کتاب آخرین آدم دنیا ریحانه آئینه + دانلود نمونه رایگان

تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

تصویر جلد کتاب آخرین آدم دنیا

کتاب آخرین آدم دنیا

امتیازبدون نظر

معرفی کتاب آخرین آدم دنیا

کتاب الکترونیکی «آخرین آدم دنیا» نوشتهٔ ریگانه آیینه اثری در حوزهٔ داستان‌های نوجوانان است که نشر متخصصان آن را منتشر کرده است. این کتاب با نگاهی به زندگی و دغدغه‌های نوجوانی، روایتگر تجربه‌های تلخ و شیرین یک کودک از پیش از تولد تا ورود به دنیای بزرگسالی است. داستان با زبانی صمیمانه و از زاویه دید کودکانه، به مسائل خانوادگی، مدرسه، دوستی‌ها و چالش‌های رشد می‌پردازد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب آخرین آدم دنیا

«آخرین آدم دنیا» از ریگانه آیینه، داستانی است که در قالب روایتی اول‌شخص و با لحن کودکانه، زندگی یک دختر را از پیش از تولد تا سال‌های ابتدایی مدرسه دنبال می‌کند. این کتاب در دستهٔ داستان‌های نوجوانان قرار می‌گیرد و ساختار آن به‌صورت خاطره‌نویسی و روایت‌های کوتاه از لحظات مهم زندگی شخصیت اصلی است. نویسنده با بهره‌گیری از جزئیات روزمره و احساسات کودکانه، تصویری ملموس از دنیای کودکی و نوجوانی ارائه داده است. کتاب با فصل‌بندی‌های کوتاه، هر بار به یکی از تجربه‌های شخصیت اصلی می‌پردازد؛ از بازی‌های کودکانه و روابط خانوادگی تا نخستین مواجهه‌ها با مدرسه و اجتماع. فضای داستان، ترکیبی از طنز، غم، کنجکاوی و امید است و تلاش می‌کند تا دغدغه‌ها و احساسات یک کودک را در مواجهه با جهان بزرگ‌ترها به تصویر بکشد. این اثر، علاوه‌بر روایت داستانی، به نوعی بازتابی از چالش‌های رشد و هویت‌یابی در دوران نوجوانی است.

خلاصه کتاب آخرین آدم دنیا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان با روایت دختری آغاز می‌شود که پیش از تولد، در دنیایی خیالی میان ابرهای پنبه‌ای و اهالی آسمان زندگی می‌کند. او از صف انتظار برای تولد بیرون می‌آید و با ابر پنبه‌ای دوست می‌شود. خبر تولد یک کودک که هیچ‌کس منتظرش نیست، فضای آسمان را پر از پچ‌پچ می‌کند و ترسی مبهم در دل راوی می‌کارد. سرانجام، او به دنیا فرستاده می‌شود و تجربه‌هایش از زندگی زمینی آغاز می‌شود؛ تجربه‌هایی که با غم، دلتنگی و سردرگمی همراه است. راوی با مادرش که از بارداری ناخواسته رنج می‌برد، وارد دنیای آدمیزادها می‌شود. او در خانواده‌ای با خواهر بزرگ‌تر و پدر و مادرش رشد می‌کند و با چالش‌هایی مانند کتک‌خوردن، مقایسه‌شدن با دیگران، تلاش برای جلب توجه و دوست‌داشته‌شدن روبه‌رو می‌شود. روایت‌هایی از بازی‌های کودکانه، ماجراهای مدرسه، اولین روزهای تحصیل، تجربه‌های تلخ و شیرین با همسالان و بزرگ‌ترها، و حتی حسادت‌ها و دلتنگی‌های خواهرانه، بخش عمده‌ای از داستان را شکل می‌دهد. در طول روایت، شخصیت اصلی با احساس تنهایی، تلاش برای فهمیدن دنیای بزرگ‌ترها و جست‌وجوی معنای دوست‌داشتن و پذیرفته‌شدن دست‌وپنجه نرم می‌کند. او بارها با ناکامی، غم، جدایی و حتی تصادف روبه‌رو می‌شود و در نهایت، به این نتیجه می‌رسد که گاهی تنها کسی که تا پایان کنار آدم می‌ماند، خود اوست. کتاب با نامه‌ای به خدا و مرور خاطرات، به پایان می‌رسد و تصویری از رشد، پذیرش و آشتی با خود را ارائه می‌دهد.

