کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند

کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند نوشتهٔ مریم تقی پور است و انتشارات نسل روشن آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند

در برهه زمانی مهمی قرار داریم که در آن هیچ چیز مهم‌تر از برنامه‌ریزی نیست و باید به یاد داشت که آینده با توجه به تصمیماتی که اکنون گرفته می‌شود تغییر می‌کند و در نظر داشته باشیم که بسیاری از اختلالات روانی که در بزرگسالی به چشم می‌خورد، ریشه در مشکلات دوران کودکی و نوجوانی دارد. سنجش درست و دقیق و شناسایی عوامل زمینه‌ساز اختلالات، متضمن آن است که تمامی کودکان ما مهیا شوند تا از شاخص‌های رشد و بالندگی عبور کرده و در بزرگسالی از سازگاری اجتماعی و بهزیستی روانی برخوردار باشند. گرچه مطالعات زیادی در زمینه بررسی و مقایسه اختلالات روانی در تک فرزند و چند فرزند انجام شده است ولی بیشتر این تحقیقات به اختلات بیش فعالی – کمبود توجه، سلوک و نافرمانی پرداخته‌اند. با شیوع روز افزون ابتلا به اختلالات روانی در سطح جهان از یک طرف و اهمیت جهانی مفهوم بهداشت روانی از طرف دیگر، روز به روز لزوم انجام بررسی‌های گسترده و متنوع و اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می‌شود.

این روزها بسیاری از زوج‌های جوان بر این باورند که خانواده ایدئال، خانواده‌ای است با یک فرزند و داشتن بیش از یک فرزند در خانواده سطح کیفی تربیت کودک را کاهش می‌دهد. اما کارشناسان بسیاری هم وجود دارند که می‌گویند تک‌فرزندی گرچه مزایایی دارد، معایبی هم به همراه دارد. در سراسر جهان، میلیون‌ها زوج جوان وجود دارند که ترجیح می‌دهند خانواده سه عضوی داشته باشند اما میلیون‌ها زوج دیگر هم هستند که به شمار بیشتر فرزندان اعتقاد دارند و به همین دلیل مهر درست یا غلط کوبیدن بر پرونده موضوعی که شمار موافقان و مخالفان آن از حد فراوانی، حتی در آمار هم نمی‌گنجد، غیر منطقی به نظر می‌رسند.

با توجه اینکه در جوامع پیشرفته و درحال توسعه امروزی داشتن فرزند زیاد چندان مطلوب نیست و تامین لوازم آسایش زندگی برای تعداد کمتری از فرزندان مقدور است لذا اکثر والدین به داشتن یک فرزند اکتفا می‌کنند. لازم به ذکر است که انواع مشکلات و مسائلی که خانواده با آن دست به گریبان است بر شخصیت کودک اثر می‌گذارد. در کشور ما روند رشد جمعیت جوان در سی و چند سال اخیر بسیار سریع بوده است. همراه با تغییرات چشمگیر در جامعه، تعداد اعضای خانواده هم کاهش یافت. گرچه تا دهه قبل داشتن دو تا سه فرزند در یک خانواده امری عادی تلقی می‌شد و تک‌فرزندی رواج نداشت، هم‌اکنون تک‌فرزندی، مسئله‌ای عادی شده است. این تغییر که بی‌گمان بر بافت جامعه تاثیر خواهد گذاشت با هشدار برخی از کارشناسان حوزه خانواده همراه بود و در این میان نظرات موافق و مخالف زیادی مطرح شد. 

کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند سعی می‌کند از تمام جنبه‌ها به تک‌فرزندی و چندفرزندی نگاه کند.

خواندن کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به همهٔ زوج‌هایی که قصد بچه‌دارشدن دارند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب روانشناسی کودک تک فرزند و چند فرزند

«درخلال نیم قرن گذشته، عزت نفس به مثابه یکی از سازه‌های اصلی شخصیت همواره مورد توجه روان‌شناسان بوده است. عزت نفس و خودارزشمندی از اساسی‌ترین عوامل در رشد مطلوب شخصیت افراد است. امروزه برای اصلاح و درمان بسیاری از اختلالات شخصیتی و رفتاری به عنوان اولین قدم یا مهم‌ترین گام به ارزیابی و پرورش احساس عزت نفس و تقویت اعتماد به نفس مهارت‌های فردی و اجتماعی آن می پردازند. همچنین عزت نفس درجه تصویب تایید، پذیرش و ارزشمندی است که شخص نسبت به خود احساس می‌کند.

تحلیل ویلیام جیمز (۱۹۹۲) از عزت نفس، آرزوها و ارزش‌هایی است که آدمی برای خود دارد و به طور کلی به نظر وی عزت نفس توانایی‌های بالفعل نسبت به توانایی‌های بالقوه است. به عقیده کوپر اسمیت (۱۹۶۷) عزت نفس، ارزش و احترامی است که فرد برای خود قائل است و به قضاوت شخص در مورد میزان توانمندی‌ها اطلاق می‌شود. کوپر اسمیت (۱۹۶۷) با مطالعات وسیع خود در مورد عزت نفس به این نتیجه رسید که افراد دارای عزت نفس زیاد، در مقایسه با افراد دارای عزت نفس کم، استرس، اضطراب، درماندگی و نشانه‌های روان‌تنی کمتری دارند و در برابر شکست و انتقادات، حساسیت کمتری نشان می‌دهند. فرانکن (۱۹۹۵) نشان داد که عزت نفس با کنجکاوی در مورد خود و محیط، احساس کفایت و شایستگی و نگرش مثبت به خود همبستگی دارد.

مزلو (۲۰۰۰) معتقد است وقتی احساس احترام درونی کنیم یا به خود احترام بگذاریم، احساس ایمنی درونی و اعتقاد به خویش می‌یابیم و خود را ارزشمند و شایسته احساس می‌کنیم و زمانی که فاقد احترام به خود باشیم باید خویشتن را خوب بشناسیم، سازگار باشیم و بتوانیم فضائل و نقاط ضعف‌مان را به روشنی و دقیق تشخیص دهیم و اگر این نیازها را ارضا کنیم آنگاه به سوی عالی‌ترین نیاز، یعنی نیاز به تحقق خود رو می‌آوریم و می‌توانیم استعدادهای خویش را شکوفا کنیم. عزت نفس متاثر از عوامل درونی و بیرونی است. منظور از عوامل درونی عواملی است که ازدرون نشات می‌گیرند یاب ه عبارت دیگر خود شخص آن را ایجاد می‌کند. عوامل بیرونی به شیوه زندگی، نوع فعالیت بدنی و عوامل محیطی تاثیرگذار بر فرد اشاره دارد. از این رو برای شناخت بهتر عوامل مرتبط با عزت نفس توجه به سطح و نوع فعالیت‌های بدنی فرد می‌تواند کمک کننده باشد.»