کتاب ضحا

کتاب ضحا نوشتهٔ حلیمه قادری زمان است. انتشارات فرنام این رمان معاصر ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب ضحا

کتاب ضحا یک رمان معاصر ایرانی است که در حالی آغاز می‌شود که راوی اول‌شخص آن از دل‌گرفتگی‌اش می‌گوید. او می‌گوید که از تنهایی‌های پی‌درپی و زندگی تکراری‌ای که داشت، دلش گرفته بود و از اینکه مجبور بود مدت‌های بسیاری را بدون پدرش سپری کند. این راوی اول‌شخص یک عمو هم به نام «سیاوش» داشت که عموی کوچک او محسوب می‌شد؛ راوی سپس از اولین روز دانشگاه می‌گوید که روزی سرد و بی‌تفاوت بود. وارد کلاس شد. هنوز چند قدم جلوتر نرفته بود که ناگهان بارانی از گلِ سرخ روی سرش فرود آمد. از صحنهٔ روبه‌رو شوکه شد و با دهانی باز به اطرافش نگاه کرد. تمام بچه‌های کلاس هم انگار مثل او شوکه شده بودند و با تعجب به او نگاه می‌کردند. این راوی قصد داشت از کلاس خارج شود که یکی از پسرهای کلاس جلوی در ایستاد و سد راهش شد. چه اتفاقی افتاده است؟ این رمان را بخوانید.

خواندن کتاب ضحا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب ضحا

«هزار و یک جور فکر به ذهنم می‌رسید. هیچ راه فراری نداشتم؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم قبل از اینکه دست مرصاد به من برسد به هر طریقی شده خودم را خلاص کنم تا حداقل با شرافت از این دنیا رفته باشم. دنبال چیزی می‌گشتم تا بتوانم خودم را خلاص کنم؛ ناگهان چشمم به یک بطری شیشه‌ای که گوشه اتاق بود، افتاد. بی‌معطلی شیشه را برداشتم و به دیوار کوبیدم تا بشکند؛ اما نشکست.»