کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس

ریچل کروز در کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس راهکارهایی به شما ارائه می‌دهد که به‌وسیلة آن‌ها می‌توانید بهترین تصمیمات پولی بگیرید. شما با خواندن این اثر فوق‌العاده می‌توانید به بهترین نحو زندگی و پولتان را اداره کنید.

درباره کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس

کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس در مجموع دربارۀ خودشناسی و خودیابی است، شناخت باورها و پنداشت ما نسبت به پول و درک این موضوع که چرا برخی کارها را با پولمان انجام می‌دهیم و برخی دیگر را انجام نمی‌دهیم. ریچل کروز در کتاب حاضر شما را از زوایای مختلف به سمت خودشناسی راهنمایی می‌کند. شما با خواندن مطالب این اثر فوق‌العاده کم‌کم به ترس‌های واقعی که نسبت به پول دارید، آگاه می‌شوید و راه‌های غلبه بر آنان را نیز یاد خواهید گرفت.

خواندن کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟

این کتاب برای هر فردی که به دنبال خلق و زیستن زندگی مورد علاقه‌اش است، مناسب است.

درباره ریچل کروز

ریچل کروز یک سخنران کارآزموده است که در آمریکا به افراد روش‌های صحیح مدیریت پول و فاصله‌گرفتن از بدهی‌ها را آموزش می‌دهد. او امروزه در مؤسسه Ramsey Personality، متعلق به پدرش دیو رمزی، فعالیت می‌کند و دانش و تجربیات خود، به‌عنوان دختر فردی موفق را در اختیار دیگر افراد قرار می‌دهد. او به پدر در نوشتن کتاب پرفروش «پول هوشمند کودکان هوشمند» در سال ۲۰۱۴ کمک کرده است. از دیگر آثار ریچل می‌توان به «زندگی خود را دوست داشته باشید، نه زندگی آن‌ها را» اشاره کرد.

ریچل کروز از زمان پیوستن خود به بنیاد «راه‌حل‌های رمزی» در سال ۲۰۱۰، برای سخنرانی در کالج‌ها، کلیساها و همایش‌ها به‌منظور آموزش دانشجویان و جوانان نسبت به خطر بدهی و چگونگی مدیریت پول و پس‌انداز آن برای آینده، به سراسر کشور سفرکرده است.

او که از قبل نیز یک سخنران کهنه‌کار بود، به هنگام حضور بر روی صحنه همراه با پدر در برنامه زنده The Total Money Makeover به شهرت فراوان رسید. او همچنین به دانش‌آموزان و دانشجویان برنامه آموزشی «بنیان‌های سرمایه‌گذاری فردی» را نیز تدریس می‌کند.

ریچل کروز در بسیاری از برنامه‌های تلویزیونی نظیر صبح‌به‌خیر آمریکا، The Today Show، The Meredith Vieira Show، کتی، Fox & Friends و بسیاری دیگر از کانال‌های تلویزیونی محلی حضور یافته است. او همچنین در مجلاتی چون Woman’s Day و Glamour مقاله می‌نویسد. کانال محبوب او در یوتیوب نیز سالانه چندین میلیون بازدیدکننده دارد.

بخش‌هایی از کتاب خودت را بشناس، پولت را بشناس

یک مهمانی اسپاگتی زندگی مرا دگرگون کرد. کلاس دوم دبستان بودم، و برای شام به منزل صمیمی‌ترین دوستم دعوت شده بودم. کیتی تامپسون یک خیابان پایین‌تر از منزل ما زندگی می‌کرد، و از وقتی به یاد دارم با یکدیگر دوست بودیم. معمولاً برای بازی به خانۀ یکدیگر می‌رفتیم. مادرهای ما نیز، دوستان نزدیکی بودند. حال که خودم مادر شده‌ام؛ بهتر می‌فهمم که هم‌بازی بودن فرزندان دوستان نزدیک، نعمت بزرگی است. مادران ما نیز شانس بزرگی آورده بودند که ما تا این حد به هم نزدیک بودیم و یک‌لحظه هم نمی‌شد ما را از هم جدا کرد.

آن شب، سر میز شام اتفاق عجیبی رخ داد. الان که آن خاطره را مرور می‌کنم، می‌بینم که برای من یک روز سرنوشت‌ساز بود. کم‌کم وقت شام فرامی‌رسید و مادر کیتی گفت که برای شام اسپاگتی درست کرده است. حسابی ذوق‌زده شده بودم. مادرم اکثر اوقات برای ما اسپاگتی درست می‌کرد، و من عاشق این غذا بودم. (هنوز هم در این سن، غذایی است که حسابی اشتهای مرا باز می‌کند!) وقتی سر میز نشستیم تا غذا بخوریم، یک جای کار می‌لنگید.

رشته‌های ماکارونی از آنچه باید، بلندتر بودند. مادرم همیشه رشته‌های ماکارونی را از وسط نصف می‌کرد. امّا آن رشته‌ها برای من، زیادی دراز بودند. سس اسپاگتی هم قرمز تیره بود که البته بیشتر به قهوه‌ای می‌زد، و بدتر از همه کوفته‌قلقلی‌های مشمئزکننده‌ای بودند که وسط دیس چیده شده بودند (کوفته‌قلقلی‌های عجیبی که در عمرم ندیده بودم). من همیشه فکر می‌کردم سس اسپاگتی باید قرمز روشن باشد همراه با کمی گوشت چرخ‌کرده. مشکل بعدی این که نانی روی میز نبود! مگر اسپاگتی بدون نان هم می‌شود! پس سس‌های اضافی که در بشقاب می‌ماند را با چی باید می‌خوردیم؟