دانلود و خرید کتاب گناه من چیست؟ حسین دریانی
تصویر جلد کتاب گناه من چیست؟

کتاب گناه من چیست؟

نویسنده:حسین دریانی
امتیاز:
۳.۰از ۴ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب گناه من چیست؟

کتاب گناه من چیست؟ نوشتۀ حسین دریانی است و انتشارات آرمان رشد آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب گناه من چیست؟

کتاب گناه من سرگذشت زندگی مردی جوان است که دربارۀ حوادث زندگی خودش می‌گوید. در این کتاب می‌توانید به مسائل زندگی زناشویی از دریچۀ جدیدی بنگرید. ابتدای داستان با این جملات شروع می‌شود: اوایل شهریورماه سال ۱۳۵۵ بود که با پروا خانم ازدواج کردم؛ در آن زمان ۳۲ سال داشتم. روزهایی فراموش نشدنی، پر از شورونشاط جوانی و با انرژی بی‌پایان. پس از مدت‌ها بالاخره کسی را که می‌خواستم پیدا کرده بودم، پروا زنی، مهربان، خوش‌رو و...ـ اما این آشنایی دوام چندانی نداشت و پس از پنج سال زندگی مشترک من و پروا در خرداد ۱۳۶۰ بعد از جروبحث‌های فراوان و پافشاری او تصمیم به جدایی گرفتیم. باورکردنی نبود هرچه اصرار کردم، فریاد زدم و موقعیت زن را قبل از ازدواج و بعد از طلاق در خانواده و فامیل و حتی در منزل پدری توضیح دادم و گوشزد کردم. بی‌فایده بود به اجبار به دنبال پروا در دفترخانهٔ محل حاضر شدم و در حضور شاهدانی از بستگان وی، به خواسته‌اش رسید و طلاق گرفت.

خواندن کتاب گناه من چیست؟ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به طرفداران رمان ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب گناه من چیست؟

دو ماه از این ماجراها گذشته بود و دیگر از کبری خانم صحبتی نبود، ازدواج مجدد طنزی بود که گاهی برای خنده یادآوری می‌شد. خدا را شکر که سردی روزهای دعوا به گرمی، احساس رضایت و خوشحالی بدل شده بود. به اینکه همسرم مرا دوست داشت دلگرم بودم. نزدیک زمستان بود و برعکس زندگی ما، هوا خیلی سرد. اغلب هم‌زمان با برف و باران، باد هم می‌وزید. خوب به یاد دارم که یک روز بارانی و سرد در مسیر رفتن به مغازه و درحالی‌که حدود یک و نیم کیلومتر از خانه دور شده بودم خانمی را دیدم که کنار خیابان ملتمسانه کمک می‌خواست نگه داشتم، بدون معطلی سوار شد و درحالی‌که می‌لرزید.

گفت: «آقا ببخشید من می‌روم مدرسه، بچه‌ها امتحان دارند.»

معلوم بود که فرهنگی است و بقول خودش سرما و نگرانی از نرسیدن به مدرسه و عقب افتادن امتحان بچه‌ها باعث شده بود که نتواند خوب فکر کند. لحظه‌ای بعد عذرخواهی کرد و سپس نشانی مدرسه را داد و گفت: «اگر مزاحم هستم پیاده می‌شوم؟!»

گفتم: «خوشبختانه مسیرمان یکی است.»

ـ ولی از یک خانم فرهنگی بیشتر از این‌ها انتظار می‌رود که با این عجله و بدون فکر سوار هر ماشین شخصی می‌شوند. تاکسی‌ها هم تا ندانند مسافر کجا می‌رود او را سوار نمی‌کنند حتی اگر دربست بخواهد.»

خانم فرهنگی مجدداً عذرخواهی کرد. چند دقیقه بعد با دیدن قطعه‌ای از قطعات ماشین لباسشویی روی داشبرد سکوت را شکست.

گفت: «این دستگیرهٔ ماشین لباسشویی است؟»

گفتم: «بله چطور؟»

گفت: «اتفاقاً دستگیرهٔ لباسشویی ما، درست همین شکل و کم‌یاب است.»


کاربر 3314095
۱۴۰۲/۰۹/۲۷

موضوع کتاب به هیچ وجه جالب نبود

aisan
۱۴۰۲/۰۹/۲۵

داستان پراز تکرار مکررات و بدون هیچ هیجانی پیش میره توی هر صفحه میگه نماز خوندم ناهار خوردم شام خوردم خوابیدم اصلا خالی از هر احساسی شاید موضوع کمی خوب باشه ولی روایت بشدت ضعیف و خسته کننده ست حتی

- بیشتر

حجم

۲۶۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

حجم

۲۶۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۳۲۷ صفحه

قیمت:
۷۰,۰۰۰
تومان