نظرات کاربران درباره کتاب تولستوی و مبل بنفش

یه سری کتابا رو وقتی میخونیم اصلا قرار نیست اتفاق خاصی توشون بیفته و چیزای عجیب، جالب، متفاوت یا مثال زدنی رو بخونیم...قراره برشی از زندگی رو بخونیم؛ یه ریتم اروم و ملایم، طوری که نویسنده با توصیفات و جملات قشنگش قراره ذره ذره ارامش، زیبایی، حس خوب، جملات زیبا و تجربه های قشنگ به ذهنمون تزریق کنه... 《تولستوی و مبل بنفش》 از همین دسته کتاباست... خلاصه: نینا خواهرش رو از دست داده و برای تسکین پیدا کردن به کتاب خوندن روی میاره... هر چند که قبلا کتابخون بوده اما این بار متفاوت تر از تجارب و زندگی های توی کتاب‌ها استفاده میکنه... به این صورت ک تصمیم میگیره به مدت یک سال هر روز یک کتاب بخونه... نینا از تجربه های زندگیش میگه، از پاراگرافای قشنگی که میخونه، در مورد کتاب‌هایی که میخونه میگه و این باعث میشه یک سری کتاب به لیست کتاب‌هایی که میخواید بخونید اضاف کنید :-) در کل اروم و قشنگ🍃 شاید برای کسایی که میخوان با غم از دست دادن عزیزی کنار بیان خیلی مفید باشه و حرفای نینا بهشون ارامش بده... کتابیه که از کتاب‌های مختلف حرف میزنه و به قول جمله ای که روی جلد کتابه و در توصیفش گفته شده 《هر کس به ادبیات پناه برده باشد این کتاب را درک خواهد کرد(مجله اُپرا)》

تازه شروع به خوندنش کردم. ماجرای واقعیه نویسنده است که خواهرش در چهل و شش سالگی بر اثر سرطان فوت می‌کنه. مرگ خواهرش خیلی براش سنگینه و کارهای مختلفی می‌کنه تا این غم رو فراموش کنه. نویسنده در خانواده‌ای زندگی می‌کرده که همه عاشق کتاب بودن به خصوص خواهرش. بعد از چند سال که از مرگ خواهرش تصمیم می‌گیره به مدت یک سال هر روز یک کتاب بخونه تا به این شیوه بتونه مرگ خواهرش رو از لابه‌لای کتاب‌ها درک کنه. کتاب به شدت روون و خوبیه و مدام دنبال یه وقت خالی می‌گردم که بشینم سریع بخونمش.

با اینکه خیلی اهل خواندن کتابهای داستانی نیستم اما این کتاب به طرز فوق العاده ای برایم جذاب بود. شاید چون موضوع اصلی آن در آن خواندن کتاب است و حالا که چند سال از خوانش آن میگذرد دوست دارم دوباره در زمانهایی که دلم میخواهد کمی از هیاهوی جهان فارغ شود این کتاب را بازخوانی کنم.

اوایل از اینکه کلی کتاب معرفی میکنه خیلی خوشم اومد اما کم کم فضای کتاب به خاطرات نه چندان جذاب گذشت و خیلی کسل کننده و حوصله سر بر بود نصف کتابو که خوندم ادامشو سر سری نگاه کردم. به نظر من اصلا ارزش خوندن نداره

بازگویی خاطرات در یک کتاب 270 صفحه ای بدون یک خطِ سیر داستانی برای من چندان خوشایند نبود.و در نیمه کتاب آن را رها کردم.با این حال موارد مثبتی چون ترجمه ، صادق بودن نویسنده در روایت خاطرات و معرفی بسیاری از رمان های خوبی که برای ما ناشناخته اند در چند جمله را نباید نادیده گرفت.

این کتاب علاوه بر اینکه ذوق کتاب خوانی رو در خواننده بیدار میکنه، اون رو به نگاهی مثبت به زندگی ، پایبندی به هدف و عشق به خانواده سوق میده. خوشحالم که خوندمش.

