نظرات کاربران درباره کتاب شنل پاره

سپاس از طاقچه و نشر ماهی عزیز برای این هدیه.محکم ادامه بدید این طرح رایگان رو به امید کتاب هایی بهتر و متفاوت تر💖💖💖

از ادبیات روسیه، به‌شرط ترجمه‌ی خوب، هرچی بخونید بازم کم خوندید. ممنون از طاقچه‌ی عزیز و نشر ماهی🌷

اگه دقت کرده باشین، هرجایی ادبیات خاص خودش رو داره. حالا نمیدونم از موقعیت جغرافیایی اون منطقه یا تاریخ یا شایدم از ژن آدماش نشأت میگیره. ولی این رو با روحم درک کردم که ادبیات های مختلف انرژی ها و حالات روحی مختلفی به ادم میبخشن. مثلا ادبیات فارسی یه حالت متین و باوقار و بعضا هم عرفانی خاصی داره. یا ادبیات عربی ادم رو به سمت خطابه و سخنوری سوق میده. اما ادبیات روسی ادبیات روسی خیلی عجیبه آقا. ادبیات روسی ادم رو درونگرا میکنه. دوست ندارم این اصطلاح رو به کار ببرم ولی ادبیات روسی آدم رو میپزه کسی که سرش تو ادبیات روسی هست اگه دقت کنید میبینین حرفای دلش خیلی بیشتر از حرفاییه که به زبون میاره و معمولا هم نمیزاره خیلی وارد حریم شخصیتیش بشین

رمان کوتاهی که تو کمتر از ۱ ساعت میشه خوند داستانی خیلی سرد و غمگین که جندان به ادامه دادن رمان ترغیبتون نمیکنه.ولی ترجمه خوبی داشت با نخوندن این کتاب هیچ چیزی از دست نمیدید

یک کتاب قشنگ ولی غمگین. احساسات اون دختر کوچولو به عمق وجودم نفوذ کرد. قلم نویسنده قویه ولی ای کاش داستان پایان بهتری داشت.

اگر به ادبیات روسیه علاقه‌مند هستید یا می خواهید با آن آشنا شوید، شنل پاره انتخاب خوبی است‌ داستان کوتاهی از زندگی سرد و بی‌روح یک خانواده روس با دو بخش زندگی در روسیه و مهاجرتشان به پاریس‌.

سپاس ماهی سپاس طاقچه 😘

نه متن جذابی داره، نه داستان کشش داره، انگار صرفا چند خاطره تلخ را بازگو میکنه، ...

متنی کاملا روان وقتی میخوندمش خودم رو جای ساشا میزاشتم ک چطور در اون سرما و پتوی نازک ب خواب میرفت سخت و درکش سخت از اون

فضای غم‌الود جنگ انگار تو هر زمان و مکانی رنگ و بوی یکسانی داره ،، داستان غم‌انگیز بود ولی چندان جذابیتی برام نداشت

ممنون لطفا کتاب صوتی اضطراب اجتماعی از آلن دوباتن را هم رایگان قرار دهید🌺

ادبیات روس یکی از غنی ترین ادبیات هاست. محتوای این کتاب کاملا واقعیت انقلاب اکتبر روسیه را در آن سال ها به بهترین شکل ممکن توصیف می نماید شرایط آن زمان که یک حکومت کاملا کمونیستی بود را به خوبی هر چه تمام تر بیان می نماید.

🐉_ من نوع نگارش و در کل قلم نویسنده رو دوست داشتم، امّا درست وقتی که دارید با داستان و روحیات ساشا ارتباط میگیرید،تموم میشه :/ ؛ «شاید بشه به عنوان یه خاطره‌ی خاکستری بهش نگاه کرد و نه یه داستان! »

پنجاه درشد تخفیف طاقچه بی نهایت S99AMQZWSVPFW

کتابی هرچند کوتاه ولی عمیق! دنیایی سرد، به سردی شب‌های زمستانی روسیه، روسیه‌ی بعد از انقلاب. حکایتی به تلخی فقر. حجم پایین کتاب باعث شده اگر کوچکترین اشاره‌ای هم بکنم داستان لو بره، و من عادت به لو دادن داستان کتاب‌ها ندارم. فریب حجم پایینش رو نخورید، نویسنده بعضی از واقعیت‌های زندگی رو لمس کرده، زندگی کرده و بعد در این کتاب بیان کرده... عالی بود، لذت بردم و توصیه می‌کنم بخونید.

