کتاب موعود و ناگفته های زیر خاکستر شهر

کتاب «موعود و ناگفته های زیر خاکستر شهر» نوشتۀ محسن ادگی پور است و انتشارات آذرفر آن را منتشر کرده است. این کتاب، داستان واقعی حادثۀ تیراندازی در کافه رستوران سیدنی را روایت می کند.

درباره کتاب موعود و ناگفته های زیر خاکستر شهر

کتاب موعود و ناگفته‌های زیر خاکستر شهر، روایتی واقعی از یک حادثۀ تیراندازی در کافه‌رستوران سیدنی است که در یک شب جمعه که رستوران سیدنی پر از جمعیت بود و خانواده‌ها روی تخت‌های خود نشسته و مشغول نوشیدن یا خوردن غذای دریایی یا محلی موردعلاقه‌شان بودند، درست زمانی که همه گرم صبحت با هم بودند یا به ترانه‌ها و آهنگ‌های درخواستی از گروه موسیقی گوش می‌دادند، ۲ نفر مسلح نقاب‌دار وارد این رستوران شده و اتفاق غیرقابل‌پیش‌بینی رقم زده بودند. 

کتاب موعود و ناگفته‌های زیر خاکستر شهر در ۶ فصل تنظیم شده است. عناوین فصل‌های کتاب عبارت است از: «فصل اول: زندگی‌نامه موعود»، «فصل دوم: تاریخچه کافه‌رستوران سیدنی»، «فصل سوم: شیوع ویروس کرونا»، «فصل چهارم: اتفاقات شب حادثۀ تیراندازی در رستوران سیدنی»، «فصل پنجم: چرایی وقوع چنین حوادثی» و «فصل ششم: حرف آخر، مقایسۀ دو جامعه»

محسن ادگی پور در ابتدای کتاب موعود و ناگفته‌های زیر خاکستر شهر نوشته است: «همیشه عادت کرده‌ایم از خوبی‌های همدیگر حتی از شهر خود به‌صورت مبالغه‌آمیزی تعریف کنیم. این نشانه‌ای از احترام به دیگران و وفاداری و علاقه و عشق به زادگاه و محل سکونت خویش است که در پشت این تعاریف اهدافی وجود دارند که آنها را پلی برای رسیدن به این اهداف در نظر می‌گیریم. این پدیده اخلاقی در صورتی قابل‌تحسین است که بقیه ناگفته‌های شخص یا شهر را نادیده نگیریم؛ چون ما اگر این نواقص و ناگفته‌ها را مطرح نکنیم شخص یا مکان موردنظر با همین معضل خواهد ماند و هیچ‌گونه تغییری در جهت بهبود پیدا نمی‌کند. آدم بدبینی نیستم و بدنامی شهر خودم را نمی‌خواهم؛ اما به نظر می‌آید تا واقعیت‌های مدفون شده آن را که با آنها زندگی می‌کنیم را بازگو نکنیم هیچ خدمتی به شهر نکرده‌ایم به احترام همه خوانندگان نام این شهر قید نشده است و آن را به قضاوت شما عزیزان خواننده می بسیاریم شاید این واقعیت‌ها در هر شهری اتفاق افتاده و می‌افتد.»

خواندن کتاب موعود و ناگفته های زیر خاکستر شهر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران داستان‌های واقعی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب موعود و ناگفته های زیر خاکستر شهر

«در دو دهۀ اخیر، در بافت عشیره‌ای شهر، کانون‌هایی متشکل از شیوخ، سادات و ریش‌سفیدان بودند که در حل‌وفصل اختلافات نقش بسزایی داشتند. مهم‌تر اینکه از رفتن خیلی از شکایات و پرونده‌ها به دادگستری جلوگیری می‌کردند. متأسفانه امروزه با خودرأیی برخی از جوانان شهر و بی‌اهمیت تلقی‌کردن قوانین عرفی عشایر، این کانون نقش خود را کم‌رنگ و غیرفعال می‌بیند.»