دانلود و خرید کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت رقیه مهربانی
تصویر جلد کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت

کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت

امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت

کتاب داستان‌های کوتاه بر اساس واقعیت نوشتۀ رقیه مهربانی و ویراستۀ الهام منوچهری‌نسب در انتشارات آذرفر به چاپ رسیده است. این کتاب، مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه فارسی است و ۱۰ عنوان داستانی را در بر می‌گیرد که بر اساس واقعیت نوشته شده‌اند.

درباره کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت

کتاب داستان‌های کوتاه بر اساس واقعیت، شامل ۱۰ عنوان داستان بر اساس واقعیت است که عبارت‌اند از: فرزند نور، عشق کاذب، ازدواج آگاهانه، راه اشتباه، باور غلط، بیماری سحر، تکیه بر باد، خودکشی، افراط، جفت عشقی. موضوع داستان‌های کوتاه این مجموعه، انتخاب‌های انسان در زندگی و ترجیحات اوست. انسانی که آگاه است زندگی را طلب نمی‌کند بلکه آن را می‌سازد. این انتخاب بر مبنای نشانه‌هایی است که زندگی هر آدمی از آن پر است و تنها بانادیده گرفتن آن‌هاست که مسیر زندگی تغییر می‌کند. 

داستان اول کتاب داستان‌های کوتاه بر اساس واقعیت، فرزند نور نام دارد که دربارۀ سرهنگ تمامی به نام محمد طالبی است. محمد بعد از آنکه به خدمت سپاه پاسداران درآمد و به‌رغم میلش ازدواج کرد، تصمیم گرفت مرتبۀ شغلی‌اش را پنهان کند. تنها به کارش برسد و به نیازمندان کمک کند. هیچ‌کس از جایگاه شغلی او خبر نداشت. او ترجیح می‌داد همه گمان کنند فردی معمولی است. تنها پس از مرگ او بود که خانواده‌اش و دیگران متوجه شدند او نه یک کارمند ساده، که سرهنگ تمام سپاه بوده است.

خواندن کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

به دوستداران داستان‌های کوتاه فارسی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب داستان های کوتاه بر اساس واقعیت

«پسری به نام محمد در یکی از روستاهای تبریز در ایران زندگی می‌کرد. محمد بسیار درستکار و صادق و از همان بچکی دلسوز و پاک بود. روزها به مدرسه می‌رفت، درس می‌خواند و اکثر اوقات قرآن هم می‌خواند. او زبانزد تمام اهالی روستا بود. بعد از درس و مدرسه، شب‌ها تا دیروقت در مزرعه کمک پدرش می‌کرد. با اینکه از خستگی و بی‌خوابی دیگر رمقی نداشت اما خم به ابرو نمی آورد و چیزی نمی‌گفت. تا اینکه به دبیرستان رفت. در دبیرستان از پاکی و درستی بسیار مورد توجه دبیرها بود. از همان جا به سمت نظام و سپاه رفت و درسش را هم ادامه داد. در محل کار (سپاه) متوجه شدند که محمد بسیار قابل اعتماد، پاک و صادق، معصوم و دلسوز است. برای همین به مراتب جایگاه محمد را بالا بردند. از طرفی خانواده محمد دختری را برای ازدواج برایش در نظر داشتند اما محمد قبول نمی‌کرد و اصلاً علاقه‌ای به ازدواج نداشت. دختر با محمد از لحاظ اخلاقی و رفتاری فرق داشت و با هم تفاهم نداشتند. اما محمد چون دلسوز بود نخواست که روی حرف پدر و مادرش حرف بیاورد و به اجبار قبول کرد و ادامه داد. محمد در این مدت، از طرف سپاه جایگاهش بالاتر رفته و رئیس کل حسابداری امور سپاه شده بود. و چند شغل دیگر هم در سپاه داشت و در بخش اطلاعات هم بود.»

داستان کوتاه فارسی.

کاربر 7921855
۱۴۰۲/۱۰/۲۷

بسیار عالی و پر محتوا

حجم

۸۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

حجم

۸۸۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۱۷۰ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
تومان