نظرات کاربران درباره کتاب بازگشت

کتاب یک زندگی‌نامهٔ خودنوشت (اتوبیوگرافی) است. وقتی هشام نوزده سالش بود و داشت در لندن درس می‌خواند بهش خبر می‌دهند پدرش را از مصر دزدیده‌اند و مخفیانه به لیبی منتقل کرده‌اند. پدرش یکی از معروف‌ترین مخالف‌های حکومت قذافی بود. تنها چیزی که خانواده‌اش بعد از مدتی فهمیدند این بود که پدرِ هشام در یکی از مخوف‌ترین زندان‌های لیبی به اسم ابوسلیم نگهداری می‌‌‌شود و بعدش دیگه هیچ خبری ازش نداشتند. سال ۲۰۱۱، یعنی ۲۲ سال بعد از ربوده شدن پدرِ هشام، رژیم قذافی سقوط می‌کند. هشام آن زمان در نیویورک زندگی می‌کرد و تصمیم می‌گیرد همراه همسر و مادرش به لیبی برگردد. در این کتاب نویسنده ماجرای بازگشتش به لیبی را روایت می‌کند و در فصل‌های مختلف گاهی به خاطرات گذشته‌اش برمی‌گردد و ماجراها را مرور می‌کند. در این بین ما با اتفاق‌های تاریخی لیبی در دوران معاصر هم آشنا می‌شویم به خصوص روایت‌های شورشیانی که علیه قذافی جنگیدند. به نظرم کتاب خوبی بود. نویسنده رمان‌نویس بوده و به همین دلیل زبان روایت خوبی داره و مثل یه داستان ماجراها رو تعریف می‌کنه. ماجرایی هم که برای خانواده‌اش اتفاق افتاده در نوع خودش منحصربه فرده که خوندن کتاب رو جذاب‌تر می‌‌‌کنه.

قشنگ چند تا نخ موهام سفید شد تا تمومشکردم. بسکه اتفاقات شخصی و خسته کننده بود.

واقعا تاثیرگذار بود... داستان روایتگر سرنوشت پدر خود نویسنده در زندان های قذافی است. روایتگر بخشی از ظلم و دیوانگی او..

خیلی کتاب خوبیه .مخصوصا اگه قبلش حرمسرای قذافی رو هم خونده باشی.فقط ترجمه ش عجیب غریبه . آخه آب شکوفه های پرتقال؟ خب بگو آب نارنج دیگه

به نظر من هم کناب تاثیرگذاری هست ، ولی بیش از حد طولانیه و میشد قسمتهایی حذف بشه !

بخوانیدش بخوانید بخوانید حتما بخوانید.

نویسنده بدنبال بازگو کردن بخشی از ظلم ها و درد و رنج هایی است که در زمان حکومت عمر قذافی بر مردم این کشور تحمیل میشد.

چه خوب، منتظر نسخه قانونی بودم