تولستوی و مبل بنفش به خاطر علاقه به تولستوی انتخابش کردم ولی تا صفحات آخر کتاب، ربطش رو به تولستوی متوجه نشدم تا اینکه در پایان، نویسنده از کتاب کوپن جعلی تولستوی و اثرپذیری از اون صحبت کرد. واکنشت به مرگ یک عزیز چیه؟ آیا کتاب خوندن یک کار محسوب میشه؟ کتاب خوندن بهت چی میده؟ آیا نیازه که از خونده هات با یکی حرف بزنی؟ آیا دوره یا دوره هایی در زندگیت داشتی که تو رو برای ادامه ی زندگی آماده تر و مهیاتر بکنه و زندگی تو رو به قبل و بعد از اون اتفاق تقسیم بکنه؟ بعد از مرگت چی ازت باقی می مونه؟ نظرت در مورد خاطرات چیه؟ واکنش نویسنده به مرگ خواهرش، ریکاوری به صورت پناه بردن به سرزمین کتاب ها به مدت یکسال است. او هر روز یک کتاب می خواند و نظرش را در مورد خوانده هایش می نویسد و آن را با انسان های دیگر به اشتراک می گذارد. با توجه به شرایط روحی نویسنده این کتاب مملو از توصیفات است تا زیبایی های جهان، دست نوازشی بر روح ناآرام نویسنده باشد که این مورد برای من کسل کننده بود. اما به قول خود نویسنده یک کتاب که حتما نباید تو را زیرورو کند تا آن را بخوانی! نویسنده به مرور جواب سوال های ذهنش را در ذهن نویسنده ای دیگر در متن کتابی دیگر یافته و آن ها را در این کتاب جمع آوری کرده است. در حین خواندن این کتاب می توانید اسامی کتاب های مطرح شده را که کم هم نیستند و با موضوع آن ارتباط برقرار می کنید یادداشت کرده و مطالعه بنمایید.

عالی، فوق‌العاده، تاثیرگذار، زیبا، احساسی و فراموش نشدنی. داستان در مورد نینا بود. زنی که خواهر بزرگترش رو در سن چهل و چند سالگی بر اثر بیماری سرطان از دست میده و سه سال تموم با عذاب زندگی میکنه. در نهایت تصمیم میگیره با خوندن کتاب این عذاب رو کم کنه که... این کتاب برای کسانی که یکی از اعضای خانواده یا دوستانشون رو از دست دادن، خیلی واجبه. حس از دست دادن، حس کنار اومدن با مرگ و حس خوب زندگی و بارها و بارها شرح میده. این کتاب برای من که مادرم رو یک ساله از دست دادم، مثل یه مرهم بود که با هر جمله‌ش اشک ریختم و حیرت کردم. روندی بسیار جذاب داشت. آرزو میکردم کاش تموم نمی‌شد. - - ترجمه: بسیار روان، عالی و جذاب‌ خیلی خیلی عالی بود. مترجم بیشتر از پونصد پی نوشت برای تموم کتاب ها و نویسنده ها داشت. دست مریزاد هزار آفرین به خانم لیلا کرد و ترجمه عالیشون.

کتاب خالی از هرگونه تعلیق هیچ گونه فراز و فرودی در سیر داستان وجود نداره کاش میشد ما در غم شخصیت اصلی درگیر میشدیم و به مرور با خوندن هر کدوم از کتابهایی که میخونه ما هم با اون تغییر میکردیم اما اصلا این ارتباط شکل نمیگیره شما بیشتر خواننده ی خاطرات روزانه یک خانوم هستی و پراکنده گویی ها و پرش هایی که بعضی وقتها خیلی نابجا به بقیه کتابها میزنه واقعا خسته کننده ست

این کتاب در برنامه ی کتاب باز توسط دکتر شکوری معرفی شد و من تصمیم گرفتم آن را بخوانم.برای من کتاب جذابی بود

نمی دونم بقیه چرا بهش پنج ستاره دادن نه داستانی نه تعلیقی نه حکمتی نه هیچ سودی البته برای بریده گذاشتن چیز خوبیه

ظاهراً این کتاب هیچ هدف یا موضوع خاصی رو دنبال نمیکنه و بیشتر شبیه یه گزارشِ از این شاخه به اون شاخه از کتابهاییه که در طول یکسال خونده. من منظور این کتاب رو متوجه نشدم.

من طرفدار خواندن آثار کلاسیک هستم و به ندرت نوشته نویسندگان جدید رو میتونم تحمل کنم اما این رمان به شدت روی من تاثیر گذاشت و اوقاتی رو که با این کتاب سپری کردم خوشایند ترین لحظات بود برام... کتابی در مورد تحمل رنج هستی و پیدا کردن معنا در آشفتگی این دنیا... قدر خوشی های ساده رو دونستن و اینکه نفس زندگی و خود زنده بودن یک موهبت ،شانس و خوشبختی ست.

