نظرات کاربران درباره کتاب سومین پلیس

داستان درمورد مرد جوانیه که بدون اینکه هرگز علتش رو بفهمه، پدر و مادرش در کودکی اونو ترک کردن. علاقه ی ویژه ای به نویسنده ای به نام دوسلبی و فلسفه های خاصش داره و برای تامین پول برای نوشتن کتابی درمورد دوسلبی، همراه دوستش به سرقت میره و در جریان این سرقت یک مرد کشته میشه. روند زندگی این شخص بعد از قتل به طور کامل تغییر میکنه و وارد ماجراهای بسیار پیچیده ای میشه. اون چیزی که از کتاب گفتم فقط چند صفحه ی اول و به نوعی مقدمه ی کتابه! بعد از این، همه چیز شکل خیلی پیچیده و متفاوتی به خودش میگیره. این کتاب یکی از متفاوت ترین آثاریه که تا به حال خوندم. پیچیده و در عین حال خاص و متفاوت.. فضای متفاوت کتاب رو خیلی دوست داشتم. پایان جذابی هم داشت. این کتاب میتونه یکی از متفاوت ترین تجربه های کتابخونی هرکسی باشه..

(۵-۶-[۸۲]) داستان مهیجی داره؛ نگاهش به دنیا متفاوته و همچنین خیلی از ویژگی های یه رمان پست مدرن رو داره؛ اگر بخواهیم تم و فضای کلی داستان رو بررسی کنیم، میتونیم اون رو به دوبخش تقسیم کنیم. در بخش اول، داستان به صورت واقع گرایانه پیش میره، شخصیت ها با فلسفه هایی این جهانی، در دنیایی کاملا عادی به دنبال تحقق بخشیدن به اهدافشونن؛ بخش دوم بعد از یک سری اتفاقات، داستان وارد فضای سورئال، آشفته و فانتزی میشه که با طنزی تاریک به مفاهیمی مثل ابدیت، زمان و مرگ میپردازه، این بخش از کتاب واقعا ذهن آدم رو درگیر خودش میکنه و در ادامه با همه ی این فراز و نشیب ها پایان جالبی داره. البته توجه داشته باشین که کتاب های این سبکی کاملا سلیقه ایه و میتونه برای عده ای جذاب نباشه و پیچیدگی های کلامی خستشون کنه ولی به نظر من رمان خیلی خوبیه.

این کتاب شاهکاره...یه پست مدرن جذاب.ایکاش بقیه کتابهاش رو هم ترجمه میکردن!!!شک نکنید که فوق العادس و اخر کتاب شاهکار تکمیل میشه...

داستان بدکی نبود .... فقط یه جاهایی از داستان خیلی سخت فهم بود و از اون روند همیشگی داستان خارج می شد . باید یه جاهایی از داستان که کم هم نیست رو دو بار یا بیشتر بخونی تا بفهمی چی شده ...

داستان و ترجمه اش رو دوست داشتم اوایل اش کند پیش میرفت کلا کتابی بود که بعضی مواقع سخت میشد و خیلی به فکر وامیداشت که در آخر معما رو خودت حل کنی اما پایانش فوق العاده تموم شد اصلا فکرش رو هم نمیکردم :)

یکی از بهترین کتابهای که خوندم، مهم ارتباطیست که با کتاب برقرار می‌کنید. مطمئنا تا آخر عمر با دیدن جلد کتاب اون عطر و خاطره براتون زنده میشه .. متفاوتی تاثیر گذار..

برای من ترکیبی از کار های بکت و جنایت و مکافات داستایوفسکی بود

یک کتاب بی‌اندازه جذاب و زیبا در این کتاب مولتی ژانر که هم می‌خندید و هم می‌ترسید، خلاقیت و استعداد اوبراین چنان متحیرتون می‌کنه که به معنای واقعی کلمه حظ میکنید.

من قبلا تعریف این کتاب رو شنیده بودم و یک رمان فوق العاده که در زمینه ترجمه هم فکر کنم سطح بالای داشته باشه،

کتابی متفاوت باآنچه تا بحال خواندم، جالب ومتفاوت.

به نظرم این از اون کتاب‌هاست که موضع‌گیری متوسط نسبت بهش وجود نداره. یا با نویسنده همراه می‌شی و خوشت میاد، یا کلاً درکش نمی‌کنی و می‌ذاری کنار. اگر دنبال کتابی هستید که سیر داستانی منطقی و اول و وسط و پایان مرسوم داشته باشه، احتمالاً از این کتاب خوشتون نمیاد. اگر از خلاقیت و ایده‌پردازی‌های عجیب لذت می‌برید و با این که تمام متن رو به لحاظ منطقی درک نکنید مشکلی ندارید، سومین پلیس جزء کتاب‌های محبوبتون می‌شه.

به نظرم نه خنده دار بود و نه ترسناک. طنز خفیفی توش دیده میشد و اشاراتی کوچکی هم به تعلیمات بودا توش بود.

در عین پیچیدگی، کتاب قشنگی بود.

اولش خیلی خوب شروع شد اما از وسطاش خیلی پیچیده شد واسه من زیادی سنگین بود و بیخیالش شدم کسایی که متوجه شدن بگن حداقل چی شد اخرش !!!

