نظرات کاربران درباره کتاب ناطور دشت
۳٫۶
(۱۷۹)
Omid r kh
اولا این ترجمه خوب نیست دوما اگه بدون ذهنیت نسبت به نویسنده و اسم و رسمش و شهرتش کتاب رو بخونید(البته اگه کشش داشته باشید که تا آخرش بخونید) میبینید اثر چنین چیز محیر العقولی هم نیست، بلکه این رمان تو دوره ای چاپ شد که دیگه رمان خوندن از یاد مردم رفته بود، فرهنگشم که کاملا آمریکاییه برای آمریکاییا همذات پنداری داشت برای اروپاییا کنجکاوی، جز دیالوگای خوب سلینجر، واقعا نکته جالبی توی رمان نیست. فرانی و زویی اثر بهتریه
بهداد
ترجمه محمد نجفی عالیه
کاربر ۳۸۰۲۱۸۸
خیلی سانسور داره
lila
بهترین ترجمه از آقای نجفی هست، اگه گیر بیاد
Amir_13_Doulabi
ناطور دشت مشهورترین اثر نویسنده آمریکایی جروم دیوید سالینجر است. این کتاب دو بار، ابتدا در دهه پنجاه شمسی توسط احمد کریمی و بار دیگر در دهه هفتاد به قلم محمد نجفی به فارسی ترجمه شده است. هولدن کالفیلد شخصیت اصلی ناتور دشت در نظرسنجی مجله کتاب عنوان دومین شخصیت ادبی جهان را به دست آورد. کتاب، روایت بیگانگی جوانی است با دنیای پیرامونش. بیان شیرین راوی که گاهی لبخند به لب خواننده می آورد، سرگردانی و یاس متعلق به این جوان جستجوگر را دلنشین می سازد. به طوری که با او همدل و همفکر می شوی. داستان ، گرچه گاهی تلخ است اما به سادگی خصوصیات آدمهایی را بیان میکند که ظاهرا خوب و منطقی هستند اما در واقع به بیماری خودبینی و غرور کاذب کامل بودن مبتلا می باشند بدون آنکه خبر داشته باشند.ناطور دشت، حکایت جوانهای جستجوگری است که به دنبال مفهوم واقعی زندگی و زنده بودن می روند. گاهی موفق. گاهی ناموفق. در هر صورت، همرنگ جماعت نمی شوند حتی اگر به قیمت خوبی برایشان تمام نشود.
ناتور ِ دشت، یک ترکیب دو کلمه ای است: ناتور+ دشت؛ و ناتور به معنای نگهبان و پاسبان است و ناتور ِ دشت، یعنی نگهبان دشت و ارتباط اش با داستان هم کاملن مشخص است. در فصول انتهایی رمان که «هولدن کالفیلد» (قهرمان رمان) با خواهرش «فیبی» راجع به این که دوست دارد در آینده چه کاره شود صحبت می کند، می گوید: «همه ش مجسم می کنم که هزارها بچه ی کوچیک دارن تو دشت بازی می کنن و هیش کی هم اون جا نیس، منظورم آدم بزرگه، جز من. من هم لبه ی یه پرت گاه خطرناک وایساده م و باید هر کسی رو که میاد طرف پرتگاه بگیرم... تمام روز کارم همینه. یه ناتور ِ دشتم...».
کاربر ۳۳۳۶۲۰۷
چه توضیحات خوب و کاملی. واقعا ممنون که وقت گذاشتید
سایِدا
سپاس بابت توضیحات مفیدی که ارائه داشتید🙏👏👌🌹
پرویز
کتاب رو با ترجمه ی دیگری از نشر علمی فرهنگی خوندم. اعتقاد دارم که هرکس با توجه به روحیات و شخصیتش با کتابها ارتباط برقرار میکنه. من یک نفس کتاب رو تموم کردم. انگار هولدن خود من بودم. هولدن رو بی شباهت به به شخصیت اول عقاید یک دلقک نمیدونم. شخصیت عاصی، یاغی، از همه بریده، بیرون زده از قالبهای متعارف جامعه ی خودش، تنها و در حال فرار از همه چی...
