کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی

کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی نوشتهٔ فاطمه گلکار است. عترت نو این کتاب را منتشر کرده است.

درباره کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی

کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی دو داستان با عنوان‌های «امید دوباره و فقط یک بی‌احتیاطی کوچک» دارد. هر یک از این داستان‌‌ها ماجراهای بچه‌‌هایی را به تصویر می‌کشد که بر اثر سهل‌ انگاری و بی‌احتیاطی مورد سو استفاده برخی از سودجویان در فضای مجازی قرار می‌‌گیرند. داستان‌‌های این کتاب جنبه‌‌های منفی دنیای دیجیتال و فضای مجازی را به کودکان و نوجوانان نشان می‌‌دهد و آن‌‌ها را رعایت جوانب احتیاط در استفاده از این محیط‌ها دعوت می‌کند.

خواندن کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان کودک و نوجوان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ماجراهای بچه زرنگ در دنیای مجازی

«امید دوباره: صبح بهاری بود و هوای خنکی از لای پنجره، چهره امید را نوازش می داد. ساعتش زنگ زد. خواب و بیدار بود. دلش می خواست باز هم بخوابد. صدای مادرش را شنید که می گفت: «امید جان. پسرم! پاشو مدرسه ات دیر میشه.»

و...

روزها در پی هم گذشتند و سعید و امید برای همدیگر دوستان خوبی بودند. عصرها فوتبال بازی می‌کردند، با هم درس می‌خواندند و خلاصه، بخش زیادی از وقت‌شان را با هم می‌گذراندند.

یک روز خنک بهاری، باد به آرامی می‌وزید. سعید تمام تکالیفش را انجام داده بود. با خودش گفت: «بهتره برم فوتبال.» لباس ورزشی‌اش را پوشید و با عجله از پله‌ها پایین رفت. با صدای بلند گفت: «مامان، تکالیفم را انجام دادم با امید می‌خوایم بریم فوتبال.» باشه پسرم مراقب خودتون باشید. عصر زود برگرد خونه. هوا تاریک نشه. بابات عصبانی می‌شه. چشم.

سوار دوچرخه‌اش شد و به سمت خانه امید به راه افتاد. زنگ زد. آرزو در را باز کرد. وقتی چهره‌ی سعید را دید با خوشحالی گفت: «سلام داداش سعید. بیا تو.» سلام آرزو کوچولو. چطوری دختر خوب؟ داداش امیدت هست؟ می‌خوایم بریم فوتبال.»