نظرات کاربران درباره کتاب هزار خورشید تابان

این کتاب درباره ی زندگی دوتا دختره افغانیه که خانواده هایی که توشون بزرگ شدن زمین تا اسمون باهم متفاوته ولی قسمتی از سرنوشتشون باهم مشترکه و سختیای مشترکی رو تحمل میکنن این نشون میده جنگ حالش نیست که تو تحصیل کرده ای ، با فرهنگی و ... رنجو غم واسه همه (بیشتر خانم ها ) یکسانه.

برای بار دومه که این کتاب را می خونم. با این وجود با خواندن کتاب خیلی جاها گریه کردم از سرنوشت تلخ قهرمانان داستان. کتاب خوبیه. توصیه می کنم حتما مطالعه کنید.

قلم اقای حسینی بسیار شیوا و دوست داشتنی است،سرنوشت مردم مظلوم افغانستان دل انسان را به درد میاورد،من که از خواندن کتابهای ایشان سیر نمیشوم.

بسیار عالی متآسفم برای ددمنشی کسانیکه خاک مظلوم افغانستان را به خاک و خون میکشند دم از اسلام میزنند. قلب رسول خدا را آزرده میکنند آرزوی سربلندی و آزادی خواهران و برادران افغانم را دارم به امید افغانستان بدون طالبان و آمریکا وهر نیروی غاصب

داستان بسیار جذاب و ترجمه عالی؛ روایتی فوق‌العاده از تاریخ چند دهه افغانستان، جنگ، ویرانی، آوارگی، زن ستیزی، حسرت‌ها، ... و امید

بدتر اینکه من این شرایط را با چشم دیده ام

کتاب روایتی بسیار جذاب از زندگی دختری در افغانستان است. وضعیت کشوری جنگ زده، نحوه حکومت طالبان، ظلم و ستم به مردم کشور دوست و همسایه‌ی ایران رو به خوبی نمایش میده. بسیاری از جاهای کتاب دل شما برای مردم اون سرزمین به تپش درمیاد و خیلی جاها قلبتون درد میگیره. مطالعه کنید...

چقدر زیباااااست نوشته های خالد حسینی. اصلا دلم نمی خواد که تموم بشه این کتاب، هرلحظه با وقایع شگفت انگیز غافلگیرت می کنه، حتماااا پیشنهادش می کنم.

زاویه نگاه خالد حسینی عالیه

خیلی غمگینه ، اما فوق العاده اس

یک رمان عالی با ترجمه ای جذاب و روان در بردارنده اطلاعات تاریخی از دوران معاصر افغانستان .

روایت افغانستانی که از رمق افتاده، سرزمینی که سالها است شاهد نابودی و فلاکت خودش و فرزندانشه.. و چیزی جز یک نظاره‌گر خاموش نیست.. این کتاب فریاد خفته‌ی درده.. فریاد زنان مظلوم افغانستان که یک عمر پشت توپ و تانک طالبان گم شد و به گوش نرسید.. فریادی که اگرچه از عمق گلو بود و از ته ته جان اما هرگز نتونست در رقابت با صدای تعصبات و جهلی که تمام این سرزمین رو احاطه کرده و به سلطه‌ی خودش کشونده، بلندتر بشه.. و این کتاب تموم این صداهای خفه شده و دردها رو در خودش جا داده.. نویسنده دستانش رو دراز کرده و بغض نهفته در گلوی زنان بی‌نوا رو برداشته و به کلمات مبدل کرده و شده این شاهکار!! البته برای مایی که در ایرانیم، چندان این وقایع خارج از دایره‌ی فرهنگ و روتین روزمره‌مون نیست، ملموس و قابل لمسه.. هم‌چنین اینکه زنانی که نویسنده خلق کرده، در برابر رنج‌ها و ناملایمات فقط و فقط کارشون این نیست که ماتم و عزا بگیرند یا اینکه این تحقیرها رو به جون بخرند و خودشون رو لایق این مصیبت‌ها بدونند.. زنان این داستان سد محکمین در برابر ظلم، نوید آینده‌ی درخشانند، سمفونی آزادین اگرچه که در بندن.. بعضی از اون‌ها نظیر مریم حاضرند که خودشون رو فدا کنند تا لااقل نسل آینده بتونه آرزوهای نزیسته اونها رو با نهایت وجود حس کنه و در اون‌ها زندگی کنه.. امیدوارم این کبوترِ زخمی که سالها است در بند تعصبات و جهل خفته روزی دوباره جون بگیره و بتونه ورای مرزها، اوج بگیره. امیدوارم بعدها زنان و مردان افغانستان از این کتاب فقط و فقط به عنوان بخشی از مقاومت ها و حماقت های اجدادشون یاد کنند و این کتاب هیچگاه روایت حالشون نباشه و در همون گذشته زیر نادانی‌ها بمیره و درس عبرت‌شه. در یک کلام.. داستان فوق‌العاده است.. بخونید و اشک‌ بریزید.. اگرچه که کمی حالتون رو خراب می‌کنه ( کمی که چه عرض کنم من حتی با یادآوری دوباره وقایع داستان اشکم در میاد)ولی تجربه‌ی تلخِ زیباییه :)

