کتاب هنر مدیریت مدرسه

کتاب هنر مدیریت مدرسه نوشتهٔ نسیبه بیگی است. نشر برگ و باد این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. کتاب هنر مدیریت مدرسه راهبردهای ارتقا اثربخشی مدیریت براساس استراتژی کوه یخ را شرح می‌دهد.

درباره کتاب هنر مدیریت مدرسه

برنامهٔ آموزشی و تدریس، امور دانش‌آموزان، امور کارکنان آموزشی، روابط مدرسه - اجتماع، تسهیلات و تجهیزات آموزشی، امور اداری و مالی از جمله وظایف اصلی در مدیریت یک مدرسه است. همچنین امروزه علاوه بر نیازهای آموزشی و تحصیلی دانش‌آموزان، به تأمین نیازهای بهداشتی، روانی‌زیستی و فیزیولوژیک و رشد شخصیتی آن‌ها توجه بیشتری می‌شود.

برای نیل به این مقصود و پیشرفت در امر آموزش که درنهایت به پیشرفت کشور می انجامد، به کارگیری مدیران و برنامه‌ریزان شایسته و دارای شرایط لازم بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر می‌رسد. همان‌طور که کومبز یادآور می‌شود، اگر قرار است تحولی در عرصهٔ تعلیم و تربیت پدید آید، این تحول و دگرگونی بایستی از مدیریت آموزشی آغاز گردد.

کتاب هنر مدیریت مدرسه تلاش می‌کند با تمرکز بر جزئیات و حساسیت‌های این حرفهٔ مهم، مشکلات متداول آن را شناسایی کند و پیشنهادهایی نیز برای رفع این مشکلات ارائه دهد.

خواندن کتاب هنر مدیریت مدرسه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران  پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب هنر مدیریت مدرسه

«لفظ کارآیی و کارآمدی را معادل آورده‌اند. هم‌چنان که واژهٔ اثربخش و ثمربخشی را یکی دانسته‌اند. اگرچه بین این دو تفاوت قائل شده‌اند، ولی مطالعاتی که روی اثربخشی و کارایی انجام شده است نشان می‌دهد که مرز کاملاً روشن و دقیقی بین دو اصطلاح فوق وجود ندارد و بسیاری از نویسندگان و صاحب‌نظران آن‌ها را به صورت مترادف، تکمیل کننده یا جایگزین استفاده کرده‌اند. میرکمالی به نقل از «اتزیونی»، اثربخشی را میزان تحقق اهداف و کارایی را میزان استفاده از منابع برای دست‌یابی به یک واحد از برون‌داد تعریف می‌کند. همان‌طور که بیان شد مرز دقیقی بین اثربخشی و کارایی وجود ندارد، ولی نویسندگان مدیریت تمایز بین آن‌ها قائل شده‌اند. برای مثال: از جمله اولین کسانی که میان مفهوم اثربخشی و کارایی تفاوت قائل شد «بارنارد» را می‌توان نام برد. او معتقد است که اثربخشی سیستم‌گراست و مربوط به تحقق اهداف سازمان می‌شود و کارایی فردگراست و مربوط به احساس رضایت کارکنان از عضویت در سازمان می‌گردد. «پیتر دراکر» یکی از صاحب‌نظران مشهور مدیریت، اثربخشی را «کار درست انجام دادن» و کارایی را «کارها را درست انجام دادن» تعریف کرده است. اثربخشی یعنی انجام کارهای درست، به نحوی که دقیقاً متناسب با هدف باشد و کارایی یعنی انجام درست کار و توانایی به کارگیری حداقل منابع برای دست‌یابی به اهداف سازمانی.

برای ارزیابی عملکرد سازمان، دو شاخص اثربخشی و کارایی به کار برده می‌شوند. اثربخشی در سازمان‌های آموزشی یکی از مهم‌ترین مباحثی است که مدت‌هاست توجه صاحب‌نظران و مسئولان این سازمان‌ها را به خود مشغول کرده است. نظرات مختلف و تا حدودی مشابه در مورد اثربخشی عنوان شده است. از نظر آرمسترانگ، اثربخشی مفهوم پیچیده‌ای است که به طرق گوناگونی تعریف شده است و متناسب با هر تعریف قابل اندازه‌گیری و ارزیابی است.»