
کتاب امید آخر
معرفی کتاب امید آخر
کتاب امید آخر نوشته حسن محمودی است. کتاب امید آخر که انتشارات کتاب جمکران منشر کرده است داستانهایی از کرامات امام زمان (عج) است.
مسجد مقدس جمکران به عنوان پایگاه بزرگ تشیّع و نماد فرهنگ مهدویت از اواخر دهه ۶۰ شمسی شروع به عرضه کتاب و محصولات فرهنگی کرد. با همین هدف انتشارات کتاب جمکران، از سال ۱۳۷۳ با هدف نشر و گسترش معارف دینی و مهدوی و خدمت به دلدادگان حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه با عنوان «انتشارات مسجد مقدس جمکران» تأسیس شد. انتشارات تا اوایل دهه هشتاد فعالیت جدی نداشت ولی به تدریج، با رشد چشمگیر تیراژ و عنوان، به یکی از انتشارات مطرح در حوزه معارفی تبدیل شد. احیاء تراثی و پاسخگویی به شبهات مهمترین اهداف انتشارات در دوره اول به شمار می رود.
در اوایل دهه ۹۰، با تغییر مدیریت و سیاستها، این نشر توضعه پیدا کرد و نامش به انتشارات کتاب جمکران تغییر کرد. این نشر مسیر گذشته را تکمیل کرد و به حوزه ادبیات داستانی و همچنین کودک و نوجوان وارد شد.
انتشارات کتاب جمکران از ابتدا تا کنون بیش از ۸۰۰ عنوان کتاب (در حوزههای مهدویت، معارف اسلامی، داستانی، کودک و نوجوان و… ) منتشر کرده است.
همچنین این نشر موفق به کسب عنوان «ناشر برگزیده سال ۱۳۹۶ جمهوری اسلامی ایران» شده است.
درباره کتاب امید آخر
از منابع مورد استناد حسن محمودی در نوشتن این اثر میتوان به عنایات امام مهدی آیت الله سیستانی، نجم الثاقب طبرسی نوری، کمال الدین و عنایات حضرت مهدی به علما از ناصر دولت آبادی اشاره کرد. در این کتاب هفت تشرف تاحدودی بازنویسی شده است که عبارتند از:
۱- شیخ حسن که در توبه ای جدی موفق به دیدار می شود.
۲- (هانیه) شیعه شدن یک سنی بواسطه فریاد رسی امام زمان علیه السلام به نقل از آیت الله تبریزی.
۳ -آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی ،امام عصر علیه السلام را به بحرالعلوم یمنی (زیدی مذهب ) نشان می دهد.
۴- یاقوت جوانی سنی مذهب که با گم شدن در بیابان و فریادرسی حضرت شیعه شده است.
۵- حسن جوانی که از لهو و لعب دست کشیده و بر اثر اشتیاق زیاد با حضرت دیدار داشته است.
۶- سعید نوجوانی سنی بود که بر اثر تضرع مادرش به حضرت در مسجد جمکران شفا یافته و شیعه شده است.
۷- ماجرای فردی بنام سید باقر که بدنبال انجام بهترین کار برای دیدار با حضرت بوده است.
خواندن کتاب امید آخر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به درک معجزات ولی عصر (عج) پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب امید آخر
با پدرم بیرون مقام حضرت حجت قدم می زدیم که متوجه شدیم، سید مشغول نماز شده است. پدرم چون به مذهب تشیع معتقد نبود، می خندید و کارهای سید را به تمسخر می گرفت.
پس از مدتی صدای استغاثه سید با ذکر یابن الحسن به گوشمان رسید. او عاجزانه چند بار یابن الحسن، یابن الحسن را تکرار کرد.
بعد از مدتی سکوت، متوجه شدیم که سید با کسی مشغول صحبت است. پدرم که در حال قدم زدن بود، ایستاد و با تعجب به من گفت:
کسی اینجا نبوده است، سید با چه کسی صحبت میکند؟!
دو سه دقیقه با دقت، صدای صحبت های او را گوش دادیم ولی تشخیص ندادیم که صحبت درباره چیست.
ناگهان سید پدرم را صدا زد که “بحرالعلوم داخل شو!”
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۷۷ صفحه