کتاب آیا زن بودن گناه است؟

کتاب آیا زن بودن گناه است؟ نوشتهٔ محمداسلام مجدی نسب است. نشر سنجاق این کتاب را منتشر کرده است. این کتاب چالش‌های فردی و اجتماعی زیست زنان را بررسی کرده است.

درباره کتاب آیا زن بودن گناه است؟

کتاب آیا زن بودن گناه است؟ که چالش‌های فردی و اجتماعی زیست زنان را بررسی کرده است، هشت فصل دارد. «محسن بدره» پیشگفتار این اثر را نوشته است. او خودش را معلم مطالعات زنان در دانشگاه الزهرا (س) معرفی کرده است. این کتاب حاصل چندین‌ماه مطالعه و بررسی و پژوهش است و مسیر پر فرازونشیبی را طی کرده؛ چراکه در حین نگارش و تحریرش وقایع جدی و جدیدی در جامعهٔ ایران و در حوزهٔ زنان ایرانی شکل گرفت که منجر به به‌وجودآمدن مسئله‌های نو شد؛ مواردی که می‌طلبید مجدد مسئله و اولویت‌های نگاشته‌شده، مورد بازخوانی و بازنویسی قرار گیرد. با کتابی به قلم محمداسلام مجدی نسب همراه شوید. کتاب «آیا زن‌بودن گناه است» با طرح مسئله‌ها و آسیب‌هایی مربوط به دختران و زنان در جامعهٔ جهانی و به‌ویژه ایرانی، به‌دنبال واکاوی و شناسایی عواملی است که باعث شکل‌گیری نگرش منفی به زنان و دختران و به‌تبع آن جنس‌دوم‌دیدن آنان در اعصار گوناگون شده است. نویسنده، نخست با برشمردن شیوه‌های غلط اجتماعی‌شدن زنان و دختران در جامعهٔ ایرانی، به طرح نگاه و نگرش تاریخی به زنان و دختران از دورهٔ هخامنشیان، اشکانیان، ساسانیان تا قاجاریه و دورهٔ رضاشاه و محمدرضاشاه پهلوی و نیز نظام جمهوری اسلامی پرداخته است. او در ادامه با طرح دیدگاه‌های اندیشمندان حوزهٔ علوم اجتماعی و دین اسلام، بر آن شده است تا خوانندهٔ کتاب را با ریشه‌های بنیادین چگونگی شکل‌گیری جنس دوم آشنا کند. این نویسنده در پایان با طرح چالش‌های یازده‌گانه از جمله پیامد عدم استقلال مالی، تحقیر، تنوع‌طلبی جنسی و... به طرح راهکارهای مناسب برون‌رفت از این چالش‌ها پرداخته است. این کتاب ترسیم‌کنندهٔ جایگاه واقعی زنان و دختران مدرنی است که دچار تعارض نقش شده‌اند.

نشر سنجاق زیرمجموعهٔ «طاقچه» برای ناشر - مؤلفان است. نشر سنجاق از صفر تا صد انتشار کتاب کنار مؤلفان و مترجمان است و آن‌ها را با ارائهٔ باکیفیت تمام خدمات لازم، پشتیبانی و همراهی می‌کند. این نشر سفارش انتشار کتاب و اثر در هر حوزه‌ای (داستان و رمان، کتاب‌های علمی، کتاب شعر، تبدیل پایان‌نامه به کتاب و…) را می‌پذیرد. کتاب‌ها با این انتشارات، منتشر می‌شوند، می‌توانند به‌دست میلیون‌ها مخاطب برسند و نویسنده می‌تواند با فروش کتابش درآمدی ماهانه کسب کند. این انتشارات برای افرادی است که می‌خواهند کتاب جدیدی منتشر کنند و برای افرادی است که پیش از این، کتابی منتشر کرده‌اند و اکنون می‌خواهند نسخهٔ الکترونیکی آن را منتشر کنند.

