کتاب داستان لی لی و نرمک

کتاب «داستان لی لی و نرمک» نوشتۀ مریم صالح ابراهیمی است و انتشارات هونر آن را منتشر کرده است. داستان لی لی و نرمک دربارۀ دختر کوچولویی است که حیوانات را دوست دارد و دلش می‌خواهد در آپارتمان از آن‌ها نگهداری کند. 

درباره کتاب داستان لی لی و نرمک

داستان لی‌لی و نرمک دربارۀ دختر ۷ ساله‌ای است که با مادرش زندگی می‌کند. او حیوانات را خیلی دوست دارد و دلش می‌خواهد گربه یا خرگوش در خانه‌اش داشته باشد اما مادرش مخالف است. مادر عقیده دارد که حیواناتی که متعلق به طبیعت هستند باید آزاد باشند. او می‌گوید اگر آدم‌ها حیوانات را دوست دارند باید اجازه بدهند تا آن‌ها در طبیعت باشند چون طبیعت زندگی‌شان فضای بستۀ خانه‌های آپارتمانی نیست. در کتاب لی‌لی و نرمک ازآنجاکه دختر دوست دارد از خرگوش نگهداری کند مادرش به دنبال پیداکردن راه حلی است تا هم رابطۀ درست و مناسبی با دخترش داشته باشد هم به او آگاهی بدهد.

زبان کتاب داستان لی‌لی و نرمک روان است. این داستان خوش‌خوان با موضوع جذاب مربوط به حیوانات نظر کودکان را به خود جلب می‌کند. مریم صالح ابراهیمی نویسندۀ کتاب، تصویرگری کتاب را هم به عهده دارد. او با استفاده از رنگ‌های زیبا و نقاشی‌های ساده تصاویر جالبی خلق کرده تا کودکان به‌ویژه دختران با هر ورق از کتاب ارتباط بر‌قرار کنند تا علاوه بر آموزش نکات جدید از خواند لذت ببرند.

خواندن کتاب داستان لی لی و نرمک را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به ادبیات کودک و همچنین کودکان بالای ۵ سال و دبستانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان لی لی و نرمک

«روزی روزگاری در یک خانۀ کوچک لی‌لی کوچولو به همراه مادرش زندگی می‌کرد. لی‌لی دختر باهوش و زرنگی بود و همیشه به مادرش کمک می‌کرد. او عاشق نقاشی است و کلی مدادرنگی دارد و امسال به ملاس اول می‌رود. لی‌لی عاشق گربه‌ها هم هست و همیشه در کوچه و خیابان با آن‌ها بازی می‌کند،‌ولی مادرش اجازه نمی‌دهد گربه‌ها را به خانه بیاورد. لی‌لی کوچولو فکری به ذهنش رسید و به مادرش گفت که اگر از گربه‌ها خوشش نمی‌آید، حداقل برایش یک خرگوش بخرد. لی‌لی خرگوش‌ها را هم دوست دارد چون خرگوش‌ها هم مثل گربه‌ها نرمالو هستند. مامان لی‌لی گفت که من عاشق حیوانات هستم،‌ ولی حیوانات باید آزاد باشند و در طبیعت خوشحال زندگی کنند. چون توی آپارتمان کوچک آن‌ها حوصله‌شان سر می‌رود و دلشان می‌خواهد در طبیعت بازی کنند. لی‌لی کوچولو کلی گریه کرد.»