📚کتاب خیلی ساده ای بود...میتونست خیلی بهتر باشه و شاید خیلی با محتواتر ولی خب هر نویسنده ای قلم خودشو داره...و ممکنه بعضیا همین سادگی رو خیلی دوست داشته باشن که در این صورت نظر هر کسی محترمه و باید احترام گذاشت...ترجمه هم که خیلی خوب بود مثل همیشه...🍂 #پاییزتون زیبا☕🍁

دوستان دیگر درباره موضوع کتاب نوشته‌اند. کسانی که خوششان نیامده است اغلب از پراکندگی یا عدم تعلیق در داستان گله و شکایت دارند، فکر می‌کنم قبل از شروع کردن این کتاب جذاب باید به این نکته توجه کنید که این کتاب کتابی داستانی نیست بیشتر شبیه یک کتاب خاطرات است با رگه‌هایی از روانشناسی. نویسنده از خلال اظهارنظرهای شخصیت اصلی درباره کتاب‌هایی که خوانده است به درمان روح و روان آسیب‌دیده او می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد که چرا باید کتاب خواند؟ کتاب‌ها چه تاثیری بر عمق روح و وجود ما دارند؟ یا این که خواندن کتاب‌ها چقدر می‌تواند برای هرکس، با هر نوع زندگی یا تجربه‌هایی، تاثیرگذار یا شفابخش باشد؟ البته که موافقم با دوستانی که گاه حوصله‌شان از برخی اظهارنظرهاب طولانی شخصیت داستان سر رفته بود ولی این موارد در کتاب اندک است. نویسنده به‌خوبی توانسته بین کتاب‌ها، روایت زندگی شخصیت اصلی داستان و خانواده‌اش و گذشتۀ خانوادگی و زمان حال ارتباط برقرار کند و تقریباً همه را با هم پیش ببرد. ترجمه این کتاب به نظرم کار سختی بوده است که خانم کرد به خوبی از عهده آن برآمده‌اند.

عالی عالی عاااااالیییی یه کتاب بی نظیر درمورد یه سری آدم کتاب خوار!!! فوق العاده جذاب بود برام و حس و حالش رو خیلی دوست داشتم. ترجمه هم عالی و روان بود

داستان پراکنده و کمی گیج کننده بود ، من نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و متاسفانه نتونستم تمومش کنم :(

کتابی در ژانر رئال داستان از این قراره که همین نویسنده کتاب ، خواهرش رو از دست میده و برای تسلی این غم به کتاب خواندن روی می آورد او با خودش عهد می بنده که هر روز به مدت یکسال یک کتاب بخونه تا با قدم گذشتن در دنیای کتاب ها از این غم و غصه اش کاسته شود به نظرم برای خواندن این کتاب باید یک کتابخون حرفه ای باشید که حداقل کتاب هایی رو که داره معرفی می کنه رو بشناسید و اینکه در داخل کتاب همه این کتاب هایی رو‌که در یک سال خونده رو معرفی نمی کنه بلکه به ۱۵ یا ۲۰ تا از کتاب هایی که از انها درس گرفته می پردازه در کنار این معرفی داستان زندگی اش هم تعریف می کنه 📌📌📌📌برای من که کتاب جذابیت خیلی بالایی نداشت و اینکه داستان رو یک خط جلو میره و اصلا فراز و فرودی نداره و کمی کسل کننده هست ولی اکر به تازگی با غم و غصه ای مواجه شدید شاید با این کتاب بیشتر ارتباط برقرار کنید

کتاب خیلی خوبیه. خداوند عمر باعزت و سلامتی به مترجم محترمش بده. این کتاب چندی پیش نسخه کاغذیش رو خواندم و بینهایت لذت بردم.

کتابی برای کتاب خوون ها! خواهر کتابخون نینا آن ماری بر اثر سرطان فوت میکنه و این سر اغاز یک تصمیم بزرگ ثی برای نینا میشه تا پروژه یکسال روزی یک کتاب رو اجرا کنه و همزمان هرروز کتاب روز گذشته رو توی وبلاگ شخصیش نقد کنه کاری که با اقبال جهانی روبرو میشه و عظمت کتابخونی رو بیش از پیش به رخ میکشه من کتاب رو خیلی خیلی دوست داشتم و ترجمه خوب بود و نگارش شیوه ی تعریفی داستان بسیار دلچسب