چرا باید کتاب آخرین آدم دنیا را بخوانیم؟

این کتاب با روایت صادقانه و بی‌پرده از دنیای کودکی و نوجوانی، تجربه‌هایی را به تصویر می‌کشد که بسیاری از خوانندگان نوجوان و حتی بزرگسال با آن‌ها همذات‌پنداری خواهند کرد. «آخرین آدم دنیا» با پرداختن به احساسات پیچیده‌ای مانند تنهایی، ترس، امید، دوست‌داشتن و جست‌وجوی هویت، فرصتی برای بازنگری در خاطرات و دغدغه‌های دوران رشد فراهم می‌کند. نگاه جزئی‌نگر و روایت‌های کوتاه و ملموس، خواننده را به دل زندگی شخصیت اصلی می‌برد و او را با چالش‌های رشد، روابط خانوادگی و اجتماعی، و معنای دوست‌داشته‌شدن روبه‌رو می‌کند. این اثر می‌تواند به‌عنوان پلی میان نسل‌ها، به والدین و مربیان نیز کمک کند تا دنیای درونی نوجوانان را بهتر درک کنند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

مطالعهٔ این کتاب برای نوجوانانی که با دغدغه‌های هویت، روابط خانوادگی و اجتماعی، احساس تنهایی یا جست‌وجوی جایگاه خود در جهان روبه‌رو هستند، مفید است. همچنین والدین، معلمان و مربیانی که می‌خواهند با دنیای ذهنی نوجوانان آشنا شوند، می‌توانند از این کتاب بهره ببرند. علاقه‌مندان به داستان‌های واقع‌گرایانه و خاطره‌نویسی نیز مخاطبان مناسبی برای این اثر هستند.

بخشی از کتاب آخرین آدم دنیا

«اون روزی که سیم لخت رو توی پریز فروبردم تا ببینم برق‌گرفتگی چطوره برق من رو گرفت و رفتیم دکتر. آقای دکتر با شکم ورقلمبیده‌ش پرسید که: «چرا سیم لخت رو کردی تو پریز که برق بگیرتت بچه جون؟!»؛ گفتم: «اولش پرسیدم برق‌گرفتگی چطوره؛ کسی جوابم رو نداده گفتن ما رو برق نگرفتهه ولی اه برق بگیرتت خشک می‌شی. می‌خواستم ببینم خشک‌شدن چطوره. الان من خشک شدم دکتر؟»؛ دکتر گفت: «نه؛ سالمی، فقط بی‌هوش شدی». گفتم: «دکتر شما هم بچه داری؟»؛ گفت: «آره» گفتم: «کی میاد؟»؛ گفت: «چی؟»؛ گفتم: «بچه که تو شکمت جا خوش کرده کی میاد؟». آقای دکتر زد زیر خنده. وقتی می‌خندید شکم ورقلمبیده‌ش بالاپایین می‌شد انگار بچه‌ی توی شکمش مشغول بپربپر بود. اون‌قدر محکم و از ته دل خندید که اشک از چشماش جاری شد و گفت: «بچه جون اینا همه‌ش چربیه؛ بچه‌ای در کار نیست؛ آقایون بچه‌دار نمی‌شن و فقط خانما بچه‌دار می‌شن». با تعجب زیادی پرسیدم: «خب این چربی‌های توی شکمت کی به دنیا میان؟»؛ بیشتر از قبل خندید و گفت: «اینا به دنیا نمیان؛ همین‌جا می‌مونن». بلند شد و از قفسه کتابی به من داد که پر از عکسای مختلف از اعضای بدن آدمیزاد بود. همون‌جا از ته دل خوشحال شدم و با ذوق زیادی گفتم: «مرسی، ولی من در آینده دکتر نمی‌شما! اگه ناراحتی تا کتابتو پس بدم» بازم خندید و گفت: «برو بچه جون؛ دکتر نشو ولی مواظب خودت باش». چند روزی با کتاب سرگرم بودم و برای عکسای توی کتاب قصه می‌گفتم.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

حجم

۱٫۵ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۵۸ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۳۷,۵۰۰
۲۵%
تومان