتشر کرده است. این کتاب داستانی کودکانه است که با هدف آموزش مهارت نهگفتن و مرزبندی به کودکان نوشته شده و با تصاویر رنگی و جذاب، مفاهیم مهمی مانند قاطعیت و احترام به حریم شخصی را به زبان ساده و قابل لمس برای کودکان بیان میکند. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است
در «لینو، کرگدنی که "نه" گفتن را فراموش کرده است!» نویسنده با بهرهگیری از داستان و شخصیتپردازی، به موضوع مهم مرزبندی و مهارت نهگفتن در روابط اجتماعی کودکان میپردازد. این کتاب در قالب داستانی مصور و با زبانی کودکانه، دغدغههایی مانند ترس از طردشدن، احساس گناه و نگرانی از دستدادن دوستان را به تصویر میکشد. روایت حول محور شخصیت لینو، کرگدنی مهربان، شکل میگیرد که بهدلیل ناتوانی در نهگفتن، با مشکلاتی در روابطش روبهرو میشود. ساختار کتاب بهگونهای است که هر بخش با یک موقعیت چالشبرانگیز آغاز میشود و سپس راهحلهایی برای بیان مرزها و قاطعیت ارائه میدهد. تصاویر رنگی و جذاب، فضای داستان را برای کودکان ملموستر میکند و در پایان کتاب، نکاتی برای والدین و مراقبان دربارهٔ اهمیت احترام به مرزهای کودکان و آموزش این مهارتها آمده است. این اثر در دستهبندی داستانهای آموزشی و روانشناسی کودک قرار میگیرد و برای گروه سنی ۷ سال به بالا مناسب است.
خلاصه کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با معرفی «لینو»، کرگدنی آغاز میشود که همیشه با خواستههای دیگران موافقت میکند و از گفتن «نه» واهمه دارد. این رفتار باعث میشود لینو در موقعیتهایی قرار بگیرد که احساس ناراحتی و نارضایتی میکند، اما بهخاطر ترس از دستدادن دوستان یا ناراحتکردن آنها، باز هم نمیتواند مخالفت خود را بیان کند. در یکی از روزها، لینو متوجه میشود که زمین بازیاش بههم ریخته و دوستانش بدون توجه به خواستههای او، رفتارهایی انجام دادهاند که او را ناراحت کرده است. دایا، یکی از دوستان لینو، به او کمک میکند تا مفهوم مرز و اهمیت نهگفتن را درک کند. دایا توضیح میدهد که مرزها مانند حصار یا دیوار نیستند، بلکه قوانینی هستند که هر فرد برای حریم شخصی خود تعیین میکند و دیگران باید آنها را رعایت کنند. لینو با کمک دایا یاد میگیرد که برای خودش قانون بگذارد و پیامدهایی برای رعایتنکردن این قوانین تعیین کند. بهتدریج، لینو با تمرین نهگفتن و بیان مرزهایش، احساس بهتری نسبت به خودش پیدا میکند و روابطش با دوستانش نیز سالمتر و شفافتر میشود. داستان با تأکید بر اهمیت احترام به مرزهای خود و دیگران و نقش این مهارت در ایجاد روابط سالم و شاد، به پایان میرسد.
چرا باید کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است را بخوانیم؟
این کتاب با روایت داستانی ساده و تصاویر رنگی، مفاهیم مهمی مانند مرزبندی، قاطعیت و احترام به حریم شخصی را به کودکان آموزش میدهد. «لینو، کرگدنی که "نه" گفتن را فراموش کرده است!» به کودکان کمک میکند تا احساسات خود را بهتر بشناسند و بتوانند بدون احساس گناه یا ترس، نیازها و خواستههایشان را بیان کنند. همچنین والدین و مربیان میتوانند با استفاده از این داستان، گفتوگو دربارهٔ مرزها و اهمیت آن را با کودکان آغاز کنند و به آنها بیاموزند که نهگفتن به معنی بیاحترامی یا قطع رابطه نیست، بلکه نشانهٔ احترام به خود و دیگران است. این کتاب فرصتی فراهم میکند تا کودکان در فضایی امن و دوستانه، مهارتهای ارتباطی و اجتماعی خود را تقویت کنند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای کودکان ۷ سال به بالا که نیاز به یادگیری مهارت نهگفتن و مرزبندی دارند مناسب است. همچنین والدین، مربیان و مشاوران کودک میتوانند از این داستان برای آموزش قاطعیت و احترام به حریم شخصی استفاده کنند. برای کودکانی که در روابط خود دچار اضطراب یا ترس از طردشدن هستند، این کتاب میتواند راهنمایی کاربردی باشد.
بخشی از کتاب لینو، کرگدنی که نه گفتن را فراموش کرده است
«دایا گفت: "این یک مرز است! مرز یعنی حریم شخصی تو میگوید چه چیزی را اجازه میدهی، چه چیزی را اجازه نمیدهی!" لینو پرسید: "یعنی شبیه یک حصار و دیوار است؟" دایا گفت: "بله! مرز میتواند فیزیکی باشد، مثل حصار و دیوار یا میتواند چیزی باشد که تو میگویی و دیگران رعایت میکنند. مرزها میتوانند متفاوت باشند، ولی همیشه دو چیز شبیه به هم دارند: یک قانون و یک پیامد." لینو گفت: "این که قبل از ناراحت شدن، مرزهایم را به آنها بگویم! اینطوری میتوانند مرزهایم را رعایت کنند. من مرزها را دوست دارم دایا. بیا بیشتر مرز بسازیم!" دایا با خوشحالی گفت: "بله. لینو! این دفعه میخواهی خودت مرز درست کنی؟" او مداد و کاغذ را به لینو داد. لینو کمی فکر کرد. "قانون من این است: اگر لینو خواب بود، بیدارش نکنید." و پیامد... دایا گفت: "درسته، خوشبختانه مرزها برای این نیست که دیگران را کنترل کنیم. مرزها فقط به بقیه نشان میدهد که تو چه کار کنی تا حریم شخصی خودت را حفظ کنی."
حجم
۳٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه
حجم
۳٫۷ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۵۰ صفحه