دانلود و خرید کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر) مهدی شریفی زمانی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر) اثر مهدی شریفی زمانی

کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر)

معرفی کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر)

کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر) نوشتۀ مهدی شریفی زمانی است. این کتاب را انتشارات گلسنج منتشر کرده است.

درباره کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر)

کتاب قایق کوچولو و باباکشتی داستان مسافرت‌های یک قایق کوچولو و پدرش است. قایق کوچولو توی بغل «باباکشتی» بود و همراه باباکشتی به جاهای مختلف دنیا سفر می‌کرد. قایق کوچولو بیشتروقت‌ها خواب بود. خواب قایق کوچولو طوری بود که کمتر به دنیای اطرافش نگاه می‌کرد. یک روز باباکشتی از او خواست بیدار بماند تا او را روی آب بگذارد و ببیند که می‌تواند روی آب بماند یا نه.

خواندن کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای کودکان نوشته شده است.

درباره مهدی شریفی زمانی

مهدی شریفی زمانی در سال ۱۳۴۲ در خرمشهر به دنیا آمد و در سال ۱۳۵۳ به شهر اصفهان هجرت کرد. او تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی در دانشگاه صنعتی اصفهان تمام کرد و در رشتۀ مهندسی برق فعالیت علمی خود را آغاز کرد و سپس در مقطع کارشناسی‌ارشد در دانشگاه تربیت‌مدرس در رشتۀ مهندسی صنایع، تحصیلات تکمیلی را ادامه داده و فارغ‌التحصیل شد. در سال ۱۳۸۱ دوباره نقل‌مکان کرد و ساکن تهران شد. او از دهۀ ۱۳۶۰ فعالت هنری خود را با سرودن شعر طنز آغاز کرد و به همین دلیل تخلص «گلسنج» را اختیار کرد.

بخشی از کتاب قایق کوچولو و باباکشتی (داستان چهارم، قایق برادر)

«کمی نور قرمزرنگ از آن دوردست‌ها که آدم فکر می‌کند دریا و آسمان به‌هم چسبیده‌اند و نامش افق است؛ بیرون‌آمده بود. افق همان جایی است که اگر قایق کوچولو کمی صبر کند خورشید از آن‌جا طلوع می‌کند؛ یعنی بیرون می‌آید. قایق کوچولو چشمش به نورهای قرمز زیبا که روی آب می‌درخشید، افتاد. خیلی قشنگ بود.

قایق کوچولو دید که باباکشتی هم به همان طرف نگاه می‌کند و زیر لب از خداوند که آفرینندهٔ این‌همه زیبایی است تشکر می‌کند. مرغ کاکایی و دیگر پرندگان دریایی در آسمان بودند و پروازکنان به سمت آب شیرجه می‌زدند تا از داخل آب صبحانه‌ای به دست آورند و همراه خانواده بخورند.

حرکت آب‌ها توجه قایق کوچولو را جلب کرد مثل این بود که آب‌ها پشت‌هم سوار می‌شدند و به‌طرف بدنۀ باباکشتی می‌آمدند. قایق کوچولو با خودش گفت باید از باباکشتی بپرسم؛ چرا آب‌ها این کار را می‌کنند؟ شاید بازی می‌کنند!

باباکشتی متوجه قایق کوچولو شد، گفت: سلام. قایق کوچولو باعجله جواب داد: سلام، سلام.

باباکشتی: گفت به چه چیز فکر می‌کنی؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۷۵٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

حجم

۷۵٫۰ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۱۲ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
۹,۵۰۰
۵۰%
تومان