yazdaan
کتاب هم از لحاظ محتوا قوی بود ,هم از لحاظ ساده نویسی نویسنده خیلی خوب توانسته بودداستان نوجوانه عصیانگره آمریکایی را به نگارش دربیاره که از اوضاع جامعه خودش راضی نیست و به عبارتی نسبت به هرچیزی مخالفت های خاص خودشو داره,اینکه داستان مثل رمان های عاطفی و کلاسیک نبود ابدا باعث نمیشه تا اونو کسل کننده بدونیم,به نظرم گاهی لازمه تا به عمق واقعیت ها بریم و صرفا دنبال یک پایان خوش نباشیم,مهم اینه که نویسنده دنبال رنگ و لعاب دادن بیخودی به متن نبود و خیلی رک و ساده حرف هاشو در قالب شخصیت هولدن کالفیلد زد,این خیلی مهمه...,چون بعضی مواقع ما هم در دوران نوجوونیمون نیاز به شنیده شدن,درک شدن,رو تجربه کردیم ,هممون گاهی احساس تنهایی میکنیم و قطعا همون کارهایی رو میخوایم انجام بدیم که هولدن در رمان انجام داد,
روحیه سرکشی,طغیان,نه گفتن ...
قطعا هیچوقت این کتاب رو فراموش نخواهم کرد👌
پیروز
دوست عزیز از شما که یک فرد کتابخوان و متفاوت هستید این اندازه اشتباه نوشتاری پذیرفتنی نیست . بیشتر اشتباه های شما در ــه نوشتن بجای ( ِ ) در پایان واژه هاست که چندین جا میشه دید در اینجا هم نوجوان عصیانگر آمریکایی رو نوجوانه عصیانگره آمریکایی نوشتین
به هر روی پیروز باشید
farez
از این کتاب خوشم میاد چون فکر میکنم اکر لابیک یودم این شکلی میشدم. ولی خب بازم شخصیت ها خیلی شبیه اون رمانهاییه که قبلا خوندم. همشون عین همن. چه اون که تو کتاب جایة که عاشق بودیم بود...چه مزایای منزوی بودن...چه فعلا خوبم و...یکم متفاوتن همین
Agness
قرار نیست تمام کتاب هایی که میخونیم آغاز مشخصی داشته باشه و طبق روال فراز و فرودهایی و درآخر پایانی معین و اغلب قابل حدس. همین که موقع خواندن کتاب هایی از این دست با شخصیت همراه میشیم و حس و حالش رو درک میکنیم و اینک حتی ممکنه پس از داستان تا مدتی هر چند کوتاه مثل شخصیت داستان به زندگی نگاه کنید ، نشون میده نویسنده و قلمش کاملا موفق بوده اند. هر کتابی طعم و رنگ خاصی داره. بعضی کتاب ها فقط برای حس کردن اند. البته به نظر منتقدین آقای سیلنجر در این کتاب قصد انتقاد از جامعه ش و تنهایی مردم داشته. و در آخر پیشنهاد میکنم ترجمه آقای محمد نجفی رو بخونید . سانسور کمتری داره و تاثرگذارتره
min min
ترجمه ی محمد نجفی خیلی خوبه من وقتی این کتابو میخوندم نوجوون بودم و حس اینو داشتم که یه نفر از اونور دنیا داره حرفامو به زبون و فرهنگ دیگه ای بازگو میکنه و این که چقدر اشتراک هست بین ما آدما،صرف نظر از هر تفاوتی که باهم داریم.
YasmineGh
نمیدونم چرا خیلیا از این کتاب خوششون اومده. کتاب متوسطیه . درباره روزمرگی ها و دغدغه های یک پسر بچه که خیلی متفاوت با دغدغه های پسر های ماست توی اون سن
نکته ای که برام جالب بو د اینه که چه قدر غربی ها به نوجوانانشون اهنیت میدن و براش کتاب مینویسن اما ما کاملا فراموششون کردیم. دریغ از یک کتاب که راجع به دغدغه هاشون بنویسیم.
امید۱۴
کاملا با شما هم نظرم، هنوز نتونستم اونهایی که از این کتاب تا این اندازه خوششون اومده رو درک کنم،
من به شخصه دلیل انتخاب و خوندن این کتابم این بود که انگار همه باید بخوننش، هر کسی که کتاب خونده یجورایی از ناطوردشت حرف میزد و این موضوع باعث کنجکاوی من شد اما شاید میشد توی این وقت کتاب های بهتر و مفیدتری خوند
کتابخور
تعداد زیادی کتابهای خوب و جذاب برای نوجوان نوشته شده..ما حتی نویسنده های متخصص برای این حوزه داریم!
