کتاب از اسلام بیشتر بدانیم

کتاب از اسلام بیشتر بدانیم نوشتهٔ حسین کامرانی است و انتشارات نظری آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب از اسلام بیشتر بدانیم

اسلام، از ادیان توحیدی و ابراهیمی است. پیام‌آور این دین حضرت محمد(ص) است که از طریق وحی از جانب خدا قرآن را برای بشریت آورده است. شروع دعوت به اسلام در سال ۶۱۰ میلادی در مکه واقع در شبه جزیره عربستان بود. توسعهٔ روزافزون اسلام پس از هجرت پیامبر اسلام به شهر مدینه آغاز شد. از نظر مسلمانان، حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر الهی و اسلام آخرین دین است.

قرآن و سنت پیامبر اسلام (ص) و ائمه، اصلی‌ترین منبع برای شناخت باورها و اعمال دینی اسلام هستند. به اعتقاد مسلمانان در قرآن هیچ‌گونه باطل و اشتباهی راه ندارد و از زمان نزول تاکنون بدون تحریف باقی مانده است. سنت نیز شامل گفتار و رفتار پیامبر و ائمه است که به صورت مکتوب نسل به نسل منتقل شده است.

مهم‌ترین ارکان اعتقادی اسلام توحید، نبوت پیامبر اسلام (ص) و معاد هستند. دستورهای عملی اسلام به سه دسته عبادات، اخلاق و احکام مدنی و اجتماعی تقسیم می‌شوند. مهم‌ترین اعمال عبادی در اسلام نماز، روزه، خمس، زکات، حج و جهاد هستند. بخش زیادی از منابع اسلامی به معرفی اخلاق پسندیده و ناپسند و راه‌های عملی رسیدن به کمالات اخلاقی اختصاص دارد. توصیه به رعایت حقوق دیگران و دستوراتی برای تنظیم روابط اجتماعی و خانوادگی از جمله تعالیم اخلاقی اسلام است. اسلام برای بسیاری از امور زندگی روزمره نیز دستوراتی دارد، اموری مثل ازدواج، طلاق، خرید و فروش، اجاره و قضاوت که احکامشان در کتب فقهی تحت عنوان معاملات مورد بحث قرار می‌گیرد.

در دین اسلام دو مذهب عمده و اصلی شیعه و اهل سنت وجود دارد که هر یک به فرقه‌های متعدد تقسیم‌ شده‌اند. 

فصل‌های این کتاب از این قرار هستند:

صلوات

مسائل عمومی

عالم پس از مرگ

نماز

تائب

معراج

بهشت واعمال مربوط به آن

درجات وطبقات بهشت

قیامت

جهنم

عجب وصیت و علاج آنها

امام

پیامبر

خواندن کتاب از اسلام بیشتر بدانیم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به کسانی که می‌خواهند دین اسلام را بیشتر بشناسند پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب از اسلام بیشتر بدانیم

«وقتی‌که پیامبر اکرم (ص) در معراج به آسمان چهارم رسید، فرشته‌ای را دید که لوحی در پیش رو نهاده و در آن نگاه می‌کند و مانند رود اشک از دیدگان می‌ریزد. آن مَلک متوجه حضور پیامبر خدا نشد لذا جبرئیل او را از حضور پیامبر آگاه نمود هنگامی‌که متوجه شد بلافاصله رکاب آن حضرت را بوسید و تعظیم و اکرام نمود و عرض کرد یا رسول‌الله مرا معذور دارید چراکه نور زیادی از این لوح متصاعد بود به همین جهت من متوجه حضور شما نشدم. آن حضرت فرمود: در این لوح چه چیز نوشته‌شده است؟ ملک عرض کرد: در این لوح نوشته است لااله‌الا‌االله و محمد رسول‌الله و علی ولی‌الله؛ و سپس عرض کرد: که من دو رکعت نماز به‌جا آورده‌ام که بیست هزار سال طول کشیده و پنج هزار سال در حال تشهد بوده‌ام حالا ثواب این نماز را به شما (هدیه) می‌کنم که از قصد من بگذرید. حضرت فرمودند من به طاعت و نماز تو احتیاج ندارم فرشته عرض کرد پس اجازه دهید آن را هدیه کنم به اُمت شما حضرت باز فرمودند: که امت من احتیاج به نماز شما ندارند سپس حضرت فرمودند به عزت خداوند قسم هرکس از گناهکاران امت من یک‌بار صلوات بفرستد ثواب آن از بیست هزار سال طاعت و عبادت شما بیشتر است. (امالی صدوق ج ۳ ص ۴۲۹)

