کتاب زندانی کازابلانکا
معرفی کتاب زندانی کازابلانکا
کتاب زندانی کازابلانکا نوشتهٔ موریس دوکبرا و ترجمهٔ ایرج پزشکزاد است. انتشارات امیرکبیر این رمان معاصر فرانسوی را منتشر کرده است.
درباره کتاب زندانی کازابلانکا
کتاب زندانی کازابلانکا برابر با یک رمان معاصر و فرانسوی و روایتگر زندگی زنی انگلیسیتبار به اسم «مادام لیدیا» است؛ زنی تنها که در یک محلهٔ خاص با قوانین و شرایط عجیب زندگی میکند. مادام لیدیا پایش را از حد و مرز مرسوم آنجا بیرونتر میگذارد و آداب و مقرراتی را که جامعه برای هر دسته از مردم مشخص کرده است، زیر پا میگذارد؛ به همین دلیل است که پلیس به او شک میکند و سعی دارد او را به دام بیندازد. همسایهها کمکم متوجه میشوند و نجوا میکنند؛ تا آنکه این موضوع باعث کنجکاوی همه میشود و دست آخر مادام لیدیا را بهخاطر گناه نکرده مجازات میکنند. این رمان عاشقانه، شگفتانگیز و رومانتیک را موریس دوکبرا (موریس تسیر) نوشته است.
خواندن کتاب زندانی کازابلانکا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر فرانسه و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره ایرج پزشکزاد
ایرج پزشکزاد در سال ۱۳۰۶ در یک خانوادهٔ سلطنتی، متمول و فرهیخته به دنیا آمد. پدر او طبیب بود و مادرش یک اشرافزاده. ایرج نوجوانی خود را در ایران گذراند و بعد برای تحصیل در رشتهٔ حقوق به فرانسه مهاجرت کرد. او پس از اتمام تحصیل، به ابران بازگشت و در سمت قاضی مشغول به کار شد. کمی بعد هم به استخدام وزارت امور خارجه درآمد و تحتعنوان سفیر ایران در کشورهایی مثل اتریش و چکسلواکی کار کرد. ایرج پزشکزاد در سال ۱۳۳۰ درحالیکه ۲۴ساله بود، داستاننویسی را شروع کرد. تسلط او به زبان فرانسه باعث شد که در همین زمان دست به ترجمهٔ داستانهای کوتاهی از نویسندگان مهم و ارزشمندی مثل «ولتر» و «مولیر» بزند و اثری شاخص به نام «دزیره» از «آن ماری سلینکو» را به فارسی برگرداند. نویسندگی از جایی برای پزشکزاد جدی شد که توانست در نشریهٔ فردوسی ستونی ثابت و روزانه برای انتشار نوشتههای طنزش برای خود دستوپا کند. نام ستون او در این نشریه «آسمون و ریسمون» بود و آرامآرام خوانندگانی پروپاقرص پیدا کرد.
بخشی از رمان مشهور «دایی جان ناپلئون» در نشریهٔ فردوسی و بهصورت پاورقیهای پراکنده و نیمهمنسجم منتشر شده بود و استقبال مخاطبان از این نوشتهها باعث شد که پزشکزاد به این فکر بیفتد تا داییجانناپلئون را کمی جدیتر بگیرد. ایرج پزشکزاد درحالیکه به حرفهٔ خود یعنی سرکنسولگری ایران مشغول بود، دستی بر سروروی این نوشتههای پراکنده کشید. او توانست بهترین رمان طنز ایران را از دل این مطالب بیرون بکشد و در سال ۱۳۴۹ برای چاپ این رمان اقدام کند. مخاطبان فارسیزبان آنقدر با رمان داییجانناپلئون و شخصیتهای جاندار آن ارتباط برقرار کردند، که طول نکشید تا چاپهای چهارم و پنجم این رمان به بازار آمد.
آثار دیگر پزشکزاد در طنازی و دلبری از مخاطب دستکمی از اولین رمان او ندارند، اما شاید به این دلیل که سریالی از روی آنها ساخته نشد، تا این حد مهجور و غریب باقی ماندهاند. «حاج مم جعفر در پاریس»، «بوبول» و «ادب مرد به ز دولت اوست» از داستانها و نمایشنامههایی کمدی است که بیشباهت به فضای مضحک و دیالوگهای خندهآور داییجانناپلئون نیستند. پزشکزاد پس از مهاجرت اجباری و دائمش به فرانسه تنها به روزنامهنگاری، نوشتن داستان طنز و ترجمه پرداخت و نوشتن داستان کمدی را تنها راه خود برای زندگی میدانست.
ایرج پزشکزاد در ۲۲ دی ماه سال ۱۴۰۰، در ۹۴سالگی و در آمریکا درگذشت.
حجم
۶۱۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۶۱۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه