نظرات کاربران درباره کتاب آخرین انار دنیا

در طی یکی از جنگ های کردستان، دو دوست به نام های "مظفر صبحدم" و "یعقوب صنوبر" در آستانه ی دستگیری به وسیله ی دشمن قرار میگیرن. مظفر صبحدم فداکاری میکنه و تن به اسارت میده تا یعقوب صنوبر فرصت فرار پیدا کنه. و فقط از اون خواهش میکنه تا مراقب پسر تازه متولد شده و بی مادرش "سریاس صبحدم" باشه. مظفر صبحدم بیست و یک سال زندانی میشه و طی این سال ها اتفاقات و جنگ های متعددی رخ میده ،حزب اون ها پیروز میشه و یعقوب صنوبر به عنوان رهبر به قدرت میرسه. اما مظفر صبحدم بعد از آزادی متوجه میشه که همه چیز کاملا تغییر کرده و با تصورات اون متفاوته. بعد از آزادی تلاش میکنه تا پسرش رو پیدا کنه و این سرآغاز داستان ها و اتفاقات متعددیه که انتظارش رو میکشن. راز های متعددی که نیاز به رمزگشایی و کشف شدن دارن. کتاب در مذمت جنگ نوشته شده. اینکه جنگ ها با هر هدفی هم که انجام بشن، حاصلی جز تباهی، سیاهی، ویرانی، فقر، سوختگی و نابودی انسان های بی گناه ندارن. اگرچه موضوع جذابیه و البته این کتاب به شدت معروفه، من خیلی ازش لذت نبردم. بنظرم کتاب های خیلی جذاب تر و تکان دهنده تری هم در این زمینه و موضوع وجود دارن. بخصوص اینکه، با وجود قسمتای اسرارآمیز و تخیلی درون کتاب، انتظار پایان متفاوت تر و غیرقابل پیش بینی تری داشتم. البته کتاب پر از جملات نغز و پرمفهومیه که دقیق تر خوندنش میتونه باعث بشه مفاهیم عمیق تری از کتاب برداشت بشه.

به واسطه حضور چندین ساله‌م در استان کردستان و درک فرهنگ این قوم هنرمند و علاقه‌م به ادبیات و فرهنگ این خطه باید عرض کنم که به نظر من بختیار علی و شیرزاد حسن رو میشه جزء بهترین نویسنده‌های کرد زبان حساب کرد. همچنین با توجه به خوانش چندین ترجمه از کتابهای این عزیزان به قلم سایر مترجمین، باید بگم ترجمه‌های آقای نریوان حلبچه‌ای عالین. خوندن این کتاب و کتاب "حصار و سگهای پدری" از استاد شیرزاد حسن رو به شدت توصیه میکنم.

توجه: این، یک کتاب عادی نیست! آخرین انار دنیا، دنیایی از سمبل ها و استعاره هاست.. لطفا با احتیاط بخوانید. لطفا عمیق بخوانید.

با خوندن صفحات ابتدایی کتاب مشتاق شدم ادامه بدم و بخونمش و از اونجایی که این اولین کتابی بود که در قالب *رئالسیم جادویی*مطالعه میکردم هشتصد و پنجاه صفحه ناقابل را خواندیم و اندکی فهمیدیم! ــ 📚 #آخرین_انار_دنیا رمانی از بختیار علی نویسنده کرد اهل اقلیم کردستان عراقه. این رمان سال ۲٠٠۲منتشر میشه و یکسال بعد هم برنده جایزه بهترین رمان از جشنواره گلاویژ میشه. ـ داستان درمورد مردی است که هنگام نجات فرمانده اش اسیر شده و در بیابانی زندانی بوده است. بعد از بیست و یک سال اسارت مظفر صبحدم (صبحگاهی) به طور اسرارامیزی آزاد شده و به خانه ای پیش فرمانده می رود که میتوانسته او را زودتر آزاد کند اما نکرده است. او پسری به نام سریاس صبحدم داشته که اکنون به دنبال اوست. ـ در این فاصله حزب او به قدرت رسیدت و در حالی که کشور درگیر جنگ داخلی شده این حزب از حزبی انقلابی به جریانی فاسد تبدیل شده. ـ مظفر قدم به قدم افسانه زندگی سریاس را دنبال میکند. او با سه سریاس صبحدم مواجه میشود که هر یک ماجرا و حکایتی دارند.🔍 _______ ـ آخرین انار دنیا درباره جنگ است، درباره رهبران سیاسی، فقر، عشق، مرگ، معصومیت های پایمال شده! با وجود اینکه بختیار علی جنگ و تبعات آن را دست مایه اصلی داستان کرده اما به تمام مسائل زندگی انسانها پرداخته. او در این اثر همراه با مردم در دفاع از حقوق آنها می نویسد اما نه علیه کسی شعار میدهد و نه از قداست توده ها می گوید! ـ آخرین انار دنیا اثری خوش‌خوان است که نویسنده در آن مفاهیم و اتفاقات را به زیبایی به هم ربط داده است. هر جمله از این کتاب به مرور معنی خاصی پیدا می‌کند و خواننده در آخر کتاب شگفت‌زده می‌شود. ـ ممنون از طاقچه بخاطر هدیه دادن این کتاب 🌸💙

