کتاب تخریبچی عاشق

کتاب تخریبچی عاشق نوشتۀ اعظم چهرقانی و سعید جلائی در انتشارات سفیران طلائیه آفتاب به چاپ رسیده است. این کتاب جلد سوم از مجموعۀ رفیق شهیدم است و زندگی شهید تخریبچی پاسدار سید مهدی میرعباسی را توصیف می‌کند.

درباره کتاب تخریبچی عاشق

کتاب تخریبچی عاشق زندگی‌نامۀ یکی از شهیدان موسوم به شهید امنیت است. پاسدار سید مهدی میرعباسی متولد ۱۳۵۹ و اهل روستای هفته از توابع شازند بود. میرعباسی از ۱۳۸۱ وارد سپاه پاسداران شد و به‌عنوان تخریب‌چی گروه مهندسی رزمی و پدافند غیرعامل ۴۲ قدر فعالیت می‌کرد. او مدتی نیز در لبنان فعالیت می‌کرد.

سید مهدی میرعباسی پس از سال‌ها فعالیت، حین انجام مأموریت و پاکسازی منطقۀ اِزگله که منطقه‌ای مرزی در ارتفاعات بَمو کرمانشاه است بر اثر انفجار مین‌های به‌جامانده از جنگ تحمیلی در ۲۱ آذر ۱۳۹۶ به شهادت رسید.

خواندن کتاب تخریبچی عاشق را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران کتاب‌های زندگی‌نامه و دفاع مقدس پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب تخریبچی عاشق

«همه او را به صبوری و شوخ‌طبعی می‌شناختند. یکی از فعالین بسیج بود. دوره سربازیش به بسیج دانش‌آموزی و خدمت در آموزش و پرورش گره خورد. از همان سال‌های جوانی به نظام و رهبری علاقمند بود برای همین وارد سپاه شد. دو سال از بهترین روزهای عمرش را در همدان و کرج گذراند. تازه ازدواج کرده بود اما دلش آرزوی پرواز داشت. همیشه می‌گفت: «وقتی به درجه شهود برسی دیگر دست خودت نیست». کسی چه می‌داند شاید سیدمهدی شهادت را در میدان‌های مین جستجو می‌کرد. یک بار شلمچه و یک بار طلائیه، هر بار ترکش سربی را بر جان سید نشاند اما شهادت را نه!! فقط افتخار جانبازی ماند برای سید مهدی... همه از مهارتش می‌گفتند، از کارهای خالصانه‌اش، شاید همین‌ها او را به تهران و دوره آموزشی کشاند. سختی دوره را به جان خرید و بعدها با همه مهارتش به عنوان تخریبچی راهی لبنان شد. منطقه‌ای که یادگار جنگ ۳۳ روزه بود. برایش ایران و لبنان فرقی نداشت فقط دلش می‌خواست کسی طعم تلخ ترکش‌های سربی را نچشد. کنار ترکش‌ها و مأموریت‌های سخت اما سیدمهدی درسش را هم در رشته علوم سیاسی ادامه داد. همیشه از استاد خوبش حمیدرضا انصاری می‌گفت. چه خوب حق شاگردی را ادا کرد وقتی که ارتفاعات بمو سکوی پروازش شد.»