کتاب عالی بود. واقعا یکسال کتاب خواندن با وجود چهارتا بچه اراده پولادین میخواهد،ولی نویسنده همچین کاری را انجام داد چون میخواست دوباره حضور خواهر کتابخوانش را بین اوراق کتابها احساس کند.این کارِ او فقط کتابخوانی صرف روی مبل بنفش کهنه شده نبود،بلکه خلق معنایی برای جهان او و فرار از خودکشی و افسردگی بود که بخاطر مرگ خواهرش به او دست داده بود. او از طریق کتابها سفر کرد،یادگرفت،گریه کرد،خندید،دانست،به فکر فرو رفت و جهان را کشف کرد،۳۶۵ کتاب هر روز یک کتاب خواندن. ما روزانه چقدر وقت برای مطالعه کتاب برنامه ریزی میکنیم؟ چقدر میدانیم؟آیا توهم دانستن داریم؟ آیا جرئت داریم با مسائل مهم زندگی مثل "مرگ "رو به رو شویم؟ یا خودمان را فقط با شبکه های اجتماعی و تلوزیون و موسیقی سرگرم میکنیم تا نزدیکی مرگ و نیستی را به فراموشی بسپاریم؟ به نظرم نویسنده کتاب یک قهرمان است ،چون نه فقط توانست مرگ خواهرش را با خونسردی بپذیرد بلکه آنرا با تمام وجود قبول کرد ،ارزش زمان را دانست و دست به کار شد. تا تصویری دیگر از جهان را قبل از مرگ ببیند . و این قابل تحسین است. پ.ن:از کتاب خودت باش دختر و این سری کتابهای زرد و ویترینی بسیار بسیار بسیار بهتر بود.

۳. هرکسی تو زندگیش احتیاج به تلنگر داره که "زندگی همینه، سعی نکن تغییرش بدی ازش لذت ببر، همه سختیا یه روز تموم میشن و درسهایی که ازشون گرفتی بدردت میخورن" این کتاب یکی از همین تلنگرها بود که با مثال آوردن از کتابهای دیگه قضیه رو ملموس‌تر هم کرده بود. هر نقل و قول یه کتاب دیگه به لیست کتابهایی که میخوام بخونم اضافه کرد.

«بله نینا؛زندگی سخت، ناعادلانه و دردناک است؛ اما تضمین می‌کند- صد‌‌درصد و بی هیچ شک و شبهه‌ای- که در لحظاتی غیرمنتظره و ناگهانی، زیبایی را، شادی، عشق، پذیرش و وجد را نیز پیشکش کند.» اتفاقات خوب. این دیگر توانایی خود ماست که این لحظه‌ها را تشخیص دهیم و برای نجات یافتن و حتی رشد کردن دو‌ دستی و محکم به آن لحظات خوب بچسبیم؛ و زمانی که بتوانیم زیبایی‌ها را با هم شریک شویم، امید دوباره زنده می‌شود. تولستوی و مبل بنفش ***** ***** فکر کن نشسته باشی کنار کسی که خیلی دوسش داری به چشماش نگاه کنی و اون برات لبخند بزنه و تو از دیدنِ لبخندش ذوق زده بشی و ناخودآگاه لبخند بزنی بهش یه همچین حسی داشتم موقعِ خوندنِ کتابِ تولستوی و مبل بنفش. کتابی که آوا بهم هدیه داده. یکی از بهترین کتاب‌هایی بود که خوندم. هم خوندنش برام لذتبخش بود هم ازش یاد گرفتم. ممنووون آوا💙 ******* ******* اگر زیاد اهل مطالعه نیستین بهتره این کتاب از انتخاب های اولتون نباشه.

نینا دختری که خواهرش رو از دست داده و برای جبرانِ فِقدان خواهرش تصمیم میگیره یکسال هرروز کتاب بخونه.نینا همزمان با توضیحِ برخی تیکه های کتابایی که خونده از زندگی شخصیِ خودش هم میگه.از سفرهاش,از عاشق شدناش,از بچه هاش و ... .بنظرم بهترین فصلِ کتاب, فصلِ آخر هستش که نینا نتیجه گیری مطلوبی رو از هرروز کتاب خوندناش و زندگی شخصیش بیان میکنه.

متاسفانه کتاب جالبی نیست و چندان خوانندرو جذب نمیکنه

قطعا سلیقه ی من نبود. یک غرفه دار نمایشگاه این کتاب رو در حالی که ازش کتابی مشابه کتابخانه نیمه شب خواسته بودم معرفی کرد.تنها نقطه مشترکشون کتاب بود.میشه بگیم یه کتاب اسلایس آو لایف بود.برای من روند کندی داشت و اینکه یک نفر انقدر به خواهرش وابسته بوده که مرگ اون انقدر رو زندگیش تاثیر گذاشته ناراحتم میکرد.از برنامه یکساله ی هرروز یک کتابش هم خوشم نیومد و اون حجم از فشار رو روی خودم حس میکردم!!درکل حدود یک چهارمش رو به زور خوندم و نتونستم ادامه بدم..در حالی که معمولا کتاب هایی که خیلی کشش کمی دارن رو یجوری تموم میکنم ولی دیگه واقعا نتونستم.ممنون که تو طاقچه بینهایت گذاشتید وگرنه کلی پول میدادم بابت کتابی که ذره ای دوستش ندارم:))