کتاب رو دوست داشتم چون نویسنده بی هیچ کلیشه ای و در قالب یک داستان نمادین با روایت جذاب و شخصیت پردازی قوی رنج های یک ملت رو بیان کرده بود خیلی خوب شخصیت ها رو به هم ربط داد و غافلگیری خوبی داشت در اواخر داستان در ضمن ترجمه خیلی خوب و روان بود

اگر از خواندن، کتابی با متن ادبی قوی لذت می برید این کتاب برای شماست. اگر دوست دارید، در توصیفات ادبی این کتاب، که با زبانی شیوا، درد و رنج عمیق انسان ها را ترسیم میکنه، غرق بشید، به سراغ این کتاب برید. از حق نگذریم که ترجمه این کتاب به شدت قوی و عالیست. تنها نکته منفی، اینه که کتاب با توجه به روند داستانی ای که داره، بیش از حد طولانیه، میتونست کوتاه‌تر باشه. اگر خیلی اهل خوندن کتاب های بلند نیستید، ممکنه حوصله تون سر بره خصوصا که بسیاری از صفحات کتاب، توصیف حالات انسانی یه و اتفاقات خاصی در جریان نیست. برای من ارزش یک بار خوندن رو داشت.

ممنون بابت این هدیه‌ی خوب

کتاب خیلی خیلی خوبی بود. موضوعاتی مثل جنگ،محرومیت،یتیمی و ....رو در قالب نماد های سریاس مانند و محمد دل شیشه ای و...نشون میده.خیلی کتاب خوبیه. من رو خیلی یاد کتاب بادبادک‌باز انداخت.اونم مثل همین کتاب خیلی خوبه

برسانید به دست سیاستمداران و رهبران کور دل دنیا تا شاید گره‌ای بردارد از پرده چشمانشان... و بدانند در پی هر تصمیم نابخردانه‌ای، چگونه زندگی بهم گره‌خورده انسان‌ها به تباهی کشانده می‌شود. . بعد از کتاب «بادبادک‌باز» خالد حسینی، دومین رمانی بود که تا این حد تحت تاثیرش قرار گرفتم. نویسنده در ابتدا با زیرکی مخاطب رو با داستانی جذاب همراه می‌کنه؛ که هربار انتظار پایان داستانش رو دارید با برداشتن لایه‌ای دیگر از اون، شما رو با خودش به انتهای کتاب و در نتیجه انتقال پیامش به مخاطب، همراهی می‌کنه. بسیار جذاب، گیرا و تاثیرگذار بود.

آخرین انار دنیا مکانی مقدس در کوهی بلند چه ایهام زیبای خلق شده است کوه انار و نویسنده ای که خود زاده کوهستان های سرزمین دوریست جایی که در تاریخش زخم جنگ و برادر کشی و عصیان را هنوز میشود در قبرستان های حلبچه و اشعار وسرود مردمانش دید. آخرین انار دنیا یک شاهکار است ، متولد سرزمینی که کسی گمان نمیبرد به جز گلوله و خون چیزی از آنجا برویداما در اشتباهیم زیر آتش جنگ زیر هجوم بمب های شیمیایی در کوهستان های سرد این سرزمین نفرین شده لاله های واژگونی روییده اند که سرود تازه ای میخوانند و درد رنج سرزمینشان را با واقعیتی جادویی در سطر سطر نوشته هایشان جاری میکنند. بختیار علی یک نابغه است آثارش با مارکز بزرگ برابری میکند و شرق جنگ زده را با جادوی سبک و نوشتارش به جهان معرفی میکند. قطعا باید این کتاب خوانده شود... چون سریاس های این کتاب هرکدام در جهان بیرون رمان زندگی میکنند کسانی که اندوه جنگ را بازخم ها و تن سوخته هایشان لمس کرده اند. ........................ لرد کبیر خیلی احساساتی شده😕از تمام مرگ خواران معذرت میخام آخه منم دل دارم خب.

