کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط

کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط با عنوان اصلی The 16 undeniable laws of communication: apply them and make the most of your message نوشتهٔ جان سی. مکسول، ترجمهٔ سپیده پوراکبر و ویراستهٔ «نسرین امیرمجاهدی» است. انتشارات ابوعطا این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر که در دستهٔ موفقیت و خودیاری قرار گرفته، در باب سخنرانی و سخنوری است. این کتاب را گنجینه‌ای از اصول برای برقراری ارتباط مؤثر معرفی کرده‌اند. از این کتاب به‌دلیل ارائهٔ راهکارهایی عملی که می‌توان بلافاصله آن‌ها را اجرا کرد و توصیه‌هایی عملی برای اعمال اصول در اشکال مختلف ارتباط ستایش شده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط اثر جان سی. مکسول

کتاب «۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط» (آن‌ها را به کار ببرید و تأثیرگذاری پیام خود را به حداکثر برسانید) که نخستین‌بار در سال ۲۰۲۳ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۳ منتشر شده، بینش‌های ارزشمندی دربارهٔ هنر انتقال پیام‌ها با تأثیرگذاری عمیق ارائه داده است. گفته شده خرد نهفته در این قوانین، نقشهٔ راهی برای هر فردی است که می‌خواهد مهارت‌های ارتباطی‌ خود را ارتقا دهد و به هر پیامی وزنی خاص ببخشد. بینش «جان سی. مکسول» که به‌طور یکپارچه در این قوانین بافته شده است، نقشهٔ راهی را برای افرادی که به‌دنبال ارتقای مهارت‌های ارتباطی خود هستند، ارائه می‌دهد. با درونی‌سازی و به‌کارگیری این قوانین، افراد می‌توانند پتانسیل کامل پیام‌های خود را آزاد کنند و تأثیری ماندگار در زندگی شخصی و حرفه‌ای خود بر جای بگذارند. کتاب «۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط» با تأکید بر اینکه رهبری قوی، بستر ارتباط مؤثر است (قانون سرپوش)، چارچوبی جامع ارائه می‌دهد که در آن قوانین بر یکدیگر بنا می‌شوند. از برجسته‌ترین این قوانین «قانون اتصال» است که بر اهمیت ایجاد پیوند عاطفی و اصیل با مخاطبان تأکید دارد و «قانون تصویر بزرگ» که ضرورت انتقال پیام‌ها در یک زمینهٔ وسیع‌تر و همسو با اهداف کلی را گوشزد می‌کند؛ همچنین این کتاب به نقش حیاتی «زمان‌بندی» در موفقیت یا شکست یک پیام اشاره و بیان کرده است که درک لحظات مناسب برای ارتباط، تأثیر پیام را دوچندان می‌کند.

خلاصه کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط

قانون اول «قانون سرپوش» است؛ اصلی اساسی که می‌گوید توانایی رهبری شما، سطح اثربخشی‌تان را در ارتباطات مشخص می‌کند. نویسنده تأکید دارد که ارتباطات مؤثر از رهبری قوی سرچشمه می‌گیرد و همین امر، زمینه‌ساز قوانین بعدی می‌شود. هر قانون بر دیگری بنا شده و در مجموع، چارچوبی جامع برای ارتباطات کارآمد ایجاد می‌کند. یکی دیگر از قوانین برجسته، «قانون اتصال» است که بر اهمیت ایجاد پیوند عاطفی با مخاطب تأکید دارد. مکسول از اصالت دفاع می‌کند و از ارتباط‌گیرندگان می‌خواهد که فراتر از کلمات رفته و ارتباطی واقعی با مخاطبان خود برقرار کنند. با درک نیازها و احساسات دیگران می‌توان شکاف‌ها را پر کرده و روابط قوی‌تری را پرورش داد. مکسول قانون «تصویر بزرگ» را برجسته می‌سازد و از ارتباط‌گیران می‌خواهد که پیام‌های خود را در زمینه‌ای وسیع‌تر منتقل کنند. با هم‌سوکردن پیام‌ها با اهداف کلی می‌توان حس هدف و جهت را القا کرد. وضوح و بینش به ابزارهای ضروری در ارتباط مؤثر تبدیل می‌شوند تا هر پیام به روایت بزرگ‌تری کمک کند. نویسنده در سراسر کتاب حاضر بر «قانون زمان‌بندی» تأکید و بر نقش حیاتی آن در ارتباطات تأکید کرده است. یک پیام به‌موقع می‌تواند تفاوت بین موفقیت و شکست باشد. با شناخت لحظات مناسب و هماهنگ‌شدن با ریتم ارتباط، افراد می‌توانند دریافت و تأثیر پیام‌های خود را افزایش دهند. اگر این قوانین را به کار بگیرید، بدون توجه به هدف ارتباطتان، تعداد مخاطبان یا محیط سخنرانی، بیشترین تأثیر را از پیامتان خواهید گرفت.

چرا باید کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط را بخوانیم؟

مطالعهٔ این اثر کمک می‌کند تأثیر بیشتری بر اطرافیان خود بگذارید. بسیاری از خوانندگان و منتقدان بر این نکته تأکید کرده‌اند که مکسول با زبانی ساده و قابل فهم، پیچیدگی‌های ارتباطات انسانی را تشریح کرده و راهکارهای عملی و قابل اجرا برای غلبه بر موانع ارتباطی ارائه داده است. مجلهٔ هاروارد بیزنس ریویو (Harvard Business Review) بر اهمیت ارتباط مؤثر تأکید کرده و آن را «اولین معیار پیشرفت و ارتقا برای حرفه‌ای‌ها» دانسته است. این نظر با دیدگاه محوری کتاب حاضر هم‌سو است.

کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب را به دوستداران حوزهٔ موفقیت و خودیاری و افرادی که به‌دلیل حرفه، رشته یا شغل خود سخنرانی می‌کنند، پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جان سی. مکسول

جان سی. مکسول (John Calvin Maxwell) در ۲۰ فوریهٔ ۱۹۴۷ در میشیگان در ایالت‌متحدهٔ آمریکا به دنیا آمد. او نویسنده، مربی و کارشناس رهبری و مدیریت و سخنران حرفه‌ای آمریکایی است. به‌مدت ۳۰ سال به‌عنوان کشیش در کلیساهای اوهایو، ایندیانا، کالیفرنیا و فلوریدا حضور داشت. در سال ۱۹۹۵ کلیسا را ترک کرد و تمام وقت خود را به صحبت‌کردن و نوشتن اختصاص داد. کتاب‌های او در ردهٔ پرفروش‌ترین‌های دنیا قرار داشته و از میان مشهورترین آن‌ها می‌توان به «مدیریت نگرش»، «رهبری»، «صفت‌های بایستهٔ یک رهبر»، «هفده اصل کار تیمی»، «به خود جرئت رؤیاپردازی بدهید و سپس رؤیایتان را تحقق بخشید»، «قوانین طلایی کار تیمی»، «آنچه همهٔ رهبران باید بدانند»، «در اندیشهٔ تحول»، «مدیریت ارتباطات» و «پرورش کارکنان» اشاره کرد. این نویسنده کار تأسیس مؤسسهٔ EQUIP و شرکت جان مکسول را بر عهده داشته است. 

چه نسخه‌های دیگری از این کتاب در ایران منتشر شده است؟

کتاب «۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط» با عنوان‌های متفاوت توسط مترجمان و ناشران مختلف به چاپ رسیده است؛ به‌عنوان نمونه می‌توان اشاره کرد به ترجمهٔ «صدرا صمدی دزفولی» در سال ۱۴۰۲ و ترجمهٔ «فاطمه رحیمی» در سال ۱۴۰۳ که به‌ترتیب به‌وسیلهٔ نشر مون و انتشارات نسل نواندیش روانهٔ بازار کتاب ایران شده‌اند.

بخشی از کتاب ۱۶ قانون انکارناپذیر ارتباط

«چرا می‌خواهید سخنور بهتری شوید؟ شاید فکر کنید حالا که دارم آخرین فصل کتاب را می‌خوانم، این سؤال را می‌پرسی؟ کمی دیر نیست؟ من می‌گویم خیر. اشتباهات بزرگ در برقراری ارتباط زمانی رخ می‌دهند که مردم به دلایل نادرست صحبت می‌کنند، بنابراین هیچ‌وقت برای فکرکردن به‌دلیل صحبت‌کردنتان دیر نیست. دقت کرده‌اید که دو قانون پایانی این کتاب در بخشی آورده شده‌اند تحت عنوان «چرا چنین چیزی گفته شده است». این دو قانون پایانی پاسخ این پرسش را می‌دهند. اگر انگیزهٔ شما برای سخنرانی هر چیزی غیر از ارزش‌بخشیدن به دیگران و کمک به آنها در انجام کارهایی باشد که برایشان مفید است، دارید فرصت را از دست می‌دهید.

رهبران خوب می‌خواهند بر مردم تأثیر بگذارند تا دست به اقدام بزنند، تغییر ایجاد کنند و به اهدافی دست یابند تا دنیا را به جایی بهتر تبدیل کنند. سخنوران خوب هم همین را می‌خواهند. این یکی از دلایلی است که داشتن مهارت‌های ارتباطی خوب لازمهٔ رهبری تأثیرگذار است. اگر نمی‌توانید چشم‌اندازی ترسیم کنید، به مردم راهی برای پیشرفت نشان دهید، به آنها نقشهٔ راه بدهید و آنها را ترغیب کنید که قدم بردارند، رهبری آنها برای شما سخت خواهد بود.

به مهارت‌های ارتباطی وینستون چرچیل فکر کنید که در زمان جنگ جهانی دوم مردم انگلستان را به چالش کشید تا هرگز کوتاه نیایند و تسلیم نشوند. یا مارتین لوتر کینگ جونیور که حامی حقوق سیاه‌پوستان ستم‌دیده شد و رؤیایش برای دنیایی بهتر را مطرح کرد. یا سخنرانی جان اف. کندی که طی آن اعلام کرد قصد دارد انسانی را به ماه بفرستد. یا سخنرانی نلسون ماندلا در مراسم تحلیف ریاست‌جمهوری‌اش که اظهار کرد می‌خواهد آفریقای جنوبی را متحد کند. چه چیزی این رهبران و سخنوران قدرتمند را از دیگر سخنرانان عادی متمایز می‌کند؟ آنها مردم را به حرکت وامی‌دارند. ارتباطی که آنها برقرار می‌کنند به انجام کاری منجر می‌شود. صحبت‌های آنها چیزی را محقق کرد که اساتیدم در مقطع کارشناسی و تحصیلات تکمیلی علوم دینی ما را به انجام آن تشویق می‌کردند: موعظه کنید تا حکمی صادر شود. سخنوران خوب شنوندگانشان را به عمل وادار می‌کنند. و اگر می‌خواهید به بالاترین سطح برقراری ارتباط برسید، باید همین را هدف خود قرار دهید. بزرگ‌ترین موفقیت در برقراری ارتباط اقدام‌کردن است. این قانون نتایج است.»