بعد از خوندن کتاب با تاریخ افغانستان آشنا میشوید

من این چندمدت مشغول خواندن این اثرزیبا از اقای خالدحسینی بودم به نظرم کتابی بود بسیار زیبا و پراز رنج داستان زنان افغانی که خیلی متاثرشدم و جاهایی از کتاب ازعصبانیت و بی عدالتی که به زنان میشد کتاب و می بستم و بعضی از قسمتها هم پای شخصیتها اشک میریختم.

کتاب قلم روان و خوبی داشت قصه فوق العاده دلنشین،غم انگیز و تاثیر گذار بود اما من فکر میکنم خالد حسینی هم تو این کتاب وهم تو بادبادک‌باز یه جورایی آمریکا و کشورهای اروپایی رو منجی افغان ها می‌دونه در حالی که بنظر میاد مشکل افغان ها چند دستگی و نداشتن اتحاده البته بعید هم نیست چون خودش آمریکا زندگی می‌کنه....امیدوارم حدسم غلط باشه به هر کتاب خوبیه...

خوب بود

تلخ و تاثیرگذار

فوق العاده جذاب و تلخ، خیییییلی دوسش داشتم

بعد از این که آمریکا اومد همه چی گل و بلبل شد؟

من این کتاب رو ده سال پیش خوندم و واقعا تحت تاثیر نوشتن خالد حسینی قرار گرفتم.دوباره دانلودش کردم که مجدد بخونم

هزار خورشید تابان ارزش خواندن داشت. جزو رمان هایی هست که نمیشه وقفه انداخت. یک سره تو زمانی کوتاه خونده میشه چون داستان گیرا و شفاف هست. اما غم و بغضی که ازین داستان باقی میمونه راحت از بین نمیره. خیلی خوبه که یک نویسنده با هنرش اینطور رنج زندگی زنان کشورش رو به تصویر میکشه تا کشور های دیگه آگاه بشند چون ممکنه دیگران هم دیدگاهشون به افغانستان با همین چند رمان آقای حسینی به مردم افغانستان تغییر کنه .

اینقدر داستان به هم گره خورده ی دو دختر افغان جذاب و دلپذیر بود که خیلی جاها نمی تونستم کتاب رو زمین بذارم، اگه اهل کتاب های رمان نزدیک به واقعیت هستی به شدت توصیه می کنم این کتاب رو بخونی

عالی

بسیار کتاب قشنگی بود همون حال هوای داستان بادبادک باز و داشت سرشار از رنج و خودخواهی و از خود گذشتگی های پیاپی، داستانی بر اساس ظلم و جنایت هایی که خیلی ها بر دیگران تحمیل می‌کنند و بعضی ها زیر طوق این ظلم‌ها می‌شکنند، خمیده میشند و از خیلی ها نفس می‌بُرد نکات مثبت کتاب های ایشون رو بخوام شرح بدم داستان هایی است که به واقعیت بسیار نزدیکه، رنج و مشقت های زندگی رو به خوبی بیان میکنه از وضعیت زندگی در افغانستانی می‌گوید که چه آبادانیی بوده و آداب و رسوم های غنی رو در خودش جای داده بوده و بعد از خودی های خود ضربه خورده و تبدیل به ویرانه شده ، کسی که دوست دارد زندگی این مردم بی گناه و ستمدیده رو به خوبی درک کنه، کتاب های خالد حسینی پیشنهاد بسیار خوبیه

بعد از مدت ها یک کتاب بسیار جذاب که اصلا دلم نمیخواد تموم بشه رو دارم میخونم.

