نظرات کاربران درباره کتاب سوء تفاهم
۳٫۶
(۴۹)
امیررضا
این دومین نمایشنامه ای بود که از کامو خوندم
کالیگولا بنظرم خیلی قوی تره
`
سوءتفاهم داستان زندگی یک مرد جوان و همسرش.
مرد بعد از ۲۰ سال به خونه خودش که یه جور هتل و مهمان سرا هست برمیگرده و میخواد یه جورایی خواهر و مادر خودش رو خوشحال و هیجان زده کنه چون تو این بیست سال هیچکدوم خبری از دیگری نداشتن.
اینجاست که نمایشنامه تازه شروع میشه.
پسر، مادر و خواهرش رو میبینه، اما اون ها هیچ تصوری از اینکه این چهره براشون آشناس ندارن.
حالا پسر دنبال اینه که چطور و چگونه خودش رو به اون ها معرفی کنه، یه جورایی میخواد یه بازگشت شکوهمند رو برای خودش به پا کنه... از اون طرف مادر و دختر خودشون داستان عجیبی داره زندگیشون و شغلی که دارن...
`
خلاصه، از اون نمایشنامه های خوبه، و جذاب و گفت و گو ها هم خیلی خوبه
ترجمه آقای دیهیمی هم درجه یک
`
کامو میگه:
فهمیده ام که همه بدبختی انسان ها ناشی از این است که به زبان صریح و روشن حرف نمیزنند!
چیزی که در سوء تفاهمش به خوبی به نمایش در آورد
پوریا
عالیه
مستاجر
ممنون.
Mohammad hosein
نمایشنامه ای خواندنی...
جذابیت داستان مرا به صفحات آخر کشاند و آخرین دیالوگ ها ذهنمو برای مدت ها به اسارت خود گرفت.
Mohammad Hassan Hajivandi
یک ترجمه روان و عالی از یک کار برجسته! داستانْ جذاب و ارزندهست و کامو مثل کارهای دیگش خواننده رو با تنها واقعیتی که خودش عمیقا حس کرده بود آشنا میکنه. شدیدا توصیهش میکنم!
دنریس
کتاب خوبی بود آدم ترغیب میشد زودتر بفهمه آخر داستان چی میشه ولی فرجام تلخی داشت
دنریس
آقای عرشیا چون گفتم فرجام تلخی داشت پشیمون شدید ؟ ولی بنظرم همین جذابتر کرده داستان رو همیشه که نمیشه آخر داستان به خوشی تموم بشه چون در واقعیت هم خوشی و ناخوشی باهم هستند
arshiya
تعریف کردی پشیمون شدم از خوندن
mahan
ترجمه خیلی خوب بود در مورد کتاب هم خیلی عالی بود
Smnhgh
تعلیق داستان و دوست داشتم این که همه ما میدونستیم از خط اول ماجرا داره به چه سمت هولناکی میره و ناخوداگاه تو ذهنم دست به دامان شخصیتا میشدم که کاش رفتار دیگه ای اتخاذ کنن تا به اون نقطه برگشت ناپذیر نرسن.
.
همهمون رو دست خوردیم. همهمون فکر میکنیم توی زندگی یه چیزی مارو به خودش میخونه، یه روحی داره، یه خبری بهمون میده. اینهمه شیون و زاری برای چی؟ برای عشق، برای دریا؟ همهاش چرنده. همهاش مسخرهبازیه.
.
باز داره اون زخم کهنه سرباز میکنه، اون زخمی که توی عمق وجودمه، اون زخمی که زُق زُق میکنه و هر حرکتی سوزش رو بیشتر میکنه و انگار خوبشدنی هم نیست. من این زخم رو خوب میشناسم. ترسه، ترس از تنهایی، ترس از وقتی به دنیا میآییم باهامونه. رسیدن به این نتیجه که جوابی در کار نیست. .
در واقع دیگه نه فرصت رنجکشیدن دارم نه مقاومت و طغیان کردن. بدبختی خیلی بزرگتر از من بود.
.
سنگدلترین قاتل ها هم بعضی وقتها یه حدی رو نگه میدارن.
.
دیگه به فکر هیچی نیستم و به چیزی که اصلا فکرنمیکنم استقامته. این مکافاته منه، مارتا، و فکر میکنم همه قاتلها یروزی به همینجایی میرسن که من رسیدم پوک، توخالی، عقیم، بی هیچ آیندهای
.
زندگی درست وقتی داره از نو برام شروع میشه که من طاقت زندگی کردن رو ندارم
.
...هرجا که چشم بگردونی نگاهت به دیوارها میرسه، اینجارو اصلا برای این خلق کردهان که همیشه سرتو به آسمون بگیری و دنبال نگاه رحمت باشی. آخ! از این دنیایی که وادارت میکنه زانو بزنی و استغاثه کنی بدم میاد.
