کتاب واقعا حالت چطوره؟
معرفی کتاب واقعا حالت چطوره؟
کتاب واقعا حالت چطوره؟ نوشتهٔ جنا کوچر و ترجمهٔ رویا باقری و ویراستهٔ محمد رباط جزی است و انتشارات لذت آن را منتشر کرده است. این کتاب حاوی پیشنهادی برای زندگیکردن با خود واقعی است.
درباره کتاب واقعا حالت چطوره؟
کتاب واقعا حالت چطوره؟ میخواهد تکانی به ما بدهد تا بیدار شویم و با چشمان باز زندگیمان را ببینیم، به صدای درون خود گوش دهیم و بیشتر به خودمان اعتماد کنیم. کتاب حاضر در سه بخش و ۱۹ فصل نوشته شده است. نویسنده در هر کدام از فصلها، به سؤال «واقعاً حالت چطوره؟» از زاویۀ تازهای نگاه کرده است. جنا کوچر در هر فصل، پردۀ ابهام را کنار زده و دلیل حال بدمان را نشانمان میدهد. او از ابتدا، مخاطبش را در ردیف جلوی زندگیاش مینشاند و او را در تجربیات شخصیاش همراه میکند. در طول مطالعۀ کتاب متوجه خواهید شد که این نویسنده هیچ ادعایی دربارۀ متخصصبودن در حوزۀ روانشناسی یا توسعۀ فردی ندارد و صرفاً تجربۀ خودش را با خواننده در میان میگذارد. او یک همسر، مادر و کارآفرین است. زبان او بیتکلف و صمیمانه است و این سبب شده از همان چند صفحۀ اول با او ارتباط بگیریم؛ انگار یکی از دوستان نزدیک او هستیم و برای خوردن عصرانه به خانۀ او دعوت شدهایم. کتاب واقعا حالت چطوره؟ را یک راهنمای شخصی دانستهاند؛ کتابی که زندگی را از نو برایمان معنی میکند.
خواندن کتاب واقعا حالت چطوره؟ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ موفقیت و خودیاری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب واقعا حالت چطوره؟
«میخواهم کاملاً با شما روراست باشم. این همان جای کتاب است که هر جا که در حال مطالعۀ آن هستید، چه روی تخت و چه کنار استخر، به خودتان میگویید، همین است باید همین کار را بکنم! مثلاً من احتمالاً به خودم میگویم: آره جِنا، این حرفا عالیاند! قلبت رو دنبال کن! رویاپردازی کن! صد درصد خودتو نشون بده! خودت باش!
تمام چیزهایی که تا اینجا از آنها صحبت شد، راجع به خودِ ما بود اما اطرافیانمان چه؟ کسانی که نسبت به آنها تعهد داریم؟ ازدواج و همسرمان چه؟ انصاف چه میشود؟ اگر به دیگران فکر کنیم، پس خودمان چه میشویم؟ افکار خودمان چه میشود؟ قولها و تعهدهایی که به خودمان دادهایم، چه؟ اگر مجبور شویم از رویاهایمان دست بکشیم یا بدتر از آن، آنها را بهکلی انکار کنیم، آنوقت چه؟
خبر خوش اینکه فعلاً لازم نیست به این چیزها فکر کنید. ذهنِ ما عادت دارد که همیشه هزارویک اما و اگر کنار هر فکری ردیف کند. پس بهتر است در حال حاضر، این افکار را بهکلی کنار بگذاریم تا بعد. باید توجه داشته باشید که اگر تغییری میکنید، اگر تکامل مییابید یا اگر در قالبِ هویتِ تازهای قرار میگیرید، در تمام این موارد، باید عشق و پذیرش را از خودتان شروع کنید. باید پیش از هر چیز و هرکس، خودتان پذیرندۀ این تحولات باشید و به آنها عشق بورزید. نگران شریک زندگیتان نباشید، نگرانِ نگاههای هماتاقی یا بهترین دوستتان نباشید.
همینکه تغییر را بپذیرید، شور و شوقِ تازهای جوانه خواهد زد، به هدف زندگیتان میچسبید، با تمام وجود احساس زندهبودن میکنید و سایر افراد زندگیتان را نیز به امتحانِ این راه، یعنی پذیرش، تشویق میکنید.
میخواهم از ازدواجم صحبت کنم اما اگر پارتنر یا همسری ندارید یا به هر دلیل نمیخواهید به زندگیِ رمانتیکتان فکر کنید و یا دلِ خوشی از اینجور موضوعات ندارید، لطفاً بازهم به خواندن این بخش ادامه دهید. از خواندن دست نکشید، چون نمیدانید این بحث قرار است به چه نقطهای برسد. (عادت بدی که خودِ من دارم این است که از همان کلمۀ اول، کل مسیر و هدف را در ذهنم تصور میکنم). مجبور نیستیم برای درس گرفتن از دیگران حتماً با کفشهای آنها راه برویم. همدلی، موهبتی است که باعث میشود رودخانههای عمیق از جانب ما جریان یابند. با من همراه شوید و مطمئن باشید که قرار نیست بگویم باید چه کسی باشید بلکه میخواهم صد درصدِ خود را بروز دهید. سؤال این است؛ اگر خود را همانطور که واقعاً هستید نشان دهید، چه کسی میشوید؟ خود واقعیِ شما چگونه است؟
اگر آن اوایل از من میپرسیدید که چه چیزهایی به ازدواج موفق کمک میکند، حتماً نصیحتهای پدر و مادرم را بازگو میکردم؛ هیچوقت با عصبانیت به رختخواب نرو! همیشه زندگی مشترکت اولویتت باشه! بهجای قهر، رُک و راست حرفت رو بزن! برقراری ارتباط کلید حل مشکلاته! تمام اینها در جای خود درست و کاربردی هستند اما اکنون با پشتِ سر گذاشتنِ یک دهه از سفر مشترکمان با دروو، حقیقت را دریافتهام؛ درواقع چیزی که دروو را به مردِ رویاهای من تبدیل کرده، این است که او همیشه رویایی برای دنبال کردن دارد.»
حجم
۵۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۵۳۸٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
خیلی اوقات بی دلیل بی حوصله و خسته ای، با این کتاب میتونی بفهمی دلایلی که موجب این حس میشه چی ممکنه باشه. ترجمه کتاب بسیار روان و سلیسه
چند فصل از کتاب دقیقا چیزی بود ک تو زندگیم نیاز داشتم، نویسنده کتاب صادقانه وروراست تجربیات خودشو میگه. از اینجور کتابها باید بیشتر بخونم و با خودم روراست باشم