
کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
معرفی کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
معرفی کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
کتاب الکترونیکی «وترالموتور (تنهای تنها)» نوشتهٔ علی جهانیان و منتشرشده توسط موسسه آموزشی تألیفی ارشدان، اثری در حوزه داستانهای مذهبی است که با محوریت واقعه کربلا و عاشورا نگاشته شده است. این کتاب با روایتی داستانی و در قالب خاطرهنگاری و گفتوگو، به بازخوانی وقایع و مفاهیم عاشورا و نقش امام حسین و یارانش میپردازد. نسخه الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
این کتاب با نگاهی داستانی و در قالب روایت اولشخص، فضای یک محله و هیئت مذهبی را در ایام محرم به تصویر میکشد. نویسنده با الهام از وقایع تاریخی و مذهبی، تلاش میکند پیوندی میان دغدغههای جوانان امروز و پیامهای عاشورا برقرار کند. داستان در بستر مراسم عزاداری امام حسین شکل میگیرد و شخصیتهای اصلی آن، هرکدام با مسائل و رنجهای شخصی خود روبهرو هستند. کتاب در سال ۱۴۰۳ منتشر شده و به نظر میرسد دغدغه اصلی آن، فهم عمیقتر فلسفه عاشورا و تأثیر آن بر زندگی فردی و اجتماعی است. نویسنده با بهرهگیری از منابع تاریخی و نقلقولهایی از سخنرانیها و کتابهای مرتبط، سعی دارد مخاطب را به تفکر دربارهٔ ریشههای قیام امام حسین و پیامدهای آن دعوت کند. فضای کتاب، ترکیبی از خاطره، گفتوگو و تحلیل است و در کنار روایت داستانی، به بررسی زمینههای تاریخی و اجتماعی واقعه کربلا نیز میپردازد.
خلاصه کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان با حالوهوای محلهای سنتی در آستانهٔ محرم آغاز میشود؛ جایی که حاج مصطفی، بانی هیئت، خانهاش را برای مراسم عزاداری آماده میکند و جوانان محل هرکدام گوشهای از کار را به عهده دارند. راوی داستان، علی، درگیر دغدغهها و دلشکستگیهای شخصی است و محرم را فرصتی برای سبکشدن دل و بازگشت به معنویت میبیند. ورود امیر، جوانی تازهوارد با مشکلات جسمی و روحی، به جمع، نقطه عطفی در روایت است. دوستی علی و امیر حول محور عشق به امام حسین شکل میگیرد و هر دو در گفتگوهای شبانهشان، از رنجها، تنهایی و آرزوی شهادت در راه امام میگویند. در کنار روایت زندگی روزمره و مراسم عزاداری، سخنرانیهای سید مقدسی، روحانی جوان، مخاطبان را به تفکر دربارهٔ فلسفه عاشورا، ریشههای تاریخی قیام و اهمیت شناخت و بصیرت دعوت میکند. داستان با تأکید بر تنهایی، امید، جستوجوی معنا و پیوند عمیق با امام حسین پیش میرود و شخصیتها در مسیر عزاداری و گفتگوهایشان، به درک تازهای از عشق، رفاقت و معنویت میرسند.
چرا باید کتاب وتر الموتور (تنهای تنها) را خواند؟
این کتاب با روایت داستانی و ترکیب خاطره و تحلیل، تلاش میکند مفاهیم عاشورا را از زاویهای متفاوت و نزدیک به زندگی روزمره جوانان بررسی کند. دغدغههای شخصی، رنجها و امیدهای شخصیتها، در کنار بازخوانی وقایع تاریخی، فرصتی برای تأمل دربارهٔ معنای عزاداری، فلسفه قیام امام حسین و نقش آن در زندگی امروز فراهم میکند. مخاطب با خواندن این اثر، میتواند همزمان با یک داستان انسانی و ملموس همراه شود و به لایههای عمیقتر پیام عاشورا بیندیشد.
خواندن کتاب وتر الموتور (تنهای تنها) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای مذهبی، کسانی که دغدغهٔ فهم عمیقتر عاشورا و فلسفه قیام امام حسین را دارند و افرادی که به دنبال پیوند میان مسائل شخصی و معنویت هستند، مناسب است. همچنین برای جوانانی که با احساس تنهایی، دلشکستگی یا جستوجوی معنا روبهرو هستند، میتواند همذاتپنداری و الهامبخش باشد.
فهرست کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
- فصل اول: آغاز محرم و آمادهسازی هیئت روایت حالوهوای محله، معرفی شخصیتها و شروع مراسم عزاداری، ورود امیر و شکلگیری دوستیها. - فصل دوم: گفتگوها و تأملات بازتاب دغدغههای شخصی علی و امیر، گفتگو دربارهٔ معنای عاشورا و نقش امام حسین در زندگی، سخنرانیهای سید مقدسی دربارهٔ ریشههای تاریخی قیام. - فصل سوم: وقایع تاریخی و تحلیل اجتماعی بررسی زمینههای سیاسی و اجتماعی پیش از عاشورا، نقش خواص و عوام، بیبصیرتی و تحریفات دینی، روایت وقایع شبهای محرم. - فصل چهارم: دلنوشتهها و پیوندهای عاطفی دلنوشتههای علی و امیر دربارهٔ عشق به امام حسین و حضرت عباس، آرزوی شهادت و جستوجوی معنا در زندگی، ادامهٔ مراسم و گفتگوها.
بخشی از کتاب وتر الموتور (تنهای تنها)
«درست زمانیکه در اوج جوانی هستی و والاترین دوران عمر را سپری میکنی، گاه آدمهای اطراف زنجیر اتصال تو را قطع میکنند و با طناب گمراهی به دار تاریکی آویختهات میکنند. روح تقلای بالا رفتن به تعالی دارد ولی امیال دنیا چنان زمینت میزنند که آدم ابوالبشر هبوط کرد. و اما آه از دلی که شکسته باشد. دل که شکسته شود نه میل به معاشرت با آدمها را دارد و نه خوردن و خفتن، و نه حتی دیگر ادامه دادن. آن روزها فقط درد بود که نفس میکشیدم و فقط تسکین دردم را در یک چیزی میدانستم، دور شدن از آدمها. کسی دیگر نمیکوبید بر در این خانه متروکه دل و کسی دیگر نمیپرسید چرا تنهایم. هر بار به آدمی نزدیک میشدم؛ تنهایی را میدیدم که در یک قدمی نگاهم میکرد. آنقدر در پی ناجی دل شکستهام ماندم که داشت حوصله انتظار هم سر میرفت. پلکهایم شبها تمام توان خود را به کار میبردند که خوابشان نبرد. و آن وقت پدرم و مادرم و حتی همه مردم شهر خواب بودند. ذهن در آنوقت تمام صحبتش این بود که چرا؟ و دل تمام دردش این بود که چرا با من؟ من به دعوای دو گربه سر دیوار گریهام میگرفت. و دیگر صدای سحر برایم دلنشین نبود. دیگر بیتاب قدم زدن با پای برهنه روی چمن خیس نبودم. اشعارم را به آتش شعله کبریت میرساندم و بذر امیدم را به فراموشی خاک. موسیقی من صدای سوت ممتدی بود که در اثر سکوت در مغزم میپیچید. دیگر احدی را رفیق صدا نمیزدم چرا که بسیار زخم خورده بودم از دوست. از آدمهایی که هرکدام برای دورهای وارد زندگی انسان میشوند و هرکدام گوشهای از احساس و شعور آدم را خدشهدار میکنند.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۶۲ صفحه