کتاب به نظر من دو بخش هست. یک بخش مربوط به داستان و روایت کتاب هست. داستان خانومی حدودا چهل ساله که بعد از سه سال تصمیم میگیره با مرگ ناگهانی خواهرش کنار بیاد، و برای این کار، راه حلی که برای خودش پیدا کرده این هست که یک سال، روزی یک کتاب بخونه، و نقد بنویسه. این بخش کتاب رو اصلا دوست نداشتم. اصلا. روایت سست و مرده پرستانه و غیر واقعی. من دوست نداشتم اصلا. بخش دوم کتاب ، چیزی شبیه ثبت نظر کتاب ها هست. نویسنده بعضی کتابها رو با خاطرات خودش یا خانواده اش توضیح داده، بخشی رو با تاثیری که از کتاب گرفته و ... این بخش دوم به کار انتخاب کتاب میاد. مثلا کتابهایی برای فرزندپروری معرفی میکنه. یا در مورد جنگ. یا مرگ و ... نتیجه اینکه اگر کتاب رو به عنوان داستان میخونید احتمالا خوشتون نیاد. اگر برای معرفی کتاب میخونید شاید به کار بیاد :) پ.ن: شاید خیلی ها بخاطر اسم تولستوی روی جلد کتاب ، این کتاب رو انتخاب کنن ، درست مثل من! اما کتاب رسما هیچ ربطی به تولستوی نداره. فقط آخر کتاب یه کتاب از تولستوی معرفی شده! :)

دوست داشتنی کتابی پر از نت برداری پر از بریده های طاقچه ای

قبل از خواندن نظرم راجب به کتاب 👇 🚫با تمام لذتی که همراهم بود تا اخرین برگ از کتاب، با سرچ عبارت Read all day در گوگل وارد سایت medium.com شدم اکانت نینا اسکوییچ را پیدا کردم او درپیامی با مردم ایران در ارتباط با اعتراضات و شرایط کنونی با انتشار اهنگ( #برای )ابراز همدردی کرده بود که نشان دهنده ی روح بزرگ و فهیم این نویسنده هست و گفته بود که پیام های زیادی از علاقه ی ایرانی ها برای کتاب تولستوی و مبل بنفش دریافت کرده. و اعلام کرد این درحالی هست که هیییچ گونه حق امتیازی از فروش کتاب دریافت نکرده 😑😑😑😑(واقعا برای انتشارات کوله پشتی متاسفم .... دزدی تا کجا ... واقعا حس بدی بهم دست داد ... )🚫 ____________________________________ و اما نظرم راجب به کتاب: توصیه می کنم اگر کتابخون نیستید و تازگی به کتاب خوندن روی اوردید مطالعه نکنید و بعد از این که کتاب های زیادی مطالعه کردید و معتاد به کتاب خوندن شدید بخونید تا لذت سطر سطر کتاب رو حس کنید .... این کتاب روایتی از زندگی خود نویسنده هست که در یک خانواده ی به شددددت معتاد به کتاب بزرگ شده از کتاب هایی که از بچگی خونده و عبارات تاثیر گذارشون و درسی که از اونا تو زندگی گرفته گفته ... طیف زیادی کتاب از دوران کودکیش تا بزرگسالی معرفی میکنه .. تا جایی که خواهر این نویسنده در اثر سرطان فوت می کنه و نینا برای دوباره پیدا کردن خودش و فرار از این درد به کتاب خوندن دوباره رجوع میکنه و تصمیم میگیره در یک سال هرروز یک کتاب بخونه😍😍😍(اسطوره و ابر کتابخوان) ودر سایت خودش یعنی Read all day نظر خودش از اون کتاب هارو می نویسه ... وقتی یک معتاد به کتاب باشی و حس و حال نینا در تمام دوران کتابخوانیشو بخونی تمام اون لذت ها و حس های خوبی که غرق کتاب خوندن میشدی و گذشت زمان رو حس نمی کردی درونت زنده میشه ... درست گفت که ما همه برای فرار از چیزی یا کسی به کتاب رجوع می کنیم ... و واقعا تو دنیا ها وشخصیت های مختلف غرق میشیم و زندگیشون میکنیم.."کتاب ها به تو امنیت و دوستی می بخشند و در مقابل هیچ توقعی از تو ندارند.."...از کتاب های عاشقانه ای که معرفی میکنه و حس عاشقی.. که چندین بار عاشق میشه و "هر بار فکر می کند او مرد زندگی اش است ".. تا شکست ها و نفرین اخرش "و توهم هرگز مرا فراموش نخواهی کرد"...و بعد از ازدواج و بچه دار شدن و پیدا شدن ادم های گذشته توسط فیسبوک ... وتعهد(به یاد شازده کوچولو که گفت ارزش گل تو به اندازه ی عمری هست که پاش گذاشتی🌷🍃) تا تجربه ی جنگ هایی که پدر و مادرش دیدند و کتاب های جنگی که بر خلاف علاقه اش مطالعه می کنه و ما میفهیم" بالاخره کتاب ها به تجربه ها فرصت بیان شدن و به درس ها فرصت یاد گرفته شدن میدهند".. در اخر جایی که سعی می کرد با مرگ خواهرش کنار بیاد و تسلیم خاطره هاشد نوشته بود :"جایی که خاطره هست خلا معنایی ندارد"... مرورخاطرات ادم هایی که دیگه نیستند این چیزی بود که من رو یاد انیمیشن "کوکو "انداخت که دیدنش اشکمو در اورد که حتی مرده ها هم نمی خوان فراموش بشن و تلاش ما بی فایده است .... حرف برای گفتن زیاد هست راجب این کتاب به شرطی که توهم کتابخوار باشی🎈🍃.. و خدا نگهدار طاقچه ی عزیز بابت تمام مدتی که مبل بنفش من بودی و کتاب های خوبی که به من معرفی کردی ممنونم 🌷🌷🌷🌷