داستانی جذاب با متنی روان انگار داخل داستان کنار شخصیت ها داریم به چشم خودمون ماجرارو میبینیم عالی بود

رمان بسیار غمگین اما جذاب دختر بچه ای که در کودکی همه نداشته های خودش را در خواهر بزرگ تر خود می دید اما به ناگاه آن را هم از دست داد. وقتی خودم جاش گذاشتم واقعاً برای منم خیلی سخت و بود. کاشک آدم ها بفهمند در این دنیا فقط به خود فکر نکن شاید با یک تصمیم بی اهمیت ما زندگی یکی را از پایه از بین ببرد.

زندگی دختری در فقر و ناامیدی.....

موقع خوندن این کتاب بعد از مدت ها سر شدن نسبت به هر داستان و هر کتابی، احساس لذت خالص به من دست داد.

ادبیات روسیه و اوج غم و اندوه والبته واقعیت زندگی مهاجران روسی در پاریس

برام خیلی جذاب نبودآخرش فک کنم خیلی دیگه بازبود،احساسات اون دخترکوچیک وهمه چیزسرشارازتلخی وسردرگمی بود

. ♦️داستان کوتاه این کتاب از زبان ساشا دختر خانواده روایت میشود که شامل دو بخش کودکی او که در روسیه است و جوانی او که در پاریس است ... 💥داستان تلخ و غمناک از نسلی که سالهای انقلاب روسیه و جنگ تبعیدهای خودخواسته و مهاجرت را تجربه می کنند ... تلخی کتاب و اندوه ساشا تا آخر داستان ادامه دارد.. 💫 دوست داشتم پایان دیگری داشت اما در جایی که فقر حاکم است ظاهرا پایان نیز تلخ و غمناک است . 🦋نویسنده روس نینا بربروا بعضی از واقعیت های نوشته شده در کتاب را در زندگی لمس کرده، زندگی کرده و بعد در این کتاب بیان کرده...

در حد یک کتاب کوتاه یک ساعته شرح زندگی دشوار مهاجران روس فرانسه است. فضایی که به دلیل آن ناچار به مهاجرت شدند و فضایی که بعد از مهاجرت‌ در آن گرفتار شدند.

به زودی سی ساله میشدم و با وجود این حس می کردم همچنان همان آدم هستم،هیچ چیز نیاموخته ام،هیچ چیز کشف نکرده ام،هیچ چیز به دست نیاورده ام... این داستان کوتاه نشون میده که شرایط اطراف و زندگی تحمیلی چطور میتونه یه فرد سرزنده رو کم کم تموم کنه ولی خب احساس ناامیدی زیادی توش بود و دیدگاهش منفی مطلق بود دختر داستان بعد از رفتن به پاریس میتونست تلاش بیشتری برای شادتر شدن زندگیش بکنه

داستان اصلا سر و ته و محتوا خاصی نداشت...

بسیار جذاب و غمگین و عالی امیدهای یک نسل مصیبت زده که هرجا زاده شده باشه اسیر جبرجغرافیایی و مرگ عشق و نابودی تدریجی قهرمانهای فرضی شده رو میشه با این رمان عمیقا لمس کرد حتما پیشنهاد میکنم بهتون، فکرتون رو روزها درگیر خودش میکنه

عالی ممنون و از نویسندش تشکر میکنم

خیلی عالی بود😻

بنظر من رمان غمگین آرومی بود... یعنی داستان غم بزرگی نداشت که هیجانات آدمارو تحریک کنه یا شمارو شدیدا به گریه بندازه یا تحت تاثیر قرار بده ولی غمگین بودن خصوصیت ارام و ملموس این رمان بود... از طرفی بنظرم اینکه نویسنده شجاعت اینو داشت که داستان زندگی ای رو روایت کنه که خیلی شبیه به زندگی افراد عادی جامعه، سرد تلخ بدون هیچ آینده یا خاطره یا احساس حرکت درخشانی یا شاید حتی کوچکترین اتفاق درخشانی که بشه بهش اکتفا کرد ، خیلی قابل تحسینه... در عین حال در مورد آدمی صحبت میکرد که تصمیمش اینه که با جریان متعفن و تلخ و بیروح زندگی فقیرانه و درگیر جنگ همراه و خودشو به اون بسپاره... کسی که اغلب از هر چیزی که بشه اونو فراتر از دنیای روزمره و زمانه ای که توش گیر کرده بود ، فراتر ببره سر باز میزد و به رویایی دور دست و کوچک که از دیگری هدیه گرفته بود اکتفا میکرد .. و این هشدار بزرگی برای ما داشت! و خب ... ترجمه ی خیلی عالی... هرچند خانم ولیانی گفتن که ترجمه از ترجمه ی کتاب قابل اتکا و کافی نخواهد بود ولی من خیلی لذت بردم.

