کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

معرفی کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

کتاب الکترونیکی «خرس کوچولوها از تاریکی می‌ترسن» (Little Bears Are Afraid of the Dark) نوشتهٔ استن برنستین و جن برنستین و با ترجمهٔ فلورا وجدانی توسط نشر رمز منتشر شده است. این کتاب تصویری برای کودکان گروه سنی ب طراحی شده و با داستانی دربارهٔ ترس از تاریکی، تلاش می‌کند به دغدغه‌های کودکان دربارهٔ شب و تاریکی بپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

این کتاب با محوریت خانواده‌ای از خرس‌ها، به موضوع ترس کودکان از تاریکی می‌پردازد. داستان در فضایی صمیمی و خانوادگی روایت می‌شود و شخصیت‌های اصلی آن، بچه‌خرس‌هایی هستند که هرکدام واکنش متفاوتی به تاریکی دارند. نویسندگان با استفاده از تصاویر رنگی و روایت ساده، تلاش می‌کنند به کودکان نشان دهند که ترس از تاریکی امری طبیعی است و می‌توان با آن کنار آمد. کتاب در سال‌های ابتدایی دهه ۱۹۸۰ میلادی نوشته شده و از آن زمان تاکنون، در قالب‌های مختلفی منتشر شده است. فضای داستان، ترکیبی از ماجراجویی کودکانه و گفتگوهای خانوادگی است که به تدریج به کودکان کمک می‌کند با احساسات خود آشنا شوند و راه‌هایی برای غلبه بر ترس پیدا کنند. این اثر بخشی از مجموعه داستان‌های خرس‌هاست که هرکدام به یکی از دغدغه‌های رایج کودکان می‌پردازد.

خلاصه کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!داستان با جمع شدن اعضای خانوادهٔ خرس‌ها برای خواندن کتاب آغاز می‌شود. بچه‌خرس‌ها، به‌ویژه فواهر فرسی، نسبت به تاریکی احساس ترس دارند و این موضوع در طول شب برایشان دردسرساز می‌شود. راراش فرسی، خواهر بزرگ‌تر، سعی می‌کند با شوخی و تعریف داستان‌های ترسناک، فواهر را اذیت کند. شب هنگام، صداهای عجیب و سایه‌های ناشناخته باعث می‌شود فواهر نتواند بخوابد و از والدینش کمک بخواهد. پدر خانواده با آرامش به او توضیح می‌دهد که تاریکی بخشی از طبیعت است و چیزی برای ترسیدن وجود ندارد. او همچنین دربارهٔ تخیل و نقش آن در ترسیدن صحبت می‌کند و به فواهر یاد می‌دهد که می‌تواند از تخیلش برای خلق چیزهای خوب و جالب استفاده کند. در ادامه، بچه‌خرس‌ها با کمک والدینشان یاد می‌گیرند که چگونه با ترس‌هایشان روبه‌رو شوند و شب را با آرامش بیشتری سپری کنند. داستان با تاکید بر اهمیت گفت‌وگو و حمایت خانواده، به کودکان نشان می‌دهد که ترس از تاریکی قابل مدیریت است.

چرا باید کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن را خواند؟

این کتاب با زبانی کودکانه و تصاویر جذاب، به یکی از رایج‌ترین دغدغه‌های کودکان یعنی ترس از تاریکی می‌پردازد. روایت داستان در قالب یک خانوادهٔ صمیمی، به کودکان کمک می‌کند احساسات خود را بهتر بشناسند و یاد بگیرند دربارهٔ ترس‌هایشان صحبت کنند. همچنین، والدین می‌توانند از این کتاب به عنوان ابزاری برای گفتگو با فرزندانشان دربارهٔ احساسات و راه‌های مقابله با ترس استفاده کنند.

خواندن کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب برای کودکان گروه سنی ب که با ترس از تاریکی یا اضطراب شبانه مواجه هستند مناسب است. همچنین والدین و مربیانی که به دنبال راهی برای صحبت دربارهٔ احساسات و ترس‌های کودکان هستند، می‌توانند از این داستان بهره ببرند.

فهرست کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

این کتاب داستانی است و فهرست فصل‌بندی ندارد.

بخشی از کتاب خرس کوچولوها از تاریکی می ترسن

«اما توی خونهٔ رفتی فواهر فرسی نمی‌تونست بخوابه. اون شب تاریکی مثل همیشه خوب و آرامش‌بخش نبود. فواهر فرسی همش غلغل می‌کرد از تاریکی. اون‌با شبیه تاریکی غاریه که توی کتاب داستان راراش فرسی بود. صدای بیربیر جغد، یا فرفر شلوارهای بابا فرسی، راحت روست‌داشتنی نبودن. همه چیز شبیه داستان توی غار بود. فواهر فرسی داشت به این چیزها فکر می‌کرد که راراشش هم با صدای هوهو از پایین تخت شروع کرد به اذیت کردنش. فواهر فرسی پهو دار زد: «مامان، پاپااا، بیایید!» اون‌ها خیلی سریع اومدن. بابا فرسی پرید توی اتاق‌خواب تاریکشون و فوراً به پالتویی که اون‌جا بود... مامان فرسی هم بعدش پرید و افتاد مین روی بابا! بعد راراش، همه‌ی این اتفاقات به‌خاطر صدای هوووو هوووویی بود که درآورده بود. رفت و چراغ رو روشن کرد. فواهر فرسی با ترس بابا رو بغل کرده بود، بابا فرسی دست پاش رو گرفته بود و هم داشت دنبال چیزی می‌گشت که توی شب باعث ترس فواهر فرسی شده بود. هر سه‌تای اون‌ها هم داشتن با عصبانیت راراش فرسی رو نگاه می‌کردن.»