تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب از معراج شهدا تا اورازان
معرفی کتاب از معراج شهدا تا اورازان
کتاب الکترونیکی «از معراج شهدا تا اورازان» نوشتهٔ سید ابوالقاسم میراحمدی و با ویراستاری سیده مهتا میراحمدی، اثری است که نشر نوآوران دانش رویانا آن را منتشر کرده است. این کتاب به زندگی، سرگذشت و وصیتنامههای شهدای روستای اورازان در طالقان میپردازد و با گردآوری خاطرات، روایتها و اسناد خانوادگی، تصویری از ایثار و فداکاری اهالی این روستا در دوران دفاع مقدس ارائه میدهد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب از معراج شهدا تا اورازان
«از معراج شهدا تا اورازان» اثری در قالب ناداستان و مستندنگاری است که به روایت زندگی و وصیتنامههای شهدای روستای اورازان میپردازد. این کتاب در فضایی میان خاطرهنویسی، تاریخنگاری محلی و مستندسازی اجتماعی حرکت میکند و با بهرهگیری از روایتهای خانوادهها، همرزمان و اسناد تاریخی، تلاش کرده است تصویری بیواسطه و صادقانه از فداکاریهای اهالی این روستا در دوران جنگ تحمیلی و پس از آن ارائه دهد. ساختار کتاب شامل معرفی روستا، امامزادگان، مشاهیر و سپس ورود به زندگینامه و وصیتنامهٔ شهدای مختلف است. نویسنده با جمعآوری این روایتها، نهتنها به ثبت تاریخ شفاهی منطقه پرداخته، بلکه کوشیده است پیوندی میان گذشته و نسلهای آینده برقرار کند. این اثر در سالهای اخیر و با همکاری خانوادهها و نهادهای محلی گردآوری شده و بهعنوان سندی از فرهنگ ایثار و مقاومت در یک جامعهٔ کوچک ایرانی شناخته میشود.
خلاصه کتاب از معراج شهدا تا اورازان
در «از معراج شهدا تا اورازان»، خواننده با مجموعهای از روایتها، زندگینامهها و وصیتنامههای شهدای روستای اورازان روبهرو میشود. کتاب با معرفی روستا و ویژگیهای فرهنگی و جغرافیایی آن آغاز میشود و سپس به سراغ سرگذشتنامه و وصایای شهدای این منطقه میرود. هر بخش، داستان زندگی یک شهید یا آزاده را روایت میکند؛ از دوران کودکی و نوجوانی تا حضور در جبهه و لحظات پایانی زندگی. وصیتنامهها، بازتابی از باورها، دغدغهها و آرمانهای این افراد است؛ تأکید بر ایمان، دفاع از وطن، حمایت از ولایت و توصیه به صبر و استقامت خانوادهها. در کنار این روایتها، خاطراتی از بازگشت آزادگان، گمنامی برخی شهدا و تأثیر شهادت بر خانوادهها و جامعه نیز آمده است. پیام اصلی کتاب، زنده نگهداشتن یاد شهدا و انتقال ارزشهای ایثار و مقاومت به نسلهای آینده است. دغدغهٔ نویسنده، ثبت حقیقت و جلوگیری از فراموشی این فداکاریهاست تا چراغ راهی برای آیندگان باشد.
چرا باید کتاب از معراج شهدا تا اورازان را بخوانیم؟
این کتاب با گردآوری وصیتنامهها و سرگذشتنامههای شهدای یک روستا، فرصتی فراهم میکند تا مخاطب با لایههای عمیقتر فرهنگ ایثار و مقاومت در جامعهٔ ایرانی آشنا شود. روایتهای شخصی و خانوادگی، فضای ملموسی از تأثیر جنگ و شهادت بر زندگی روزمره مردم را به تصویر میکشد. مطالعهٔ این اثر، نهتنها شناختی از تاریخ محلی و نقش روستاهای کوچک در تحولات بزرگ ملی به دست میدهد، بلکه ارزشهای انسانی چون وفاداری، فداکاری و امید را در بستر واقعیات اجتماعی بازتاب میدهد. این کتاب برای کسانی که به دنبال فهم عمیقتر از فرهنگ شهادت و نقش آن در هویت جمعی هستند، منبعی ارزشمند بهشمار میآید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به علاقهمندان تاریخ معاصر ایران، پژوهشگران حوزهٔ دفاع مقدس، فعالان فرهنگی و اجتماعی، دانشجویان رشتههای علوم اجتماعی و تاریخ و همچنین خانوادههایی که دغدغهٔ انتقال ارزشهای ایثار و مقاومت به نسل جدید را دارند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال روایتهای واقعی و مستند از زندگی شهدا و تأثیر آن بر جامعه هستند، این اثر قابل توجه است.
بخشی از کتاب از معراج شهدا تا اورازان
«در ماشین پدرم نشسته بودم؛ پراید سفید که علی با شیطنت میگفت: «این دیگر ماشین بابابزرگ نیست» اما من کجا و این حرفها کجا؟ هنوز دلم پیش ماشین قدیمی پدرم بود. پیش خاطراتی که انگار میخواستند دوباره زنده شوند. دمدمای غروب بود. زینب و علی، چسبیده به شیشه ماشین، با چشمانی پر از کنجکاوی به ماشینهای پشت چراغ قرمز نگاه میکردند. بیخبر از اینکه من غرق در حس عجیبی بودم. گویی همه این صحنهها را پیش از این دیدهام... بهویژه ماشین ۲۰۶ قرمزی که صدای موسیقیاش مانند پتکی به مغزم میکوبید. اگر زمان دیگری بود، شاید با محمد معتمدی زیر لب ترانهی غمگینش را همخوانی میکردم. اما حالا... حالا فقط یک سوال در ذهنم بود: این حس آشنا از کجا آمده؟ چه رازی پشت این حس پنهان شده است؟ شیشه را بالا دادم تا سوز سرمای پاییزی، اندکی از این حس عجیب را بگیرد. این حس آشنا، این تکرار ناخودآگاه صحنهها، انگار از عمق وجودم سر برآورده بود. انگار روح گذشتهای در من بود که با من همصحبت میشد. به زینب و علی نگاه کردم؛ آنها همچنان محو تماشای ماشینهای پشت چراغ قرمز بودند بیخبر از دنیای درونی من. دنیایی که در آن، خاطرات و تصاویر گذشته با وضوحی عجیب، دوباره زنده شده بودند.»
حجم
۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۴٫۹ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه