کتاب عشق پنهان

کتاب عشق پنهان نوشتهٔ زیبا مولایی است. انتشارات مانیان این رمان معاصر ایرانی را منتشر کرده است.

درباره کتاب عشق پنهان

کتاب عشق پنهان حاوی یک رمان معاصر و ایرانی است که ۱۲ فصل دارد. این رمان داستان دختری جوان را روایت می‌کند که می‌خواهد با فردی ازدواج کند. این ازدواج است که اتفاقات گوناگونی را برای او رقم می‌زند. عشق «نگار» و «پرهام» دوام نمی‌آورد. چرا و چگونه و سرانجام چه خواهد شد؟ این رمان را بخوانید تا بدانید.

خواندن کتاب عشق پنهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب عشق پنهان

«بندبند استخوان‌هایم می‌لرزید و آن حرف‌های شیطانی را نمی‌توانستم از یاد ببرم. سرگشته و حیران از حرف‌های بی وجدان خاله بودم. همراهی داشتم و نمی‌توانستم در خانه بمانم پس برای این که آرامش پیدا کنم، به سوی مقصدم حرکت کردم تا خریدهایم را انجام دهم.

غافل از آن که خاله سودابه تعقیبم می‌کرد و من هیچ اطلاعی نداشتم. احساس‌کردم کسی از پشت سر هلم می‌دهد تا بر روزی زمین بیفتم بلافاصله بی‌درنگ خود را به سمت پهلو انداختم چون اگر با شکم بر زمین می‌افتادم بچه مطمئناً نابود می‌شد.

بازار شلوغ بود و ازدوحام جمعیت بسیار. با این که درد زیادی را حس می‌کردم ولی شاد بودم و به بچه ضربه‌ی وارد نشده. مشغول راه رفتن بودم، صدای خاله را شنیدم که می‌گفت:

دختر جون با این وضعیتت تو بازار شلوغ چیکار می‌کنی؟! بیا بریم خونه ما همین نزدیکی‌هاست. اون جا می‌تونی یه خورده استراحت کنی. از این که خاله مهربان و نرم‌تر شده بود، تعجب می‌کردم و از این که با اون همراه شوم، ترس و تردید داشتم. ولی با اصرارهای مکررش قبول کردم با او راهی شوم و چیزی که ذهنم را مشغول کرده بود این بود که خاله سودابه در کرج زندگی می‌کرد چطور می‌توانست اینجا هم خانه داشته باشد؟ آدم باهوش و زرنگی بود.»