پگاه
عالی 👌🏼 به شدت پیشنهاد میشه
کاربر 8501644
خیلی تلخ بود،اصلا انتظارش رو نداشتم.
پر از ناامیدی ، ترس ، خودخواهی
کالیو
داستانی نیست که همه دوستش داشته باشن، فضای داستان سرد و بی روحه و در عین حال شما خودتون رو به هنگام خواندن داستان در اونجا تصور میکنید.
کتابی نیست که همه دوستش داشته باشن ولی همه میتونن اونو بخونن.
jalalakbarich
داستان قابل پیش بینی ولی با دیالوگ های خوب
mahi
این داستان کامو هم مثل داستان های دیگه اش عمیق ومفهومی هستش
محمد امین
مردی ثروتمند بعد از سال ها به دنبال مادرش میگردد، اما سوء تفاهمها منجر به تراژدی میشود
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ
در این نمایشنامه، کامو بار دیگر انگیزههایی پیرامون قتل مطرح میکند اما منتقدان نمایشنامهی سوءتفاهم را اثری ضعیف میدانند که در حد و اندازه کتابی مانند بیگانه نیستشخصیتهای نمایشنامه همانند دیگر داستانهای کامو از همان ابتدا و بهتدریج به خواننده معرفی میشوند. مادر، مارتا که دختر خانواده است، یان (ژان) که پسر خانواده است و ماریا که همسر یان است. ناگفته نماند که پیرمرد خدمتکاری هم نقش کوتاه اما تقریباً تأثیرگذاری را ایفا میکند.
داستان در یک مسافرخانه اتفاق میافتد که مادر و دختر آن را اداره میکنند و برای رسیدن به آرزوهایشان که رفتن به افریقا و زندگی در وضعیت بهتر است، دست به کارهای عجیب و غیرانسانی میزنند. رویای مارتا و مادرش زندگی در یک خانه ساحلی در جایی با آفتاب درخشان است.
در این میان پسر خانواده که از کودکی از آنها جدا شده، تصمیم میگیرد برگردد و خودش را به آنها بشناساند، اما بهشیوهای غیرمستقیم؛ چرا که فکر میکند خوشبختی او در گروِ زندگی با مادر و خواهر و تأمین نیازهای این دو نفر است. گرچه همسر او با این کار مخالف است و اصرار دارد که شوهرش از همان ابتدا باصراحت اعلام کند که او پسر خانواده است. دقیقاً از همینجا است که قسمت اصلی داستان شکل میگیرد: روبرو شدنِ ژان با اعضای خانوادهاش و سپس ادامه داستان.این نمایشنامه هم مانند دیگر آثار کامو بسیار ساده و پرکشش است و شامل دیالوگهایی کوتاه و هدفمند است و برای کسانی که از متنهای طولانی و پرحاشیه بیزارند، انتخاب خوبی خواهد بود.سرتاسر داستان پُر است از سوءتفاهم، فریب، خشم و نفرت. نفرتی که به فجیعترین شکل ممکن بروز داده شده است.
یکی از بهترین شخصیتها، شخصیت مادر خانواده است که خسته و پشیمان از کارهایی که کرده، به دنبال فرصتی برای پایاندادن به زندگیاش است. و با آخرین حادثه، این احساس در او به اوج میرسد. او که تصور میکند به آخر خط رسیده است، علت وقوع این حادثهٔ تلخ را مکافات خودش میپندارد و بر این باور است که آزادیاش سلب شده استدر رابطه با شخصیت خشک و بیاحساس و خشمگین مارتا میتوان گفت که بهگونهای توصیف شده است که در خواننده حس نفرت را ایجاد نمیکند، چرا که در عین حال بسیار وفادار به مادرش است و این نشاندهندهٔ اندکی احساس در وجودش و دستکم به مادرش میباشد. مارتا هم که عطش بیشتری برای زندگی در ساحل آفتابی دارد برای به دست آوردن پول لازم حاضر است هر کاری انجام دهد. شعار «آدم اگر مرد باشد، این کار را نمیکند.» که کامو از پدرش به گوش گرفته است نیز در این نمایشنامه به هیچ کاری نمیآید. مارتا در برابر پوچی دنیایی که مجبورش کرده تا زانو بزند و مدام کمک بخواهد نمیتواند دست به عصیان بزند و شرافتمندانه زندگی کند. او تسلیم یک رویای آفتابی شده و حاضر است هر عمل ننگین را قبول کند.درنهایت لازم است اشاره کنیم ترجمه خشایار دیهیمی بسیار خوب و تمیز است. بدون تردید در میان ترجمههای مختلف این نمایشنامه شما میتوانید با خیال آسوده این ترجمه را برای مطالعه انتخاب کنید.✨🌿
حجم
۶۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
حجم
۶۰٫۷ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۰
تعداد صفحهها
۹۷ صفحه
قیمت:
۴۰,۰۰۰
تومان