در انتهای هر زمستان که دست ها وساقه ها غروب میکند آخرین انار دنیا به روی سنگفرشی از جنس خون غروب میکند _سورنا

بعد از دو هفته سروکله‌زدن با این کتاب، تونستم نصفش رو بخونم! با این‌که موضوع خوب و نسبتا جذابی داره، خوندنش برام به‌شدت سخت بود. خیلی کش‌دار بود و پر از جمله‌های تکراری. حوصله‌م رو سر برد. هرچند زیبایی‌های خودش رو هم داشت!

داستان جالب و قشنگی داشت سیک نوشتنش رو دوست داشتم یه غمی درش هست که باعث میشه بیشتر جذب داستانش بشی شاید باید کرد باشی تا بیشتر درکش کنی

در جریان قیامی در عراق، مظفر صبحدم که از معاونان رهبر قیام (یعقوب صنوبر) است، برای نجات او فداکاری می‌کند و خود دستگیر و در بیابانی در یک اتاقک زندانی می‌شود. اگرچه پس از مدتی قیام پیروز می‌شود؛ اما یعقوب صنوبر تا 21 سال باعث آزادی صبحدم نمی‌شود، با این ادعا که نمی‌خواهد او به فسادی که قیام به آن مبتلا شده گرفتار شود. صبحدم اما تمام 21 سال را با فکر و تصور پسرش (سریاس) که در شب دستگیری‌اش چند روزه بود می‌گذراند و اکنون پس از آزادی می‌خواهد او را بیابد و به قول خودش (این گونه دروازه را به سوی طوفان‌ها می‌گشاید) و وارد رازی سر به مهر می‌شود. این کتاب درباره جنگ و تبعات آن برای انسان‌ها خصوصا کودکان بی گناهی‌ست که هر کدام می‌توانستند زندگی متفاوتی داشته باشند. در «آخرین انار دنیا» قطراتی از سبک رئالیسم جادویی چکیده شده و آن را شایسته‌ی برگزیدگی جشنواره ادبی گلاویژ کرده است. 🕊️🌿

کتاب رئالیسم جادویی بی نظری داره خواننده رو پا به پای خودش میان سلول انفرادی صخره هاو.. می کشونه وقادار ترین ترجمه به نور اما نه بهترین ترجمه مترجم(مریوان حلبچه ای) تسلط قابل قبولی بر هر دو زبون داره اما وجود جمله های طولانی که گه گاهی گنگ میشوند نشون میده ترجمه هنوزهم جای کار داشت

در بخش جزییات کتاب توضیحات خیلی خوبی در باب کتاب ذکر شده . در این کتاب نویسنده برای درک بهتر احوال درونی شخصیتهای داستان مثال های احساسی زیادی را روایت می کندکه نوعی شاعرانگی زیبا را خلق میکند بختیار علی با این کتاب مارا با عواقب جنگ _بویژه جنگ داخلی_ آشنا میکند. کتابی بشدت قوی؛ در ترسیم احساس ها در مذمت جنگ و جنگاوران در ستایش عشق در توصیف تنهایی

حسّ خوندن کتاب ۱۰۰ سال تنهایی رو برام تداعی کرد. تمومش نکردم.

کتاب خیلی جذاب و خوبیه توصیه می کنم بخونیدش

خیلی خوبه ولی یکم جمله تکراری و غیر ضروری توش زیاده که بیشتر جذابیتش رو کم می کنه تا موضوع رو باز تر کنه و به اصل داستان مربوط بلشه

به نظر من جدا از داستان های زیبا و جذاب این رمان متن روانش هست که این رمانو یه شاهکار کرده البته واسه کسایی که متن اصلیش(کردی) رو خوندن. در کل یکی از بهترین رمان های ضد جنگ هستش.

هر کسی این مدل داستان پردازی رو دوست نداره.پیشنهاد میدم اگه این سبک و دوس ندارید وقتتون رو هدر ندید

یه اثر فوق العاده که اصلا نباید از دستش داد.

عالی بود....رئالیسم جادویی همیشه جذابه....

فوق العاده. آمیزه ای از وهم و خیال با واقعیت.

تنها کتابی که پنج سال از خوندنش گذشته و هنوووز برام جذابه

شک نکنید این ترجمه بهترین است ترجمه آقای سنجابی مقدار زیادی حذفیات دارد

به دوستانی که این کتاب رو نخوندن به شدت توصیه ش میکنم. عالی عالی عالی. 👍👍👍

نثر و فضاسازی عالی.

واقعا کتاب بی نظیری بود. بهترین رمانی بود که تا حالا خوندم

روایتی خونین از جنگ و آرزوهای دفن‌شده و کودکانی که در زیر گریه‌هاشون آواز زندگی رو می‌خونن. داستانی که درست مثل چرخش زندگی از زیر شن‌های کویر بلند میشه و مسیر خودش رو به دریای زندگی پیدا می‌کنه. انسان‌هایی که هدفی مشترک دارن، اما مسیرهایی که طی می‌کنن ضربدرهایی مرگبار بر روی خاک به وجود میارن. آرامش. آخرین انار دنیا بر بالای کوه ناشناخته‌ی خودش ایستاده و به دنیا خیره شده‌. مسیر رسیدن بهش قربانی‌های زیادی داره؛ خواهران و برادران زیادی در این راه زمین خورده و یا به آرامی عقب رفتن. آرامش آخرین انار دنیا همون آرزوی دست‌نیافتنی و ناممکن هست که تمام مردم برای رسیدن بهش بیدار شده و روزی چشمانشون رو می‌بندن. داستانی تلخ از جنگ و نبردها و قربانی‌هایی که ناخواسته از بین میرن. مردمی با روح‌هایی که بیش از چیزی که فکر می‌کنن در همدیگه تنیده شده، حتی اگر تا به حال همدیگه رو ندیده باشن. عمیقاً از قلم جناب بختیار علی لذت بردم و واژه‌ها به آرومی بر روحم ضربه می‌زدن. ایرادی که می‌تونم بگیرم اینه که داستان برای من بیش از اندازه طولانی شده بود و اگر در بسیاری قسمت‌ها از تکرار جلوگیری می‌شد، نتیجه‌ی مطلوب‌تری برای من به وجود می‌اومد. دوست دارم در آینده فرصتی دوباره بهش بدم و تا اون موقع، باید نقشه‌ی آخرین درخت انار رو پیدا کنم... «می‌دانم که انسان به تنهایی از عهده دردها برنمی‌آید. تو هم فرزند سرزمینی هستی که انسان‌هایش همیشه تنها هستند، مشکل این نیست که ما قادر هستیم یا نه... بلکه آن است که در سکوت باید کار را انجام داد. چیزی که اسمش را جنگ نمی‌گذاریم. چون جنگ دردهای جهان را بزرگ‌تر می‌کند. جنگ هر چند هم بر ضد خرابی‌ها باشد در آخر جور دیگری زمین را آکنده از درد می‌کند. اگر جنگ نهایت عدالت هم باشد همیشه زمین را لبریز غم می‌کند.»

رئالیسم جادویی ! اولین بار این کتابو سه یا چهار سال پیش خوندم ، اما بارها بعد ازون صفحه هاتشو ورق زدم و پاراگرافای باارزششو هایلایت کردم و همیشه به داستانش و شخصیت هاش فکر کردم. راجب این کتاب هیچی نمیتونم بگم چون این کتاب یک اثر شاهکاره و نظر دادن راجبش در حد سواد بنده نیست .

لطیف ترین کتابی که خوندم

هرکسی این کتاب دوست نداره چون سبکش خیلی خاص بود

رمان گونه ای در سبک رئالیسم جادویی که از خوندنش لذت میبرید

کتاب بیشتر از زبان مظفر صبحدم هست که بعد از 21سال از زندان ازاد میشه گفته میشه در ابتدا گویی دو تا داستان جدا تعریف میشه اما هر دو این داستانها خیلی خوب بهم پیوند پیدا میکنند و هی شخصیتهای جدید اضافه میشه تنها چیزی ک اذیت کردن توضیحات اضافی بود ک باعث شده کتاب خیلی طولانی بشه

کتاب بدی نبود، پیشنهاد می‌کنم.

توصیف کتاب برام سخته .داستان فوق العاده دردناکی بود و در عین حال بسیار جذاب روایت شده بود. درد آنجاست که این مصایب به طریقی دیگر هنوز هم ادامه دارند.

طاقچه جان‌ تو فوق العاده ای!!!😍😍

این کتاب عالیه من یبار خوندمش ولی باز دنبالش بودم ک بخونمش:)

تعریف این کتاب رو خیلی شنیده بودم, دنبالش بودم بخرمش, خدارو شکر که اومد رو طاقچه

جنگ از همه ما جانور و هیولا ساخته است این کتاب به حال امروزمون خیلی شباهت داره آخرین انار دنیا رمانی عظیم، با زیرساخت‌های سایکولوژیک که جابه‌جا بر ساحت انسان و غلتیدن آن در وادی قدرت و پایمالی عاطفه تأکید دارد. بختیار علی در این کتاب به تمام مسائل بنیادی زندگی بشر از مرگ و تنهایی و خدا و زیبایی گرفته تا خیانت و تکثیر متشابه انسان‌ها در یکدیگر نیز پرداخته. هریک از شخصیت‌های اصلی کتاب، نمادی از اتفاقات و سختی‌هایی است که بر سر ملت کُرد آمده است. از فقر و تنگدستی گرفته تا آواره شدن، اسیر بودن در چنگ دشمن، تا وضعیت وخیم بازمانده‌های بمباران‌های مختلف

