کتاب ای کاش مادرم

کتاب ای کاش مادرم نوشتۀ ملوک کرمیان در انتشارات قریحه به چاپ رسیده است.

درباره کتاب ای کاش مادرم

داستان بلند ای کاش مادرم به تشویش‌ها، افسردگی، ترس، اضطراب، انزوا، تنفر و کناره‌گیری اجتماعی کودکی می‌پردازد که آزارهای شخصیتی ۱۸ ساله، قلدر و لاابالی به نام چنگیز تعادل زندگی و روان او را به هم ریخته و زندگی او را متأثر از خود کرده است. کودک‌‌آزاری جنسی، گره نخست و محرک آغازین حوادث داستان است که خواننده را با خود همراه می‌کند.

موضوع کتاب ای کاش مادرم، کودک‌آزاری با نگاهی روان‌شناسانه و واکاوی تبعات روانی آن است. به برخی رسوم محلی نیز در کتاب اشاره شده است؛ از جمله آیین سور و سوگ در قوم لک. کتاب در دو قالب تک‌گویی به‌ویژه حدیث نفس و گفت‌وگو پیش می‌رود.

خواندن کتاب ای کاش مادرم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران داستان‌های معاصر ایرانی در ژانر روان‌شناسی و معمایی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ای کاش مادرم

«زیر چشمی نگاهی به بچه‌ها انداخت. همه‌ی بچه‌ها از ترس او که به سخت‌گیری مشهور بود، به کتاب‌هایشان چشم دوخته بودند. هیچ دانش‌آموزی حق نداشت سر کلاس او بی‌نظمی کند؛ مخصوصاً وقتی تدریس می‌کرد. کلاس باید در سکوت مطلق فرومی‌رفت. نگاه معلم به آوینا افتاد. در ادب و متانت زبانزد بود. هیچ‌یک از دانش‌آموزان در درس خواندن و درست انجام دادن تکالیف به پای او نمی‌رسید. آوینا با نگاهی سردرگم، گذر ابرهای سیاه را از پنجره‌ی کلاس به نظاره نشسته بود. معلم چندین بار او را صدا زد. انگار از خوابی پریشان برخاسته باشد، مات‌ومبهوت به‌ چهره‌ی خانم حیدری خیره شد. معلم ابرو در هم کشید و این بار به صدای بلندتری ادامه داد.»