ابراهیم حسن بیگی
داوود امیریان
و....
منتها یه عده عادت کردن حتی به شلنگ و دستمال توالت نداشتن غربی ها هم بنازن😊
AMiR
متوسط!!!!بعد شما ازکجا میدونی دغدغههای پسر های ایرانی ای چیزا نیست ،فقط در یک شرایط میتونی بدونی که پسر باشی ,من به شخصه لذت بردم دغدغههاش هم درسته در ظاهر متفاوت بود اما در باطن دغدغه های یکسان همه پسر ها بود
محراب شاهدهی
نوجوانان در هر دوره ای از تاریخ بیشترین سختی را کشیده اند چون جز سختی های طبیعی باید بار عواطف و احساسات مبهمی که هر روزه در تغیر است را هم بکشند عذاب و سردرگمی هولدن هم برای ما امری غیر قابل باور نیست و تمامی ما دوره ای مثل او بودیم ترجمه معمولی و ویراستاری به شدت ضعیف امیدوارم به زودی این اشکالات برطرف شود
Amestra
ویراستاری و ترجمه ضعیف و آزاردهنده تعجب میکنم اینو با ترجمه احمد کریمی مقایسه میکنم کلا یه چیز دیگست
geneva
کتاب رو اولین بار چهار سال پیش و در صف انتظار مطب دنداپزشکم شروع به خوندن کردم همون پنج صفحه اول کافی بود تا عاشقش بشم، یه داستان واقعی بود پا به پای هولدن رفتم و تا مغز استخون احساساتشو درک کردم مکان و زمان رو جوری توصیف کرده بود که من خواننده ایرانی فکر کردم یه عمر تو نیویورک زندگی کردم و پایان داستان که نه میشه گفت بسته بود و نه باز البته از ترجمه فوق ابعاده اقای نجفی هم نباید بگذریم که بحق عالی بود
•Pinaar•
کتاب رو با ترجمه احمد کریمی(که اولین و بی سانسورترین ترجمه کتابه)خوندم و از ترجمه روانشون کیف کردم.جداً میگم😉
شخصیت هولدن خیلی به هانس در کتاب عقاید یک دلقک شبیه بود.
من با عقاید یک دلقک اصلا نتونستم ارتباط برقرار کنم(شاید مشکل ترجمهٔ کسل کننده اش بود) اما بلعکس این کتاب به شدت من رو جذب کرد.
داستان که تموم شد من اینطور نتیجه گیری کردم که گاهی وقتا واقعا نمیشه با یه سری چیزا جنگید و ما مجبوریم با اونها کنار بیایم.
خلاصه اینکه کتاب خوبی بود لذت بردم.
سایِدا
آفففففررررررییییییننننن
واقعا شخصیت مشابهی دارند
saqar
واااااای دقیقا منم با خوندنش یاد عقاید یک دلقک افتادم و هی پیش خودم میگفتم احتمالا فقط تو اینجوری فکر میکنی
خیلی خوشحالم یکی مثل خودم پیدا کردم😂💙
_hoora_
خواهش میکنم🌸
a.m
عالی و عمیق،مخصوصا اونجا که هولدن میگه میخواد چه کاره بشه،خیلی تاثیرگذار بود❤مرسی از مترجم محترم و نویسنده عزیز
mohammad
با خوندن این کتاب دقیقاً یه دوری تو جامعه آمریکا میزنین و برمیگردین.اونم از زبان یه فرد دردمند که کاملاً رو اطرافش شناخت داره.
Autumn
من ک اصلا دوسش نداشتم.من خود کتابو خریدم حیف12تومن😭😭😭😭
Behtouei
این ترجمه پر از سانسوره،ترجمه محمد نجفی خیلی بهتره چرا که مارو با چیزی که واقعا سلینجر نوشته روبه رو میکنه نه با مودب تر اش!
azar
تنها شخصیتی که دلم براش تنگ میشه،همین هولدن ناطور دشت هستش،همین باعث میشه هر چند وقت یه بار برگردم و دوباره این کتاب رو بازخوانیش کنم
احساس تنهایی کردناشو دوست دارم،اینکه از آدمایی اطرافش بدش میاد،دوست دارم،اینکه یه جاهایی ناراحت و غمگینه دوست دارم
حتی عصبانیش؛دغدغه هاش،افکارش،فحش دادنش،بی شیله پیله بودنش،معصومیتش
همش برام جذاب بود...