عالی به جرات لایق جایزه نوبل ادبیات

داستان پردازی و فضاسازی کتاب واقعا فوق‌العاده هستش. دیالوگ‌های عمیق و بسیار تاثیرگذاری داره و در عین حال روند و پایانی بسیار غمگین و تلخ داره.

کتاب کاملا اتقاقی بهم معرفی شد.کلمه کلمه اش رو با لذت خوندم و داستان رو با اشتیاق دنبال کردم.ترجمه آقای میروان حلبچه ای بسیار گیراست....حظ بردم از خوندنش . به نظر من از خیلی از کتابهای سبک رءالیسم جادویی که برنده جایزه نوبل شدن، بهتر بود . چهره جنگ و حتی پشت پرده و نتیجه جنگ رو عالی به تصویر کشیده بود. توصیه میکنم همین ترجمه رو مطالعه بفرمایین. از متن کتاب "آهسته گفت: من و تو دوستی نداریم...هیچ کس نمیتواند بین ما قضاوت کند.کسی نمی تواند".با اندوه گفتم:"آنهایی که می توانستند قضاوت کنند، یا مردند، یا اسیر هستند، یا زبان ندارند".

داستان از زبان مردی است که پس از تحمل۲۱سال اسارت آزاد میشود. قلم عالی است. به همه دانشجویان فلسفه و علاقه مندان فلسفه توصیه می کنم این کتاب را بخوانند.

این کتاب یک شاهکاره و نمادی از زندگی سخت و رنج آور کردها در همه دورانهاست و هرشخصیت نشانی از گوشه ای از درد آوارگی ومصیبت هاییی ک هنوز این قوم تحمل میکنند...این یک کتاب معمولی نیست دوستان هرداستان یک نماده...

کتابی که اصلا ارزش خوندن نداره. این کتاب اصلا مرز ببن واقعیت و وهم درش مشخص نیست

این کتاب در ژانر رئالیسم جادویی نوشته شده و حقیقتا مرا جادو کرد. به قول یکی از دوستان شعری بود که به نثر آن را نوشته اند. با این کتاب زندگی کردم و آن‌قدر غرق در آن شدم که تمام شخصیت‌ها را زندگی کردم و با خواندن صفحه‌ی آخر، احساس کردم کوله‌بار تجربه‌ی آن‌ها بر دوش من قرار گرفته. داستان درباره‌ی مردیست که پس از بیست و یک سال اسارت، آزاد شده و می‌خواهد به دنبال پسرش که در زمان اسارت او فقط چند روزش بوده، بگردد. در این راه مرد داستان، درگیر ماجراهای متفاوتی می‌شود و به دنبال کشف راز نهفته در آن‌ها می‌رود. کتاب واضحا ضد جنگ است و درباره تاثیرات جنگ بر زندگی آدم‌ها، با تمام جزئیات حرف می‌زند؛ از بدی‌ها و سیاهی‌های جنگ می‌گوید، از کشته شدن آدم‌های بی‌گناه از خرابی‌ها، گم‌شدگی‌ها و چندپاره‌شدگی‌ها... آن‌قدری که قلب آدم فشرده می‌شود. جنگی که رهبران به راه می‌اندازند و خود در آن بالا فقط نظاره گر هستند؛ درحالی که مردم و آدم‌های بی‌گناه بدون داشتن هیچ دلیل واضحی می‌جنگند و در این راه برای هیچ می‌میرند. نویسنده با نوشتن تمام این‌ها به شدت بر ضد جنگ برخاسته و می‌خواهد برادری را به ما بیاموزد... مفهموم "پیمان برادری" که فراتر از "هم‌خون" بودن می‌رود.. که باعث می‌شود آدم‌ها فراتر از نکوهش جنگ رفته و با این مفهوم خود با دیگری یکی بدانند و خود را وقف یکدیگر کنند... گویی که برای خود، خود را وقف کنند... و این را راهی برای صلح و رهایی از جنگ نشان می‌دهد.

خیلی ممنون بابت این هدیه .از قسمت های اول کتاب که جالب به نظر میرسه

ممنون طاقچه جان. دیزاین جدید طاقچه خیلی خوب شده. تبریک!