چرا طاقچه پرفروش های پاییزو معرفی نمیکنه

کتاب را که می خواندم حس می کردم با کتابی فوق‌العاده طرف هستم که پر از نکات فلسفی و نکات جذاب هست که با نتیجه گیری در آخر داستان افکارم رو به بهترین شکل تایید و انسجام رو حفظ می کنه ، دو صفحه مونده به اتمام واقعا حس کردم حق با من بوده و شاد شدم اما صفحه آخر کتاب حالمو بد جور گرفت ! با اینکه از آخر آخر کتاب اصلا خوشم نیومد اما این کتاب واقعا حرفه ای نوشته شده و انسان رو در مورد مفاهیمی مثل بعد مکان ، زمان ؛ مرگ و زندگی به تفکر وا میداره حتی چندجا کتاب به خوبی تفاوت انسان دارای روح و ربات رو میگه که واقعا حرفه ای بیان کرده . اما چه بگم از آخر کتاب که ...😢(به نظرم نویسنده نباید صفحه آخر رو می نوشت این جوری خیلی بهتر بود) متاسفانه کار رو نهلیستی و پوچ‌گرایانه تمام کرد

خداوکیلی این نشر چشمه حال آدمو بهم میزنه. ٢٥٦ صفحه ٥٠ هزار تومن؟! بازار کتاب مملکت رو قبضه کرده و مثل مافیا هرقیمتی دلش بخواد میفروشه.

از اون کتاباییه که نمیتونی زمین بذاریش و انقدر هیجان داری ببینی که تهش چی میشه!👌🏻 داستان تخیلی و جالبی داره بعضی جاهاش انقدر درگیر شده بودم که تو قسمتهای (تقریباً) دلهره آور و ترسناک، با شخصیت دلهره میگرفتم!

کتاب خیلی خوبیه

نسخه چاپی رو خوندم یا خیلی جذبتون می کنه یا ازش زده می شید من از یه جایی به بعد قسمت های دوسلبی رو دیگه نخوندم نمی تونستم تحملشون کنم.

روایت بی‌نظیر و دیوانه‌وار، ترجمه‌ی سردردآور. در مجموع حتماً به بقیه پیشنهادش می‌کنم.

سومین پلیس خود چیزیه که میشه خوند و ازش لذت برد کتاب خود مفهوم پست مدرنیست بدون اداو اصولش ..واقعا لذت بردم ..و یک چیزدیگه اون دوچرخه کمال سادگی بود در یک مفهوم غریب ..

کتابی به شدت عجیب و غریب و یکمم مالیخولیایی. خیلی کشش داشت و دیالوگ ها و حرفای عمیق که در چهارچوب معلق و بی منطق مطرح میشد یه تناقض و سرگیجه جالبی بهم میداد، یجوری بود که در عین حال که نمیفهمیدم چی شد که اینجوری شد و این چه ربطی داره ولی میفهمیدم نویسنده منظورش چیه، حس عجیبی بود. انگار مغزم تو یک مخلوط کن بزرگ در حال چرخشه و لحظه ای که یه نگاه به بیرون میتونه بندازه همون کافیه ولی تا بیاد بفهمه چی شد و مرتب کنه دیده و‌فهمیده هاشو دوباره میچرخه و میچرخه... توصیفات اوبراین از اطرافش و صحنه پردازیاش خاص و‌قوی بود و با اینکه کل داستان غریب بود کاملا میشد اون فضای غریب و‌دور از ذهنو که ترسیم کرده، تجسم کنم و یسری تئوری ها بود که کارکتر اصلی، و پلیس ها بهش می پرداختن که از نظرم جالب ترین بخش کتاب بود مثل تئوری اتمی، بهشت، اومنیوم، قسمتی که شخص اصلی با روحش تو سلول حرف میزنه اما چون طولانیه نمیتونم قسمتیشو‌ بزارم و شاید تو بستر متن داستان خوندنش جذاب تر باشه. پایان کتاب هم بخش قابل توجهی از سوالاتو جواب میده ولی بازم خیلی از اتفاقات توی کتاب برام نا مفهوم و بی جهت هستن و نمیدونم من نمیفهمم یا اصلا با همین هدف به این شکل نوشته شده کتاب کوتاه بود ولی ۳ روز میخوندمش شب اول که بعد از خوندنش کابوس دیدم پیچ در پیچ مثل خود کتاب ترجمه هم خوب بود و شاید یبار دیگه که احتمالا نزدیک نیست برگردم و دوباره بخونمش.

اولش جالب بود، ولی کم کم محتوایش رو از دست داد و چرت شد

🕸🕷🕸 بله...میخوام گریه کنم... این کتاب رو تا صفحه ۱۴۰ خوندم و بیشتر از این واقعا نتونستم ادامه بدم .حتی تلفظ درست اسامی هم تو ترجمه بهش اشاره ای نشده.نویسنده انگار موقع نوشتن کتاب مست بوده.هرچی که به ذهنش میرسید،میگفت خبببب اینم میتونه بخشی از داستان باشه.داستان اصلا یه روند پیوسته نداشت...وای واقعا سخته یه کتاب رو نصفه و نیمه بذارم کنار...کتابی که شروع میکنم برای من مثل یه بچه ۵،۶ سالست که ازم میخواد از خیابون ردش کنم...ولی این بچه رو وسط راه ولش کردم...بچه مرد:)👨‍✈️🚴‍♂️⛓💰 فلَن پسر بد🧐

کتاب خیلی خوب بود گوابنکه می دونسم در ترجمه فارسی به خاطر ممیزی بخش هایی جا گذاسته میشه و در کتاب نیست. با ابن حال اگه حوصله کنید که تا پاسگاه برسید. از شب دوزدی و بعد از روزهای انتظار دزددها ها برای رفتن جا ساز بگذرید ، آن وقت اثر خواهد درخشید. ممنون

بنظرم نویسنده درهپروت بوده