غنی شدن فقیر از پیامبر (ص) روایت‌شده: شخصی نزد رسول خدا آمد حضرت از او پرسید حال تو و برادرانت چطور است؟ و از جهت محبت و دوستی با محّمد و علی چگونه است؟ عرض کرد آن‌ها را مثل جان خود میدانیم. حضرت فرمود تو دوست خداوندی پس غم مخور زیرا که سختی‌های دنیا می‌گذرد و خداوند آن‌قدر به تو نعمت خواهد داد که به احدی نداده است پس همیشه صلوات بفرست آن مرد بسیار خوشحال شد و شروع به ذکر صلوات نمود روزی ابوبکر و عمر او را دیدند و گفتند محّمد خوب کاری برای تو پیداکرده و او را مسخره کردند و گفتند صلوات که شکم سیر نمی‌کند چند روزی که گذشت آن دو نفر آن فقیر را در بازار دیدند و گفتند ای مرد در بازارچه می‌کنی گفت من مالی ندارم که تجارت کنم تجارت من صلوات است ناگاه مردی پیدا شد که دو ماهی فاسد در دست برای فروش داشت ابوبکر و عمر گفتند آن ماهی‌ها را به این مرد بفروش و پول آن را برو از محّمد بگیر ماهی‌فروش ماهی‌ها را به فقیر داد و رفت پیش رسول خدا یک‌درهم گرفت. فقیر ماهی‌ها را برد خانه شکم آن‌ها را که پاره کرد دو عدد جواهر از شکم ماهی‌ها بیرون آورد که قیمت آن‌ها به دویست درهم می‌رسید ابوبکر و عمر از این خبر خیلی ناراحت شدند رفتند ماهی‌فروش را پیدا کردند به او گفتن تو ماهی فروخته‌ای نه جواهر برو و جواهرها را بگیر. ماهی‌فروش رفت جواهرها را از فقیر گرفت در این هنگام جواهرها تبدیل به عقرب شد ابوبکر و عمر گفتن محّمد سحر و جادو کرده است ماهی‌فروش دومرتبه ماهی‌ها را داد به فقیر برد خانه. شکم ماهی‌ها را که شست دو اشرفی دیگر پیدا کرد عمر و ابوبکر دومرتبه ماهی‌فروش را خبر کردند ماهی‌فروش آمد ماهی‌ها را که گرفت تبدیل به مار شدند ماهی‌فروش فرار کرد و گفت من اشرفی نمی‌خواهم آن مرد فقیر مارها را گرفت تبدیل شد به اشرفی ابوبکر و عمر گفتن چه سِحر بزرگی فقیر گفت اگر این سحر و جادو است پس بهشت و جهنم هم سحر و جادو است آن مرد چهار عدد اشرفی را پیش جمعی از تجّار عرب آورد و آن‌ها را به چهارصد دینار فروخت. حضرت فرمودند خدا این نعمت را به جهت صلوات به تو عطا فرموده است. (تفسیر منسوب به امام حسن عسگری چاپ قدیم ص ۲۵۴)

صلوات و رنج شیطان

روزی پیامبر (ص) از راهی عبور می‌کرد دراثنای راه شیطان را دید که خیلی ضعیف و لاغر شده است از او پرسید؟ چرا به این روز افتادی؟ گفت: یا رسول‌الله از دست امُّت تو رنج می‌برم و در زحمت بسیار هستم. پیامبر فرمودند: مگر امّت من با تو چه کرده؟ گفت یا رسول‌الله امّت شما شش خصلت دارند که من طاقت دیدن و تحمل آن‌ها را ندارم.

۱. هر وقت به هم می‌رسند سلام می‌کنند.

۲. باهم مصافحه می‌کنند.

۳. هر کاری که می‌خواهند انجام دهند ان‌شاءالله می‌گویند.

۴. از این خصلت‌های آن‌هاست که استغفار از گناه می‌کنند.

۵. بلافاصله پس از نام شما صلوات می‌فرستند.

۶. ابتدای هر کاری بسم‌الله الرحمن الرحیم می‌گویند. (کتب آیت‌الله دستغیب).»