بخشی از کتاب:👇
گفتم از دیدنش خوشحالم،مسخره س. همیشه مجبورم به کسی که از دیدنش خوشحال نیستم،بگم" از دیدنتون خوشحال شدم"اگه میخوای اسمت سر زبونا باشه و همه بشناسنت ،مجبوری این چرندیاتو به زبون بیاری.
📍 من خودم اگه قلباً از دیدن کسی خوشحال نشده باشم نمیتونم بگم خوشحالم😅
(کجایی هولدن که ببینی، چه همزاد پنداری میکنم باهات😉😁)
بهار قربانی
رمانیه که صرفا بدلیل اینکه تعریفشو زیاد شنیدم خوندم ...نه گوش دادم...اگه میخواستم کتابشو بخونم فک کنم دو صفحه بیشتر ازش نمیخوندم ...پسر
امیرحسین
اینکه از زبان یه آدم اهل یه کشوری اوضاع اون کشور و مشکلات رو و دغدغه ها رو بشنویم جالبه ولی در کل میخوام بگم این کتاب جزو کتابایی بود که بعد خوندنش به خودم گفتم که چه؟...
Darling
شخصیت پردازی قوی و بسیار واقعی بود
شاهکار جی دی سلینجر
حسن
با اینکه کتاب قدیمی هست ولی در ابتدای کتاب حرف دل دانش آموزان رو میزنه
parisa
گروه کره ای bts از روی این کتاب موزیک ویدیوی بسی خفنه "اشک وخون وعرق"رو ساختن که پیشنهادمیکنم این موزیک ویدیورو حتمادان کنین و لذت ببربن عالین این پسرا💜
کوری
لطفا درمورد خود کتاب نظر بدین.
Sahar
واقعا HB؟پس چرا من هر چی سرچ میکنم دمیان و آنهایی که اوملاس را رها کردن رو نمیاره؟:(
کاربر ۱۴۶۰۷۰۹
چقد خوب که همه جا آرمی پیدا میشه :))))
ghrk
سلام. کتاب رو تازه تموم کردم.کتاب متوسطی بود. درباره دیدگاه یه پسر نوجوون بیشتر نسبت یه آدم های اطرافش. و اینکه از اکثر آدم ها وطرز رفتارشون خوشش نمیاد. البته باید یه نوجوان ۱۶ ساله باشی و بخونی تا درک واقعیت مشخص بشه. من که تو ۲۸ سالگی خوندم.
میکائیل
تو فیلم تئوری توطئه شخصیت اول داستان علاقه زیادی به یک کتاب داره که تو دوبله فارسی به اسم صیاد در مرزرعه گندم سیاه معرفی میشه . اما وقتی کتاب رو نشون میده رو ش نوشته the Catcher in the Rye d.j.salinjer که همون کتاب ناطور دشت هست. نمیدونم دلیل این کار چیه .
من هر چقدر سرچ زدم کتابی با اسم صیاد در مزرعه گندم سیاه پیدا نکردم .
پریسا قاف
همین کتاب هستش ،در فارسی ناطوردشت ترجمه اش کردن
kaveh
کتاب عالیه ولی با این ترجمه نخونین با ترجمه محمد نجفی از نشر نیلا بخونین
cuttlas
کتاب سفر به انتهای شب از سلین رو هم بخونید
:-)
احمد کریمی ترجمه بهتری داره یا متین کریمی؟
Azadeh
داستان جالبی داره اما ترجمه کتاب کمی ضعیفه و انگار که اصلا ویراستاری نشده همچنین غلطهای تایپی زیادی هم داره
صادق
سلام دوستان من همسن هولدن کتاب خوندم، فقط با خنده تو متن کتاب اشکام تونستم پاک کنم نمیدونم چرا بعضی نفهمیدنش شاید منم باید یا مثل هولدن برم یه جایی تو بیابان و تو پمپ بنزین کار کنم یا مثل سالینجر تو دهکده ای دور از شهر شایدم برم جلوی سقوط بچه ها رو بگیرم اما تمام کتاب بهم میگه نمیتونم، هیچ کاری به تحسین منتقدین ندارم، من تاثیر گذار ترین کتاب عمرم با اشکام و نیشخند تلخم حس کردم و فکر کنم اگه راه انزوای خودم پیدا نکنم یه روز دیوونه میشم شما ها باید نابودم کنید شایدم دست به کشتن یکی از اون متظاهر های پرمدعا بکنم زمانی که بفهمم تظاهرش از مرضشه نه از ترس ولی اگه از ترس باشه مثل اکثرشون فکرکنم بازم باید گریه کنم دوباره ناطور دشت بخونم.
motahareh
خیلی کتاب خوبیبود فقط ای کاش چندسال پیش می خوندمش...
