نظرات درباره کتاب آمریکایی و نقد و بررسی خوانندگان | طاقچه
تصویر جلد کتاب آمریکایی

نظرات کاربران درباره کتاب آمریکایی

۴٫۷
(۱۷)
⬛ INFINITE ⬜
بیانات رهبر انقلاب در جلسه پرسش و پاسخ مدیران مسئول و سردبیران نشریات دانشجویی: کتابی هست که بعید است شما آن را مطالعه کرده باشید - لابد کمتر وقت می‌کنید بخوانید - این کتاب از یک رمان‌نویس معروف امریکایی به نام «هوارد فاست» است - ظاهراً هنوز هم زنده است و شاید ده، دوازده جلد کتاب دارد؛ بنده هم بعضی از کتابهایش را دارم و خیلی از آنها را خوانده‌ام - او یک رمان‌نویس بسیار خوبی است؛ قدری هم چپ می‌زند؛ البته چپ به‌اصطلاح امریکاییها. می‌دانید در اصطلاح امریکاییها، چپ کسی است که یک ذرّه اسم عدالت و تأمین اجتماعی و امثال این واژه‌ها را بر زبان بیاورد و یا در کتابی بنویسد. او کتابی دارد به نام «امریکایی» که شرح حال شخصی است که پدر و مادرش از یکی از کشورهای ظاهراً اروپای شرقی، با آن زحمات از اقیانوس اطلس عبور کردند و همراه با مهاجران اروپایی، خودشان را به امریکا رساندند و دنبال شغل و کار و نان بخور و نمیر بودند. ظاهراً در امریکا این‌طور است که کسی که در آن‌جا متولّد شود، امریکایی است؛ یعنی شهروند آن‌جاست. برای آن شخص هم که اشاره کردم، شناسنامه‌ی امریکایی گرفتند؛ با این‌که پدر و مادرش امریکایی نبودند. در این کتاب، مراحل رشد و تربیت و پیشرفت و دوره‌ی کلاس قضایی دیدن و قاضی شدن و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتی شدن این فرد شرح داده شده است. در مقدّمه‌ی کتاب هم مترجم می‌نویسد که این رمان است، اما واقعیت دارد؛ شرح حال فلان کس معروف در فلان ایالت امریکاست. آدم وقتی این کتاب را می‌خواند، واقعاً می‌فهمد که انتخابات یعنی چه! برای انسانی که می‌خواهد در یک جامعه‌ی دارای منطق زندگی کند، این معیارها مطلقاً معنی ندارد. از انتخابات شورای شهر و شهرداریها شروع می‌شود، تا به انتخابات ایالتی و انتخابات کنگره و انتخابات ریاست جمهوری می‌رسد. کسانی که در آن انتخابات هیچ‌کاره‌ی محضند، مردمند؛ مردمی که می‌آیند رأی می‌دهند! همان مردمی که پای صندوق حاضر می‌شوند و رأی می‌دهند، اینها هیچکاره‌ی محضند. آن کلوبهایی که در آنها اشخاص و کاندیداها انتخاب می‌شوند، کلوبهایی هستند اصلاً به‌کلّی جدای از مردم و هیچ ربطی به آنها ندارد؛ مثلاً کلوبِ حزب دمکرات شاخه‌ی ایالت فلان. این آقا چگونه انتخاب می‌شود که از مرحله‌ی پایین تا مرحله‌ی ایالتی بالا می‌آید و بعد در یک مرحله‌ی دیگر به کنگره راه می‌یابد، تا مثلاً یک وقتی رئیس جمهور شود؟ این جزو چیزهای عجیب و غریبی است که انسان می‌بیند و با معیارهای انسانی و صحیح هیچ تطبیق نمی‌کند. احزاب در آن‌جا هم همه‌کاره‌اند؛ البته پُررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانه‌های صهیونیستی، خوش‌قیافه و خوش‌تیپ و خوش صحبت بودن و احیاناً یک همسر فعّال و جذاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. حزب در آن‌جا به این معناست. این آقایانی که من می‌بینم الان برای تحزّب در کشور تلاش می‌کنند، بیشتر ذهنشان دنبال این‌طور حزبی است؛ من این گونه حزب را قبول ندارم.۱۳۷۷/۱۲/۰۴
m_keramat
👏🏻👏🏻👏🏻