داستان خییلی تلخی داشت اگه شرایط روحی خوبی ندارین نخونین اگه حالتون خوبم باشه این داستان غمگین میکنه

نویسنده توانای این رمان اقای خالد حسینی خیلی زیبا ،زندگی دو دختر افغانستانی را در بحبوبه جنگ و درگیری بیان میکند.این کتاب هم مثل ماجرای بادبادک باز (کتاب دیگر همین نویسنده)غمگین بود

کتاب قشنگی بود و صدای گوینده 10 برابر زیباترش کرد.

فوق العاده دردناک و تأثیر گذار بود در حدی که تا مدتها بعد نمیتونستم کتاب دیگه ایی بخونم چون توی ذهنم این کتاب بود با تمام جزئیاتش

رمان جالبیه در حقیقت اتفاقهای نیم قرن رو که از نظر سیاسی واجتماعی در افغانستان افتاده رو در قالب رمان نوشتند وواقعا خوب ودقیق ببان شده بود

انتظاری که از کتاب داشتم این بود که از بادبادک باز بهتر باشه اما متاسفانه خالد حسینی در این داستان خوب عمل نکرده در یک کلام داستان پردازی قوی نداشت مخاطب رو جذب نمیکرد و خیلییی متعصبانه اظهار نظر میکرد

برای نظر دادن درمورد کتاب هزاران سطر هست و هزاران خلاصه و هزاران تفسیر از دیدگاه های مختلف که یارانی که میخواند بخونند،با کمی تحقیق و تفحص و تفکر!حقیقت رو پیدا میکنند. ولی من شخصا بعد از خواندن این کتاب یک سوال ذهنم رو مشغول کرد: «اگر کسانی که مداوما نفرت پراکنی میکنند به حضور اتباع داخل ایران(با همه دلایل موجهی که باید از طرف دولت بهش رسیدگی بشه)،اگر همه شون حداقل کتاب خالد حسینی رو خونده بودن،همچنان با همین رویه پیش میرفتند؟» این فقط یه سوال واقعا از روی کنجکاوی بود که به ذهنم رسید ولی از جوابش ترسیدم.

تمام حقایق و فریب های زندگی

عالی حرف نداشت

واقعا از خوندنش لذت بردم تصویرسازی خیلی قوی ای داشت ولی اینو به کسایی ک شرایط روحی مساعدی ندارن توصیه نمیکنم چون یه دغدغه فکری جدید واستون میسازه🤍✨

کتاب بسیار زیبا اما غم انگیز .

امان از مریم..... امان از لیلا..... اینقد قلبم به درد اومد از غصه های این دو قهرمان، حس های غصه،اشک و خفقان رفته رفته بهم دست داد.

عاااااالللیییی بووووود😭😭😭😭 عاالییییی ، خیلی وقت بود کتابی اینقدر برام جذابیت نداشت واقعا کشش و جذابیت داشت همه چیزش عالی بود ولی یه ذره دارک بود آخرش🥲

کتاب قشنگی بود و خیلی چیزهارو با دقت و با ظرافت توضیح داده بود واقعا درد آور بود اما چیزی که یکم منو اذیت کرد خوندن زندگی نامه خالد حسینی بود که بیشتر عمرش رو داخل آمریکا زنده کرده و فکر میکنم بالطبع بعضی از تفکراتش از محیط اونجا تاثیر گرفته و جدا از بحث ظلم زیاد به زن ها درباره نقش آمریکا تو وضعیت افغانستان به نظرم خیلی نتونسته بی طرف باشه.

کتاب خوبی بود و داستان بسیار غم انگیز و مصیبت باری داشت. نویسنده وقایعی رو بیان کرده بود که در زندگی هزاران زن نمونه هاش دیده میشه. امید دارم روزی میاد که همه انسان ها با احترام و عزت کنار هم زندگی میکنن. ترجمه خوب بود. تنها ایراد این بود که نویسنده بیش از حد به توضیح درباره محیط و اطراف و اینها پرداخته و داستان تند تند از ریل خودش خارج میشد و به حاشیه میرفت.

عالی بود بسیار زیبا و تاثیر گذار

بسیار زیبا بود فقط در ترجمه، در توصیف صورت گرد یا توپر یک زن، ترجمه گوشتالو به نظرم زیبا نبود!

گرچه قلم خالد حسینی بی‌نظیر است ولی اینکه در یک گوشه دنیا در محلی بسیار امن و با آسایش و آرامش کامل از ما امنی و فقر و فلاکت افغانستان می‌نویسه یکم دلم را میزنه ، البته این فقط نظر منه و شاید خیلی از مسایل را نمی‌دونم