پویا
طاقچه جان لطفا ترجمه اقای نجفی رو هم بیار
kooroosh
اگه دنبا ل نسخه ی سانسور نشده و روان کتاب می گردین. ترجمه ی احمد کریمی رو پیشنهاد میدم.
mohajer
واقعا برا نوجووونا عالیه ...کتاب دختری در قطار هم خیلی قشنگه از خانم پائولا هاوکینز
𝑻𝒂𝒎𝒊𝒍𝒂
این کتاب جزو کتابای خاص که نظر دادن راجع بهش راحت نیست! برای همین بنظرم ممکنه نظرهای متفاوتی راجع بهش وجود داشته باشه...
📎همین اول بگم که من این کتاب رو با این ترجمه نخوندم، بنابراین نظری درباره ی ترجمه ی کتاب ندارم.
کتاب، درباره ی یک نوجوون آمریکایی که نگاه خیلی رک و صریحی نسبت به اطرافش و آدما داره، نوجوونی که برادر موردعلاقه شو از دست داده و احساس تنهایی میکنه، اونقدر تنها که گاهی توی ذهنش به دنبال یکی برای تلفن زدن بهش میگرده:))
از یک لحاظ هایی با هولدن خیلی ارتباط گرفتم، بنظرم نویسنده خیلی خوب تونسته بود حال و هوای یک نوجوون رو به تصویر بکشه؛ تنهایی، سردرگمی و هدف نامعلوم مشکلیه که خیلی از نوجوون ها باهاش دست و پنجه نرم میکنن.
داستان از جایی که هولدن از مدرسه ش اخراج میشه تا موقعی که تصمیم میگیره بره خونه پیش میره...
در کل، درباره ی هولدنی هست که بعد از اخراج شدن نمیخواد بره خونه و با خانواده ش رو به رو شه، پس دلشو میزنه به دریا و از خوابگاه میره، به مقصد نامعلوم!
بین خاطرات هولدن، خیلی جاها با نظرها و دیدگاه هاش هم آشنا میشیم، با تجربه هاش، تنهایی هاش و توصیف های مختلفش.
پایان کتاب رو دوست داشتم، داستان کشش زیادی داشت و چون از زبون یک نوجوون نوشته شده بود، روان بود.
نمیتونم بگم از این کتاب خیلی خوشم اومد یا اصلا دوستش نداشتم، ولی همین که حال و هواشو درک کردم باعث میشه از خوندنش پشیمون نشم:)
Hanieh Mohamadi
کمی با فرم زندگی ما متفاوته بخاطر همین حس نزدیکی زیادی به شخصیت داستان نداشتم اما شاید این کتاب برای آقایون بخاطر حس نزدیکی که به شخصیت داستان دارن جذاب تر باشه
reza heydarzadeh
واقعا هر مردی تو زندگی سعی مراقبت کردن از چیزی را داره ، پول ، قدرت ، یا حتی مواظبت کردن از بچه ها بخاطر این که از پرتگاه نیفتن که تو کتاب گفته بود ، وقتی ادم چیزی نداشته باشه که ازش مراقبت کنه موجب احساس پوچی درونی مرگباری میشه که کم کم ادمو نابود میکنه .
سایِدا
به نظرم بهتر بودید میگفتید هر انسانی.
البته با نهایت احترام نسبت به نظری که دادید🙏🌺
tootia
کتابی بود ک تونستم حسش کنم.
ن ب خاطره این ک خودمم یک نوجوون هستم.