رضوان
به به! غیر از این هم انتظار نمی‌رفت.
Beniz
وعو! چه خفن!
mohamad
نگاهی به آمریکای واقعی! قبله آمال و آرزوهای بعضی ها! فیلم صحبت های ایشون را توی دادگاه های آمریکا ببینید حرف هاشون شنیدنیه... البته کتاب هاشون زیر تیغ سانسور آزادترین کشور دنیا(!) ذبح شد...
علی خورده بین
در پاسخ به shg باید بگم مشکل تعیین ملت های خوشبخت بر سر تحلیل داده ها و روش شناسی کار هست مثلا اندازه گیری شادی انسان ها با صرفا چند شاخص منطقی نیست شاید چند مصاحبه ی روان شناسی و استفاده از تصویر برداری ساختاری تشدید مغناطیسی (fMRI) راه به نظر منطقی تری میاد این که کشورهای اسکاندیناوی که من احترام زیادی براشون قائلم در جایگاه نخست شادترین ها هستن متأسفانه ظاهراً با تجربه ی گروهی از مهاجران به اون کشورها درست نیست. فراموش نکنیم که حس خوشبختی نمودی از دنیای واقعی هست ولی ما با شاخص ها ابراز و روش تحلیل خودمون نمی تونیم این مسائل رو تا حد زیادی بشناسیم مثلا یک ملت فقیری احساس شادی و خوشبختی کنه در حالی که یک ملت صنعتی و پیشرفته و دارا به نسبت کمتر این حس رو داشته باشه
mohamad
اتفاقاً چند روز پیش با یکی از ساکنان سوئد صحبت می کردم... درددل های زیبایی داشت... بچه های چند ساله ش رو آورده بود بیابان گردی! یکی نبود بهش بگه بابا تو چی کم داری اومدی اینجا!؟ اومده بود تو یکی از همین کشورهایی که به قول شما زندگی خوب و ناامنی دارن... دیوونه بود بنده خدا!!
shg
استانداردهای زندگی یک مفهوم عینی و چند شاخصه دارد مثل امنیت غذایی و آزادی بیان و شرایط مناسب تحصیل و زاد و ولد و...غیره و همین استانداردها هست که به تبعشون هر وقت کسی به کشوری غربی (نه لزوما آمریکا) یا شرقی مثل ژاپن (نه ایران) مهاجرت میکند اگر کلاهش بیفتد فقط برای برداشتنش بر می گردد(البته استثنا هم هست مثلا برای مردن ، مثل فیلم یک بوس کوچولو) قدرت اقتصادی و ضریب نفوذ کشورها هم باز عینی است مثل تولید ناخالص ملی، یا جدیدا آمدن شادترین کشورها رو اندازه گرفتند که اسکاندیناویایی ها مثل همیشه اول هستند، یا مثلا امید به زندگی.
دوستدار حضرت آقا
واقعی وواقعی البته خوندنش سلیقه خاصی رو می خواد. اگه به خوندن جریانات رئال علاقمند هستین. بخونین. شناخت کاملتری نسبت به جامعه سیاسی آمریکا می ده.
saqqa
این کتاب رو حضرت آقا توصیه کرده بودن برای آشنایی با ساختار سیاسی آمریکا و روند انتخابات ریاست جمهوریش و ... کتاب جالبی بود یک رمان بر اساس زندگی واقعی یک سیاستمدار آمریکایی به اسم جان پیتر آلتگد که طرفدار حقوق کارگران و مردم بوده و سعی کرده به عنوان یک نماینده مستقل وارد انتخابات ایالتی بشه و طرفدار صلح و مخالف جنگ بوده و ... نقد های جالبی به نظام سیاسی و عملکرد غلط سیاستمداران آمریکا داشت سیر داستانبش هم خوب بود
حسین
کتاب خوبیه برای فهم جریان قدرت در امریکا
علیرضا
اینقدر. این کتابو گذاشتن. نکردن. پشت جلدش هم. بذارن. چون تمام. محتوای این کتاب. به همون سه کمله. پشن جلد هست
سیده نرگس نظام‌الدین
کامنتشون ترجمه لازم داره :))
من
چی نوشته؟

حجم

۳۳۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۳۳۴٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
تومان