من کتاب رو خیلی دوست داشتم💙 داستان درمورد نینا بود که خواهری که خیلی خیلی دوسش داشته رو از دست میده و به دل کتاب ها پناه میاره تا با اندوهش کنار بیاد این کتاب رو به همه پیشنهاد می‌کنم مخصوصا کسایی که کتاب مرهم درداشونه و با کتاب خوندن حالشون خوب میشه این کتاب کمک می کنه که اگه توی گذشته اتفاق تلخی برامون افتاده یا کسی رو از دست دادیم خودمون رو مقصر ندونیم ما باعث اون اتفاق نبودیم و خودمون رو بیشتر دوست داشته باشیم و حداقل با خاطره های خوشی که ازش داریم باهاش کنار بیایم و بعد از اون ما باید زندگی کنیم و بیشتر مهربون باشیم💙 امیدوارم از کتاب لذت ببرید

خیلی کتاب خوبی بود ترجمه خوبی داشت..و جملات بسیار زیبا و موثری در کتاب بود، به آدم حس امید و انگیزه میداد و توصیفات حال خوب کنی داشت در کل دوست داشتم، مخصوصا کسی که با کتاب انس داشته باشه از این کتاب لذت خواهد برد. ((ما به کتابهایی نیاز داریم که اثرشان بر ما مثل اثر یک فاجعه باشد؛ کتاب هایی که عمیقا متأثرمان کنند؛ مثل تأثیر مرگ کسی که بیشتر از خودمان دوستش داشتیم؛ مثل تبعید شدن به جنگل هایی دور از همه؛ مثل یک خودکشی. کتاب باید همچون تیشه ای باشد برای شکستن دریای یخ زده درونمان))

خواندنی و روان. پر ار نکته های مثبت و آموزنده. دیدگاه مثبتی برای کنار اومدن با مرگ عزیزان مطرح میکنه.

داستان این کتاب سیر آرام و بی هیجانی داشت و در واقع انتظار اتفاق شگفت انگیز و ماجراهای پر شور رو نباید ازش داشت به همین دلیل خوندنش کمی برام ملال آور بود ولی از طرف دیگه کتاب ها و نویسنده های مختلفی در انواع ژانر تو این کتاب معرفی میشن که گزینه های جدیدی رو برای مطالعه در اختیار قرار میدن در کل اینکه اگر دنبال یک داستان جذاب هستید این کتاب براتون مناسب نیست ولی اگر دوست دارید با کتاب های جدید آشنا بشید و از هر کدوم یکسری نکات جالب و طلایی بخونید از مطالعه این کتاب لذت خواهید برد

من دارم دنبال کتابایی که داخل این کتاب معرفی شد، میگردم ولی هیچی پیدا نمیکنم! میخواستم بدونم کتابایی که درون کتاب ازشون اومده واقعین یا تخیل نویسنده ان؟

به نظرم نقاط قوت کتاب زیاد هست و آرامش و عشق و محبت به خانواده رو در تمام سطرهای کتاب میشه احساس کرد من که لذت بردم

