کتاب گوشه نشین یونان (هیپریون)

کتاب گوشه نشین یونان (هیپریون) نوشتهٔ فریدریش هلدرلین و ترجمهٔ محمود حدادی است و انتشارات نیلوفر آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب گوشه نشین یونان (هیپریون)

هیپریون که همچون ورتر جوان گوته قالبی نامه‌نگارانه دارد، تنها رمان شاعر اسطوره‌ای آلمان عصر روشنگری و کلاسیک، فردریش هلدرلین است و گذشته از حشمت شاعرانه و لحن سرودآگینش در ستایش عشق، آزادی و دوستی، همانند با قصهٔ زندهٔ بیدار، اثر ابن طفیل، دربرگیرندهٔ دیدگاه فلسفی و جهان‌بینی تعالی‌جویانهٔ این شاعر انسان‌دوست خاصه تصور او از آن مدینهٔ فاضله‌ای است که باید سعادت انسانی را به ارمغان می‌آورد و هلدرلین تحقق آن را در احیای تمدن یونان عتیق می‌دید. به تعبیری دیگر، می‌توان این رمان را بیان‌نامهٔ اومانیستی، زیبایی‌شناختی هلدرلین دانست.

این رمان در ضمن بازتابی از رویدادهای زندگی پرتلاطم خود هلدرلین و روزگار او، از جمله انقلاب کبیر فرانسه و قیام آزادی‌خوانهٔ مردم یونان در پایان قرن هجدهم و جنگ‌های آنان با ترکمان عثمانی نیز هست، ترکانی که یونان را از قرن پانزدهم میلادی در اشغال خود داشتند.

گذشته از شور و شعله‌ای که از آرمان‌های انسانی انقلاب فرانسه در خود گرفته است، هیپریون وانگهی در ستایش از شهرمندی و مدنیت یونان باستان نیز نوشته شده است و برای همین، از اسطوره‌های این خاستگاه اومانیسم جهانی وام بسیار می‌گیرد.

کتاب گوشه‌نشین یونان از معروف‌ترین آثار هلدرلین و تنها رمان اوست. هر جلد این کتاب شامل دو دفتر است. رساله‌ای از سوفوکل در دفتر دوم هر جلد وجود دارد. هلدرلین در این کتاب آزادی، دوستی و عشق را تحسین می‌کند. او ارجاعاتی به اساطیر یونان می‌دهد؛ اما رمانش را در زمان حال نوشته و به وقایع تاریخی، مثلاً انقلاب کبیر فرانسه اشاره کرده است. این رمان فلسفی داستان شخصیتی به نام هیپریون را دنبال می‌کند. وقایع رمان در خلال نامه‌های هیپریون یونانی به بلارمین، دوست یونانی‌اش و دیوتیما، معشوقه‌اش بیان می‌شود. هیپریون در نامه‌هایش به بلارمین از قیام آزادی‌خواهانه‌ٔ مردم یونان می‌گوید که تلاش می‌کنند یونان را از حاکمیت ترکیه نجات دهند. او در این قیام شرکت می‌کند و مسیر زندگی‌اش را تغییر می‌دهد.

خواندن کتاب گوشه نشین یونان (هیپریون) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌های تاریخی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره فریدریش هلدرلین

فریدریش هلدرلین شاعر و فیلسوف آلمانی‌تبار بود. او از شخصیت‌های بارز مکتب رمانتیسم در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی محسوب می‌شود. هلدرلین وقتی برای کشیش‌شدن آموزش می‌دید، با هگل و شلینگ آشنا شد که اکنون در لیست فیلسوفان مطرح آلمانی قرار دارد. این آشنایی و دوستی سه‌نفره موجب شد تا او از تصمیمش برگردد. فریدریش مدتی در دانشگاه تحصیل کرد و به عنوان معلم استخدام شد. هم‌زمان با کارکردن سعی کرد نامش را به عنوان شاعر در میان مردم جا بیندازد. هلدرلین از گوته تأثیر عمیقی پذیرفته بود و هم‌چون او شیفته‌ٔ اساطیر یونان و شاعران یونانی بود. به‌خصوص اشعار پیندار و سوفوکل را بسیار دوست داشت.

بخشی از کتاب گوشه نشین یونان (هیپریون)

«سرزمین عزیز پدری یک بار دیگر به من شادی و رنج ارزانی می‌کند. من حال همه روزه بر بلندی‌های جزیره‌ی کرینت می‌ایستم و روحم به پویایی زنبوری که در گلدشت، پیوسته در میان آن دو دریا در رفت‌وآمد است که از جانب راست و چپ پاهای کوه‌هایم گدازانم را در این دماغه خنک می‌کنند.

خلاصه یکی از این دو خلیج باید که شادی‌ام می‌بخشید اگر که هزار سال پیش از این در این بلندا ایستاده بودم.»