خواندن کتاب آیا زن بودن گناه است؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران مطالعه در باب مسائل اجتماعی زنان در ایران پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب آیا زن بودن گناه است؟

«تحقیر اجتماعی زنان

یکی از مهم‌ترین پیام‌هایی که کنش‌گران اجتماعی در جریان تعاملات‌شان به صورت روزمره مبادله می‌کنند، پیام‌های حاوی تحقیر است. تحقیر اجتماعی، یکی از نیرومندترین ابزارهایی است که سوژه‌های اجتماعی (افراد جامعه) را دچار تنش‌های روانی و اجتماعی بی‌شماری می‌نماید وآنان را به اتخاذ راهبردهای تخریبی، چه علیه خود و چه علیه دیگران، سوق می‌دهد، که بدیها این آسیب‌ها خسارات جبران ناپذیری برای افراد، خانواده‌ها و جامعه بهمراه می‌آورند.

می توان این گونه اذعان داشت که؛ تحقیر اجتماعی یکی از ابزار فرو کاستن دیگران است، که، باورها و شناخته‌های اجتماعی از پیش موجود، در شکل‌گیری و برساخت این روابط (تحقیر آمیز) بسیار موثرند. چرا که؛ مرزبندی‌های هویتی براساس شرایط عینی و ذهنی در سطوح مختلف وبالطبع تفسیرهای کنشگران از خود خویش‌شان، اصلی‌ترین جهت‌دهنده به این موضوع هستند، که البته نباید چشم پوشی نمود که جنبه جنسیتی افراد در این بین نیزمهم‌اند.

به عبارتی؛ می توان اینگونه بیان داشت که؛ باورهای ساخت یافته درباره زنان و مردان به اشکال گوناگون بر رفتار آنان در حیطه‌های شناختی اثر می‌گذارند، که در عین اینکه تسهیل‌گر الگوسازی رفتاری هستند، می‌توانند، تهدیدکننده نیز به شمارآیند.

تهدید کنندگانی که باورهای جنسیتی در فرایند چرخه‌ای تولید و باز تولید می‌شوند، که تلاش برای رد آنها خود متضمن تجربه مضامین روانی و اجتماعی بسیاری است، زیرا این اصول در شکل دهی سوبژکتیویته (ذهنیت) زنان و مردان موثرند.

از سوی دیگر باید توجه نمودکه؛ تقویت کننده‌های جنسیتی زنان و مردان در مواجهه با تحقیردرک متفاوتی دارند، چرا که دائما از طریق مراجع با نفوذ اجتماعی، مانند جوک‌ها، ضرب المثل‌ها، نصایح و اندرزها یا شماتت مخاطبان (مردان و زنان)، هویت‌شان تثبیت می‌شود. که خود باعث انتظارات متفاوت آنان (زنان و مردان) از خود می‌گردند.

که باید توجه نمود، یکی از مهم‌ترین مقولاتی که منجر به چگونگی درک این مولفه (تحقیر اجتماعی) و نحوه مواجهه با آن می‌شود، «کیفیت مقایسه خود با دیگران است». به طور طبیعی افراد برای ارزیابی ابعادخود، انگیزه‌ای درونی (توانایی، نگرش و موقعیت) دارند. جایی که ابزار و وسیله‌ای برای سنجش و ارزیابی وجود نداشته باشد، افراد می‌کوشند خودرا با دیگران مقایسه کنند. (Obrien et al، ۲۰۰۹ به نقل از ریاحی، ۱۳۹۰)

اینکه افراد بر چه پایه‌ای خود را با دیگری مقایسه می‌کنند، مبنای ارزشیابی آنان از خود را تعیین می‌نماید. به گفته نظریه‌پردازان، افراد زمانی به مقایسه خود با دیگران می‌پردازند که درباره معیارها و استانداردها اطلاعات عینی و کافی وجود نداشته باشد و هدف‌شان از این مقایسه تصحیح یا تدقیق ارزیابی شخصی‌شان از خودشان باشد. (Kim and Lennon، ۲۰۰۷، به نقل از ریاحی، ۱۳۹۰)»