تولستوی و مبل بنفش، زنی که برای رهایی از درد گذشته به کتاب ها پناه می‌بره. توصیف فضای اطراف،نقاشی ها و کتاب ها گاهی انقدر ماهرانه بود که کامل منو توی اون فضا قرار میداد. بخش زیادی از کتاب به معرفی کتاب های دیگه پرداخته شده و این معرفی ها وقتی همراه با توصیف شخصیت های اون داستان و ربطش به زندگی فعلی نویسنده هست کتاب رو دوست داشتنی تر می‌کنه اما گاهی فقط اسم چندین کتاب پشت سر هم میاد بدون اینکه توضیحی داده بشه که حسابی حوصله سربر میشه و باعث میشه حس کنی به هدف خاصی از خوندن این کتاب نمی‌رسی. درکل من نتونستم با کتاب ارتباط خوبی بگیرم.

کتاب بدی نیست ولی بستگی به این داره که شما تو چه حال و هوایی باشید. اگه ناراحتید،خسته‌اید و دوست دارید خودتونو ریست(باز آفرینی بهتره🙂) کنید این کتاب رو پیشنهاد میدم اما اگه عین من (کنکوری ۱۴۰۲) از درس و زندگی کسالت‌بارتون خسته شدید و دنبال چیزی میگردید که بخونید و هیجان تزریق کنه بهتون ابدا این کتاب مناسبتون نیست. تولستوی و مبل بنفش کتابی هست که میتونید کلی جمله خوب ازش استخراج کنید. داستان خاصی نداره و روندش هم کنده(در طول یکسال اتفاق میوفته البته فلش بک هم میزنه به گذشته). داستان اول شخصه و نینا کل داستان رو تا آخر براتون روایت میکنه و اینکه همونطور که دوستان گفتن واقعی هم هست. صداقت داستان زیاده و شما میتونید کلی رمان خوب برای خوندن(البته خیلیاشون ترجمه نشده) پیدا کنید که از این نظر خوبه. به هرحال نمیتونم بگم از خوندنش پشیمونم ولی اینطور هم نیست که خوندنش رو به همه پیشنهاد کنم.

من این کتاب رو نپسندیدم. انقدر کسل کننده بود که نتونستم تمومش کنم. گزارش روزمرگی های یه آدم کتابخونه که به شیوه ای حوصله سر بر وقایع زندگیشو تعریف میکنه. اگر تیکه ها و بریده های این کتاب رو بخونید بهتر و جذاب تره.

توجه کردید یه سری چیزها الکی بزرگ و معروف میشن ،مثال سادش همین کتابه که فقط نقل قول از چندین کتاب میده واقعا مسخره بود

فقط در یک جمله توصیف و نظرم را می دهم...! کتاب : " زیبایی حقیقی" 😊⁦❤️⁩

ماجرا خودمونی و شیرین بود و این حسو بهم میداد که یه دوست داره برام درد و دل میکنه و از زندگیش میگه اما گاهی کمی خسته کننده میشد

یک کتاب متفاوت کتابی که صدها کتاب رو در خودش جای داده ماجرای یک زنی که بعد از دست دادن خواهرش برای فراموش کردن این غم تصمیم میگیره در طول یک سال هر روز یک کتاب بخونه و حتی در وبلاگش اون رو نقد کنه شما در طول داستان با روایت بهتر شدن حالش و همچنین مطالعه کتاب ها و گاها اتفاقات ساده اما شیرین نویسنده همراه میشید احتمالا ممکنه حصوله تون سر بره اما اگر کتاب رو تموم کنید میگید چه کتاب خوبی بود!😍

با سلام خدمت دوستان....باید تو نظر کوتاه بگم که این کتاب به جز تکه های اموزنده و شاخصی که داره ...بقیه کتاب به شدت دچار یک پراکندگی و آشفتگی هست...یعنی نه میشه در دسته کتاب رمان قرار داد نه در دسته کتاب های روان شناسی و خود یاری ...در این کتاب هر چه به جلو می رفتم نکات قبلی از ذهن من پاک می شد چون واقعا قلم نویسنده به طوری نبود که مطلبی رو که میگه تو ذهنت حک کنه....