با خوندنش میتونستم حتی سردی گلوله هایه برفی ک از لبه پنجره برمیداشت رو حس کنم.
shbi
ب نظر کتاب خوبی میومد..ولی ازین تیپ کتابایی نبود ک جذبم کنه..واقعا نتونستم ادامش بدم:/
gilda
طوری که ازش تعریف میکنن نیست ..
amir
شخصیت پردازی و تصویر سازیش فوقالعادس، بیشتر جریان داستانه که خوب و قوی توصیف میکنه، ولی پایان کتاب احتمالا با خودتون میگید، خب الان چی شد؟! که چی؟!
سعی کردم خاکستری نظر بدم
پلاتیسما
شخصیت پردازی نویسنده در مورد هولدن قهرمان داستان عالی ه.من که لذت بردم.این ترجمه روان و خوبه ولی من ترجمه اقای نجفی رو ترجیح میدم.انگار حالو هوای کتابو بیشتر حفظ کرده.
sana
سلینجر با وجود تنفرش از سینما...هر دوتا فرزندش بازیگرن...!
دوسش داشتم...
شهرام مؤیدی
خاطرات بی مزه و تکراری یه نوجوون عاطل و باطل و علاف...بسیار منزوی و ضد اجنماع این خودش نمونه ی یک بیمار روانی خطرناکه . بعدش به ۶۰ زبان ترجمه شده و ...
Arya Sadeqi
نه دیگه اشتباه شما همینجاست. بشخصه این کتاب توی نشون دادن مشکلات نوجوون امروز خیلی موفق بوده. مشکل از کتاب نیست که خیلی بیماره بلکه از نوجوان و جوان امروزه. کتاب فقط یک آینه ست
پرواز
یکی از جذاب ترین کتابها !
متناسب با حال و هوای پائیز و زمستان و مناسب مطالعه در کافه همراه یک قهوه ی داغ !!
نهال
سلام،
انتظار بیش تری از این کتاب داشتم ولی در مجموع بد نبود.
Yasaman
اصلا از این کتاب خوشم نیومد حتی نتونستم تمومش کنم. شاید اگر کتاب رو وقتی چهارده پونزده ساله بودم می خوندم خوشم میومد.
نهال
بله درسته برای افراد نوجوان این کتاب می تواند جذاب باشد.
یحیی
روایتی مدرن از سرگشتگی های دوران نوجوانی ، داستان برای نوجوان های قرن شبکه های اجتماعی داستان نوجوانی در دهه 60 میلادی شاید مشتی مزخرفات بی سر وته به نظر میاد ولی سوالاتی که شخص اول داستان از خودش میپرسه و به قول ادبا سیر آفاق و انفسی که برای دریافت سوالاش میکنه و جواب هایی که میگیره و تجربیاتی که طی این سفر داره جالبه ولی به نظر من انقدر ارزشمند نیست که بشه ازش الگوبرداری کرد فقط نتیجه ای که گرفتم این بود که بعضی درگیری های درونی دوره نوجوانی رو نمیشه حل کرد باید بگذاریم زمان حلش کنه ، من اصل انگلیسیشو خوندم بعید میدونم سانسور به داستان لطمه نزنه متن هم روان ساده است با سطح متوسط انگلیسی هم میشه خوندش
ایوب دهقانی
حکایت پسری نوجوان در سن 16 سالگی که نگاهی خام به محیط اطراف دارد به همه بد میگوید بجز خواهرش فوبی و برادر فوت شده اش، پس طی کردن فراز و فرود در انر ذرس خواندن و محیط جامعه نهایتا به آغوش خانواده برمیگردد، نقطه ی اوج این داستان هنر نویسنده در معرفی دنیای بک پسر 16 ساله هستش، خوندن این کتاب رو توصیه میکنم، با احترام به دوستان کتابخوان🙏
شیخ کاتب
به نظر کتاب برای افرادی جذابه که مجذوب دیگر آثار نویسنده باشن، وگرنه کتاب تقریبا چیزی برای عرضه نداره، من اولش تصور کردم سانسور باعث تضعیف متن شده ولی وقتی بعضی قسمت ها رو تطبیق دادم دیدم خبری از سانسور نیست و کلا داستان ضعیفی روایت شده که صرفا یک برش از خاطرات نویسنده بوده گویا
almozneb
کتاب بسیار زیبایی .با خوندن این کتاب به نقش خانواده پی میبرید
navid.ghorbi
vaght talaf kardan
yani ye mozo nadare
cherto pert
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
قیمت:
۴۹,۰۰۰
۳۴,۳۰۰۳۰%
تومان