فضای داستان، سرد، غمگین و ناراحت کننده بود.البته با توجه به موضوع داستان، نویسنده خیلی عالی از عهده کار براومده بود. فقط من ترجیح میدم کتابی بخونم که به زندگی امیدوار بشم. بخاطر همین مورد پسندم نبود. بعضی از افراد هم بودن که با وجود تمام سختی ها و مشکلات، تونستن موفق بشن. بهتر بود قهرمان داستان، بیشتر تلاش میکرد

با نخوندنش چیزی از دست نمیدید.

تا اومدیم بفهمیم چه خبره تموم شد.

حس غم عجیبی داشت کتاب. دوسش داشتم💖

برای من جذاب نبود. پر از توصیف‌های زیاد و خسته‌کننده‌.

سرد و پر از حس غم و بی روحی! جذابیتی برای من نداشت... نمی دونم اما حس کردم یه جورایی تو مایه های اثار صادق هدایت بود پر از افسردگی.... چون از متن ترجمه ترجمه شده به نظرم یکم گنگ بود بعضی قسمت ها و پراکنده

از خوندش لذت نبردم ولی کلیت داستان کوتاهیش و تصویرسازیشو دوست داشتم .

داستان دریچه ای است به سرگشتگی آدم های ابتدای قرن بیستم روسیه و مهاجرین روسی در فرانسه ، آدم های در حال گذار از سنت و در ابتدای راه مدرنیزم، تا حدی دارای لطافت شاعرانه است ولی شباهت زیادی به آثار نویسندگان نه چندان بزرگ روسی مثل الکساندر سرافیموویچ در همان دوره ادبیات روسیه دارد

روان و جذاب اما ساده

خیلی مسخره

واقعا کتابیه که داستانش ادم رو مسخ میکنه

ضایع قروقاطی

داستان ساده ای بود. نمیدونم ترجمه خوب نبود یا قلم نویسنده کمی پیچیده بود! در کل به خاطر کوتاه بودنش شاید ارزش خوندن رو داشته باشه.

بد نبود

کتاب خوبیه ولی خداییش یه تشکر هم از طاقچه میکنم چون کتابایی رو که رایگان کرد، موضوعات متنوعی رو شامل میشد، اما تو بعضی از نرم افزار های مشابه، فقط کتابهای موفقیت و خودیاری رو رایگان کردن و عملا به سلیقهٔ مخاطب کاری نداشتن و خودشون به سلیقهٔ مخاطب شکل میدادن. یسری شون هم که اصلا کتاب رایگانی رو هدیه ندادن.

این کتاب عالی هست ولی من که دنبال کتاب انگیزشی هستم برایم مناسب نیست چون این کتاب غمگین اما زیبا هست

دوست داشتنی و زیبا

داستان کوتاه خوبی بود باتشکر

فضای سرد انقلاب روسیه، داستان پراکنده، ازدست‌دادن پی‌درپی عزیزان، آوارگی، کار سخت، سرما، برف، قحطی، واقعاً در سلیقه من نبود و اگه به خاطر کلاسم نبود، هرگز و ابداً انتخابش نمی‌کردم.

تا نیمی از آن را خواندم،اما اصا از او خوشم نیامد ،اصا نه داستان جذابی دارد نه کششی،خواندن ادامه اش را وقت تلف کردن میدانم .

برام جذابیتی نداشت داستان دو تا بچه است و اسم داستانو از اول داستان که بچها از صندوقچه لباس قدیمی پیدا میکردن امتحانش میکردن ژست میگرفتن برداشتن تا جایی که میدونم دو تا دختر بچه لهستانی با پدرشون تو فقر گیر کرده بودند حق برگشت به کشورشون نداشتن تا اینکه خواهر بزرگتر با یکی اشنا میشه جفت بچها باهم میرن فرانسه ممکنه چون سریع خوندم اشتباه فهمیده باشم ولی در کل همین بود و جزئیات نداشت