من این کتاب رو سی ابان 99 هدیه گرفتم، این کتاب راجع به زنی است که خواهر بزرگترش را از دست می‌دهد و سه سال در تلاش برای بازگرداندن شادی به خانه هست اما موفق نمی‌شود بنابر این تصمیم می‌گیرد، یکسال روی مبل بنفش خود بشیند و هر روز یک کتاب را آغاز کند و به پایان برساند، تا خودِ گم شده اش را در کنار کتاب ها باز یابد، بر خلاف نظر سایرین از نظر من کتاب نه صرفا برای کتابخوارها بلکه برای همه مناسب هست خصوصا کسانی که کمتر کتاب می‌خوانند و تصمیم دارند بیشتر کتاب بخوانند چون این کتاب شوق به خواندن را در مخاطب افزایش می‌دهد، داستان روند آهسته ای داره و هیچ هیجانی نداره، مثل این میمونه یه ادم بزرگسال داره برات از تجربیاتش و از احساساتش میگه، بنابر این خیلی چیزها میشه ازش یاد گرفت، و چون نینا راجع به کتاب هایی که میخونه نظر میده، به نظرم باعث میشه ادم بدونه بعد از تموم کردن این کتاب چه کتاب هایی رو بخونه 😍خوش بخوانید 💕

من با توجه به تعریف‌هایی که از این کتاب شنیده بودم، انتظار داشتم خیلی بهتر باشه. اما با این حال از خوندنش پشیمان نیستم. فضای کتاب و کتاب‌خوانی این‌قدر جذابه که خوندن تجربه‌های دیگران تو این زمینه واقعا لذت‌بخشه و اصلا خالی از لطف نیست.

با خوندش علاقه پیدا میکنی ک همیشه کتاب بخونی.عالیه👏

کتاب قشنگی بود، فقط یکم باید حوصله به خرج بدین تا بشه خوندش

این کتاب شروع خوبی و جذب کننده ای داره در اواسط کتاب خسته کننده بنظر میاد و در ادامه باز جذاب و شیرین میشه. من کلا دوسش داشتم مخصوصا فصل اخر کتاب را.

به نظر من کتاب جالبی بود چون در مورد روابط خودش با خواهرش به صورت کامل توضیح داده بود ...و همچنین به صورت کامل در مورد جنگهایی که پدر ومادرش براشون اتفاق افتاده بود به خوبی توضیح داده بود

سلام. میخوام نظر کامل خودمو در مورد این کتاب با شما به اشتراک بگذارم. این نظر شخصی من هست و شاید عزیزان دیگه ای که این کتاب رو خوندن، با نظر من مخالف باشن این کتاب بد بودن خودشو از همون اول با عنوانش نشون میده. این کتاب هیچ ربطی به "تولستوی" نداره و نویسنده فقط خواسته از اسم یک نویسنده معروف سوء استفاده کنه. فقط در اواخر کتاب، در مورد یکی از داستان های تولستوی میگه، که اون هم فقط برای اینه که کتابشو به نحوی به تولستوی ربط بده. اما نتونسته این کتاب، در مورد کسیه که میخواد به مدت یک سال، هر روز، یک کتاب بخونه. این خودش برای ما به عنوان خواننده ایرانی بسیار مشکل سازه. چون سراسر کتاب پر هست از اسم کتاب و اسم نویسنده، اما ۹۰ درصد این اسامی رو ما تا حالا نشنیدیم. بخاطر همین هیچی در مورد اون نویسنده یا کتاب نمیدونم و فقط رد میشیم. من خودم به شخصه از دیدن اینهمه اسامی نامفهوم گاهی سردرد شدم. اما فقط به دلیل اینکه این کتاب رو کامل بخونم و بتونم نظرمو بنویسم، کتاب رو اجبارا تا آخر خوندم واقعا دوران اینکه بگیم: "هر کتابی ارزش خوندن داره و به هر حال چیزی به آدم یاد میده" گذشته و الان شما با کمی هزینه، هر مطلب بی ارزشی رو میتونی به صورت کتاب چاپ کنی. این کتاب، از همون کتاب های بی ارزشه. و به نظرم تمام افراد کتابخوان، مسئولیت دارن خیلی رک در مورد کتاب های بی ارزش نظرشون رو اعلام کنن تا دیگران وقتشون رو هدر ندن این کتاب به معنای واقعی کلمه، نابود کردن وقته. کتاب های دیگه ای هستن که ارزش خوندن دارن (هم کتاب های کلاسیک و هم کتاب های جدیدتر). حتی اگه قصد ندارین به جای این کتاب، کتاب دیگه ای بخونید، میتونید کارهای مفیدتری کنین. مثل تلویزیون یا فیلم و سریال تماشا کردن، خوابیدن، بیرون رفتن و قدم زدن، بازی کردن یا هر کار دیگه ای. مطمئن باشید این کارها ارزش خیلی بیشتری نسبت به خوندن این کتاب داره. ممنونم از اینکه نظر بنده رو مطالع کردین. به امید خواندن کتاب های خوب