کتاب خودت باش دختر

کتاب خودت باش دختر نوشته ریچل هالیس است که با ترجمه سیدناصرالدین گشتائی و سیدعلیرضا گشتائی و نادر خاصی منتشر شده است. این کتاب از پرفروش‌ترین کتاب‌های آمازون و نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۸ است. 

درباره کتاب خودت باش دختر

این کتاب در قدم اول به زنان یاد می‌‌دهد دروغ‌هایی که دربارهٔ کیستی شما گفته‌اند را باور نکنید تا به آن کسی که قرار است باشید، تبدیل شوید. این کتاب ترکیبی جذاب از صدای یک مربی زندگی الهام‌بخش و بهترین (و شوخ‌طبع‌ترین) دوست است. کتاب به شدت صادقانه و بسیار واقع‌بینانه است که می‌خواهد زنان شکوفا شوند و زندگی اصیل و جسورانه‌ای داشته باشند.

ریچل هالیس مفاهیمی چون خودباوری، مسئولیت‌پذیری و لازمه‌های زندگی شاد و رضایتمندی را در زندگی زنان و دختران، در کتابی با عنوان خودت باش دختر مطرح کرده است. او می‌گوید این کتاب دربارهٔ یک مشت دروغ آزاردهنده و یک حقیقت است. حقیقت؟ در نهایت شما و فقط خودتان مسئول آنچه که می‌شوید و شادمانی خود هستید. نکتهٔ اصلی این است.

این کتاب صدها ماجرای خنده‌دار، عجیب، دلهره‌آور، غم‌انگیز یا دیوانه‌وار تعریف خواهدکرد اما همهٔ آنها به این حقیقت ژرف و ارزشمند می‌رسند: زندگی شما به خودتان بستگی دارد. 

آیا تا به حال باور کرده‌اید که به قدر کافی خوب نیستید؟ اینکه به قدر کافی لاغر نیستید؟ که دوست‌داشتنی نیستید؟ که مادر بدی هستید؟ آیا تا به حال باور کرده‌اید که مستحق بدرفتاری هستید؟ که هرگز به چیزی نمی‌رسید؟

همه‌اش دروغ است.

دروغ‌هایی که توسط جامعه، رسانه‌ها، خانواده یا خودِ اهریمن تداوم یافتند. این دروغ‌ها خطرناک هستند و حس ارزشمندی و توان کارکرد ما را نابود می‌کنند. این کتاب به شما کمک می‌کند از این دروغ‌ها فاصله بگیرید. 

خواندن کتاب خودت باش دختر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

مطالعه کتاب خودت باش دختر را به تمام دختران و زنان پیشنهاد می‌کنیم

درباره ریچل هالیس 

ریچل هالیس، کسی است که آثارش بیشتر شبیه به فراخوانی جهانی برای آزادی و آزادگی تمام زنان و دختران دنیا است، او موسس یک سایت و یک شرکت به نام خودش است که در حوزه‌ی مسائل حقوقی برای زنان فعالیت می‌کند. او با خودت باش دختر، شرمنده نباش دختر و خودت را به فنا نده شهرت زیادی پیدا کرد. نوشتن کتاب‌های او در حال حاضر ۳۶ ساله است و با همسر و فرزندانش در لس‌آنجلس زندگی می‌کند. او چندین کتاب متفاوت، از جمله یک کتاب آشپزی و یک مجموعه رمان درباره یک دختر جوان در لس‌آنجلس نوشته است. جدیدترین کتاب او که بعد از کتاب خودت باش دختر و کتاب دست از عذرخواهی بردار دختر منتشر شده است، کتاب انتظار چنین فاجعه ای نداشتم نام دارد.

هالیس دغدغه‌های بزرگی برای زنان و دختران توانمند و قدرتمند دارد. تمام حرف‌هایی که هالیس در کتاب‌هایش نوشته، تجارب شخصی و روزمره زندگی خودش هستند. او کودکی و نوجوانی سختی داشته و حتی شاهد خودکشی برادرش بوده است. ریچل مانند یک خواهر دلسوز، خیلی صمیمی کنارمان می‌نشیند و از هر چیزی که لازم داریم بشنویم با ما صحبت می‌کند. نوشته‌های هالیس با آن ‌همه خاطرات خنده‌دار و بعضی اوقات هم گریه‌آور با همه‌ی کتاب‌های روان‌شناسی و خودباوری فرق می‌کند. هدف او این است که به مردم یادآوری کند که زندگی آن‌قدرها اندوه‌بار نیست. سختی و مشکلات برای همه هست، اما ما تصمیم می‌گیریم که این زندگی را سخت‌تر کنیم یا آسان‌تر.

بخشی از کتاب خودت باش دختر

فصل ۱: دروغ: چیز دیگری مرا خوشحال می‌کند

هفتهٔ پیش شلوارم را خیس کردم.

نه در حد زمانی که ده سالم بود و در اردوی تابستانی شلوارم را بد خیس کردم. داشتیم پرچم‌بازی می‌کردیم و من نتوانستم خودم را یک لحظه بیشتر بگیرم. نمی‌خواستم قبول کنم که شلوارم را خیس کرده‌ام، به همین دلیل یک بطری آب روی خودم ریختم. وقتی کل لباسهایم خیس بود، هیچ‌کس – خصوصاً کریستین کلارک، عشق من در دوران اردو – از قضیه باخبر نمی‌شد. حتی آن موقع هم مبتکر و چاره‌گر بودم.

آیا دیگران از اینکه ناگهان خیس آب شدم، تعجب کردند؟

احتمالاً. 

اما ترجیح می‌دهم دیگران فکر کنند من خُل هستم، نه شاشو.

و اما هفتهٔ گذشته به آن اندازه شلوارم را خیس نکردم. به قدر ترشحات معمول بعد از سه شکم زایمان بود.

بچه به دنیا آوردن مثل پرتاب فضاپیما به هواست. همه چیز را خراب می‌کند و می‌رود، که یعنی گاهی اوقات شلوارم را خیس می‌کنم. اگر آگاهی از این مسئله احساسات لطیف شما را جریحه‌دار کرد، آنگاه فرض را بر این می‌گذارم که شما مشکلات مثانه ندارید – و به شما تبریک می‌گویم. ولی اگر تجربه‌ام را درک می‌کنید، پس احتمالاً شما هم این مشکل را دارید – که یعنی همین الان لبخندی گوشهٔ لب‌تان نقش بست، چون تجربهٔ مشابهی داشته‌اید.

داشتم با پسرهایم روی ترامپولین ورجه وورجه می‌کردم که یک نفر داد زد و گفت حرکت نمایشی لمس انگشت پا را نشان دهم. تنها مهارت معروف من روی ترامپولین همین است و اگر بخواهم جرأت به خرج بدهم و خودم را روی آن تلهٔ مرگ فنری بالا بیاندازم، باور کنید همهٔ تلاشم را می‌کنم. یک لحظه مثل دخترک‌های ریزه میزهٔ دستهٔ تشویق‌کننده‌ها در هوا اوج گرفتم، لحظهٔ بعد شلوارم خیس بود.